خودکفایی در کشاورزی؛ چالشها و چشماندازها
محمود مسکوب پژوهشگر مرکز بینالمللی مطالعات اجتماعی دانشگاه روتردام هلند مساله خود کفایی کشاورزی یک موضوع استراتژیک برای هر کشور و درنتیجه مقولهای سیاسی و اقتصادی است. این مساله نباید تنها به کمآبی و تنظیم الگوی کشت برای مدیریت این کمآبی محدود شود؛ اگرچه اینها به خودی خود حائز اهمیت هستند. از دیدگاه مهندسی کشاورزی، تنوع محصولات کشت شده در هر کشور به شرایط آب و هوایی، در دسترس بودن عوامل تولید، مانند زمین، آب و نیروی کار و تکنولوژی بستگی دارد. اما اینکه چگونه عوامل مختلف تولید دست به دست هم داده تا برای تولید محصول موردنظر استفاده شوند، شدیدا به قیمت محصول تولید شده و هزینه عوامل تولید که سودآوری آن محصول را تعیین میکنند بستگی دارد.
محمود مسکوب پژوهشگر مرکز بینالمللی مطالعات اجتماعی دانشگاه روتردام هلند مساله خود کفایی کشاورزی یک موضوع استراتژیک برای هر کشور و درنتیجه مقولهای سیاسی و اقتصادی است. این مساله نباید تنها به کمآبی و تنظیم الگوی کشت برای مدیریت این کمآبی محدود شود؛ اگرچه اینها به خودی خود حائز اهمیت هستند. از دیدگاه مهندسی کشاورزی، تنوع محصولات کشت شده در هر کشور به شرایط آب و هوایی، در دسترس بودن عوامل تولید، مانند زمین، آب و نیروی کار و تکنولوژی بستگی دارد. اما اینکه چگونه عوامل مختلف تولید دست به دست هم داده تا برای تولید محصول موردنظر استفاده شوند، شدیدا به قیمت محصول تولید شده و هزینه عوامل تولید که سودآوری آن محصول را تعیین میکنند بستگی دارد. در حقیقت اینها مواردی است که در اقتصاد خرد تولید محصولات کشاورزی به آن پرداخته میشود. با معرفی قیمت و نحوه تعیین آن در بازار یا خارج از بازار به صورت اعمال قیمت (مانند سوبسیدهای دولتی یا اتحادیههای فروشنده یا خریدار) مساله از این رویکرد مطلق مهندسی که «چه محصولاتی باید تولید شوند؟» به اینکه «چه محصولاتی سودآور هستند؟» تغییر میکند.
در سطح کلان اقتصادی، بخش کشاورزی، هم کارفرما و هم تامینکننده عوامل تولید (کارپرداز) برای سایر بخشها و همچنین متقاضی این عوامل از سایر بخشها است. دخالتهای دولتی در سرتاسر جهان و همچنین در ایران در طول تاریخ مفاهیم گستردهتری از کشاورزی را به وجود آورده است.
مساله مهم دیگری که پیرامون خودکفایی کشاورزی باید در نظر گرفته شود آلودگی زیستمحیطی و پایداری بلندمدت منابع طبیعی است. اینکه یک فعالیت کشاورزی در کوتاهمدت سود آور شود آسان است، مثلا به کمک آب، کودهای شیمیایی یا سمهای آفتکش؛ اما در میانمدت و بلندمدت ممکن است منجر به کمآبی و آلودگی محیطزیست شود.
همه عوامل بالا به همراه عوامل دیگری که فرای محدوده این مقاله است، برای یک سیاست جامع کشاورزی در ایران باید مورد توجه قرار گیرد و این باید بخشی از پروژه بزرگتری باشد که همان دستیابی به اقتصاد متنوع روستایی است.
در ایران، با توجه به شرایط آب و هوایی و مساله کمبود آب در بسیاری مناطق و همچنین افزایش تقاضای آب برای مصارف مردم و تولیدات صنعتی، مساله خودکفایی در همه محصولات کشاورزی که تقاضا برای آنها در داخل کشور وجود دارد، نمیتواند و نباید مورد هدف قرار گیرد. استفاده بهینه از آب نیز به نوع محصول بستگی دارد. تکنولوژیهای بهبود یافته مدیریت آب در کشاورزی و مناطق روستایی، شهری و مصارف صنعتی باید به صورت مدیریت ملی آب یکپارچه درآید.
تقاضای خارج از کشور برای محصولات کشاورزی ایران، انگیزه دیگری برای انتخاب نوع محصول و حمایت از کشاورزی است. اینکه محصولات به چه میزان به آب نیازمندند نیز باید در محاسبات مدیریت آب لحاظ شود.
اما تجارت بینالمللی محصولات کشاورزی نباید تنها در مورد صادرات محصولات فرآوری نشده و خام کشاورزی صورت گیرد. موضوع مهم و استراتژیکی که در بحث پیرامون کشاورزی ایران کمتر به آن توجه میشود (با میل به خودکفایی) بهبود رابطه بین بخش صنعت و کشاورزی با هدف افزودن ارزش به محصولات، هم در بازار داخلی و هم در بازارهای بینالمللی است.
لزوم گسترش بحث تجارت آزاد، از ضروریاتی است که لازم است همه کشورهای منطقه به آن بپردازند. اما ورود ایران به این مبحث بهویژه در مورد محصولات کشاورزی، بدون زمینهسازیها و فراهم آوردن امکان و بنیه آن در کشور، اقدامی اشتباه و با تبعات گسترده خواهد بود. به همین خاطر، لازم است پیش از آنکه مقدمات اجرایی و عملی برای گشودن دروازههای کشور جهت تجارت ازاد محصولات کشاورزی فراهم شود، سیستم اطلاعاتی جامع و کاملی در خصوص وضعیت کشاورزی در کشور تهیه شود که نقشه راه مسوولان و تصمیمگیران و مدیران اجرایی باشد.
در طرحی که خوب است وزارت کشاورزی بانی اجرای آن باشد، باید با مطالعه ظرفیتها و ویژگیهای منحصربهفرد هر اقلیم، توان تولیدی آن منطقه در کشت محصولات کشاورزی مختلف بررسی شود و پس از آن با محاسبه هزینه تمام شده واقعی تولید هر محصول و مقایسه با قیمت وارداتی آن، در مورد اینکه چه محصولاتی، در کجا، به چه میزان و در چه فصلی تولید شود و بهتر است که چه محصولاتی از طریق واردات نیاز داخلی را تامین کنند، تصمیمگیری شود. پس پیشنیاز ورود به بحث تجارت آزاد منطقهای، انجام مطالعات جامع علمی و پایهای و تصمیمگیری و برنامهریزی براساس آمار و اطلاعات حاصله از این تحقیقات است.
ارسال نظر