بهبود سیاست خارجی؛ شرط تجارت آزاد منطقهای
دکتراباذر براری مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصاد سیاسی در جهانی که هر روز بیشتر به سمت جهانی شدن پیش میرود و کمرنگ شدن مرزها در ابعاد گوناگون آن و به ویژه در بُعد اقتصادی آن بیشتر به چشم میآید شکلگیری تجارت آزاد در ابعاد منطقهای میتواند نقش مهم و برجستهای در جهش اقتصادی در برخی مناطق که توسعه اقتصادی کمتری را تجربه کردهاند داشته باشد. مقارن با شکلگیری تئوریک نظام اقتصادی لیبرالیستی و زمینههای تاریخی پیدایش مناطق آزاد تجاری این ایده در بوته بررسی و نقد نظریهپردازان اقتصادی مختلف قرار گرفت.
دکتراباذر براری مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصاد سیاسی در جهانی که هر روز بیشتر به سمت جهانی شدن پیش میرود و کمرنگ شدن مرزها در ابعاد گوناگون آن و به ویژه در بُعد اقتصادی آن بیشتر به چشم میآید شکلگیری تجارت آزاد در ابعاد منطقهای میتواند نقش مهم و برجستهای در جهش اقتصادی در برخی مناطق که توسعه اقتصادی کمتری را تجربه کردهاند داشته باشد. مقارن با شکلگیری تئوریک نظام اقتصادی لیبرالیستی و زمینههای تاریخی پیدایش مناطق آزاد تجاری این ایده در بوته بررسی و نقد نظریهپردازان اقتصادی مختلف قرار گرفت. منتقدان شکلگیری مناطق آزاد تجاری به شکل منطقهای آن از غیرضرور بودن آن با توجه به مقولههای جهانی شدن اقتصاد، ادغام اقتصاد جهانی و گسترش سازمان تجارت جهانی (WTO) که تجارت آزاد را در سطح جهانی پیگیری میکند سخن میگویند درحالیکه مدافعان مناطق تجاری آزاد منطقهای از تمرین تجارت آزاد در سطح منطقهای و تسری آن به سطح بینالمللی به عنوان راهکاری برای کاهش آسیبهای تجارت آزاد برای اقتصادهای کمتر توسعه یافته دفاع میکنند. این بحث در اقتصاد سیاسی بینالملل در قالب تئوری کارکردگرایی و نوکارکردگرایی مطرح شده و از تسری مناسبات اقتصادی چند جانبه و بینالمللی به عرصههای سیاسی و فرهنگی سخن گفته میشود. در واقع در قالب تئوریهای مذکور از آنجا که تعاملات در عرصه سیاسی سخت است از اقتصاد و گسترش مبادلات تجاری به عنوان ابزاری برای گسترش مناسبات سیاسی استفاده میشود.
رویکرد اصلی در ایجاد و گسترش مناطق آزاد تجاری اولا بازی برد- برد در عرصه اقتصادی است. به عبارت دیگر در عرصه مبادلات اقتصادی و تجاری تلاش بر این است که طرفین تعامل منتفع شوند اگرچه بسته به پتانسیلهای اقتصادی، میزان توسعهیافتگی و موارد دیگر میزان انتفاع کشورها متفاوت باشد، در ثانی میزان موفقیت مناطق تجاری آزاد منطقهای را سطح روابط دو کشور در عرصههای سیاسی و فرهنگی رقم خواهد زد. و نکته سوم آنکه از آنجا که مهمترین محور و هدف اصلی ایجاد مناطق آزاد تجاری تسهیل جابهجایی و کاهش موانع صادرات و واردات کالا و سرمایه است میتوان از این مناطق بهعنوان مراکز توسعه در کشورهای مختلف نام برد.
در مورد ایران با توجه به محدودیتهای چند سال اخیر و ضرورت ایجاد ترتیبات تجاری آزاد در سطح منطقهای، تمرین آن در سطح جغرافیایی محدودتر را برای ورود به عرصه بینالمللی غیرقابل اجتناب میکند. تجربه ایران طی سه دهه اخیر نشان میدهد اگرچه مهمترین اهداف و فلسفه شکلگیری مناطق آزاد تجاری جذب سرمایههای خارجی، ایجاد فرصتهای شغلی جدید، کسب درآمد ارزی و افزایش صادرات، دستیابی به فناوری پیشرفته، جذب نقدینگی سرگردان داخلی و کمک به مهار تورم و محرومیتزدایی از مناطقی که امکان رشد و توسعه بالقوه را دارند، عنوان میشود اما مناطق آزاد در کشور ما بیشتر به عنوان شهرهایی که مظاهر مدرنیته و مراکز خرید و شهرهایی که ماشینهای لوکس در آن تردد دارند شناخته میشوند.
ورود ایران به مناطق آزاد منطقهای دارای پیششرطها و الزاماتی است که میزان موفقیت ایران به آنها بستگی دارد. اگرچه گسترش مناسبات اقتصادی خود به گسترش مناسبات سیاسی بستگی دارد اما وضعیت خاص ایران به خصوص تحریمهای بینالمللی بهعنوان مانعی در گسترش تجارت آزاد منطقهای به حساب میآید. به عبارت دیگر در مقطع کنونی شکلگیری مناطق تجارت آزاد در سطح منطقه با چالشهای متعدد بینالمللی مواجه است و بهبود مناسبات اقتصادی مستلزم کاهش تنشهای سیاسی به خصوص در بحث پرونده هستهای ایران است. به همین جهت پیششرط ورود موفقیتآمیز ایران در مناطق آزاد تجاری در سطح منطقه از مسیر سیاست خارجی ایران میگذرد و همینجا است که مفهوم اقتصاد سیاسی تجلی و اهمیت بیشتری مییابد. مساله بعدی که پس از رفع موانع بینالمللی در زمینه گسترش مناسبات تجارت آزاد منطقهای برای ایران حائز اهمیت است تعیین و انتخاب اولویت این مناطق است که با دو رویکرد به غرب و جنوب یا رویکرد به شرق قابل طرح است. اگر به این مساله که عمده مناسبات تجاری ایران از مسیر غرب و جنوب بهویژه از سوی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس و ترکیه صورت میپذیرد توجه کنیم در آن صورت پیدایش و گسترش مناطق آزاد تجاری در این مناطق اولویت جدیتری برای ایران خواهد داشت. و بر همین اساس دیپلماسی اقتصادی بهعنوان یکی از ارکان موفقیت سیاست خارجی توسعهمحور محسوب میشود به همین جهت رایزنان اقتصادی ایران در منطقه باید از کارآمدترین و نخبهترین افراد انتخاب شوند تا بتوانند از بهبود فضای سیاسی و تعاملات فرهنگی استفاده مطلوب اقتصادی را ببرند.
ارسال نظر