ایران به سوی آیندهای پایدار

ایران با چالشهای پیچیدهای در مسیر توسعه پایدار روبهروست. وابستگی طولانیمدت اقتصاد به درآمدهای نفتی، بحرانهای زیستمحیطی مانند کمبود آب، آلودگی هوا و فرسایش خاک و مشکلات اجتماعی مانند نابرابریهای اقتصادی و بیکاری جوانان، همگی مسائلی هستند که نیازمند نگرش جدید به توسعهاند. در این میان، اهداف توسعه پایدار که توسط سازمان ملل بهعنوان نقشه راهی برای جهانی متوازنتر و عادلانهتر تدوین شده، میتواند راهنمایی برای ایران باشد تا ضمن حفظ رشد اقتصادی، از منابع طبیعی خود حفاظت کرده و عدالت اجتماعی را تامین کند.
در دهههای اخیر، رهبران جهان تلاش کردهاند تعادلی میان رشد اقتصادی و حفاظت از محیطزیست برقرار کنند. نخستین گامها در کنفرانس محیطزیست سازمان ملل (۱۹۷۲، استکهلم) و سپس در نشست زمین (۱۹۹۲، ریو) با امضای توافقنامههایی مانند کنوانسیون تغییرات اقلیمی و کنوانسیون تنوعزیستی برداشته شد.
با اینحال، در اجلاس ریو+۲۰ (۲۰۱۲) مشخص شد که این معاهدات نتوانستهاند تغییرات بنیادین مورد نیاز را ایجاد کنند و چالشهایی مانند فقر شدید، نابرابری اجتماعی و بحرانهای زیستمحیطی همچنان پابرجا هستند.
این وضعیت باعث شد تا جهان به رویکردی جامعتر از اهداف توسعه هزاره نیاز پیدا کند. اهداف توسعه پایدار با هدف مقابله همزمان با فقر، تغییرات اقلیمی، عدالت اجتماعی و رشد اقتصادی پایدار تدوین و بهعنوان یک فراخوان جهانی برای همه کشورها، اعم از توسعهیافته و درحالتوسعه مطرح شد. این اهداف شامل ریشهکنی فقر و گرسنگی، بهبود آموزش و بهداشت، توسعه شهری پایدار، حفظ منابع طبیعی و اصلاح حکمرانی جهانی هستند.
تجربه اهداف توسعه هزاره نشان داده است که تعیین اهداف شفاف و قابل اندازهگیری میتواند تحولات قابلتوجهی ایجاد کند. در حوزه بهداشت عمومی، اهداف توسعه هزاره پیشرفتهای چشمگیری به همراه داشت؛ بیماریها کنترل شدند، نرخ مرگومیر کودکان و مادران کاهش یافت و حتی در فقیرترین مناطق جهان، طرحهای نجاتبخش جدیدی به اجرا درآمدند.
اما در برخی حوزهها، مانند آموزش و بهداشت عمومی، نتایج چندان موفقیتآمیز نبود. درسهایی که از این تجربه گرفته شد، اکنون در اهداف توسعه پایدار به کار گرفته شدهاند تا با رویکردی گستردهتر و پیچیدهتر، اهداف توسعه پایدار را دنبال کنند.
چالش تامین مالی توسعه پایدار و تاثیر آن بر اقتصاد ایران
اجرای اهداف توسعه پایدار مستلزم سرمایهگذاریهای عمده در زیرساختها، بهداشت، آموزش و انرژیهای تجدیدپذیر است. منابع مالی برای این برنامهها از طریق دو مسیر اصلی تامین میشود: یکی بازارها و سرمایهگذاریهای خصوصی و دیگری بودجههای عمومی و کمکهای بینالمللی.
در برخی حوزهها، بازارها بهتنهایی موفق عمل کردهاند؛ مانند گسترش سریع تلفن همراه که تنها از طریق سرمایهگذاریهای خصوصی به میلیاردها نفر دسترسی داده است. اما در مواردی مانند دسترسی به خدمات بهداشتی و تامین آب سالم، نیروهای بازار بهتنهایی قادر به تامین نیازهای جهانی نیستند و دولتها باید با سرمایهگذاری عمومی وارد عمل شوند. نمونههایی مانند صندوق جهانی مبارزه با ایدز، سل و مالاریا نشان داده است که چگونه تجمیع منابع از کشورهای مختلف میتواند تاثیرات ملموسی بر بهبود وضعیت بهداشت عمومی داشته باشد.
این استراتژیهای تامینمالی تنها به کشورهای پیشرفته محدود نمیشود، بلکه بر کشورهایی مانند ایران نیز تاثیرگذار خواهد بود. با منابع عظیم طبیعی و فرهنگی، ایران در نقطهای حساس از لحاظ اقتصادی و زیستمحیطی قرار دارد. درحالیکه بازارهای جهانی بهسوی انرژیهای تجدیدپذیر حرکت میکنند و نگرانیهای محیطزیستی تشدید میشود، ایران در حال بازنگری در مدل اقتصادی خود است. اتکای سنتی ایران به درآمدهای نفتی دیگر نمیتواند تضمینکننده رشد پایدار باشد و نیاز به تنوعبخشی به اقتصاد و اتخاذ سیاستهای زیستمحیطی پایدار بیش از همیشه احساس میشود.
ایران از لحاظ ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه خورشیدی و بادی، موقعیتی ممتاز دارد. اما گذار به این نوع انرژیها چالشهای زیادی به همراه دارد؛ نیاز به اصلاحات در بخش انرژی، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و مدیریت صحیح منابع آبی. علاوهبر این، ایران با تحریمهای بینالمللی و عدم دسترسی آسان به سرمایهگذاری خارجی روبهروست که فرآیند توسعه پایدار را پیچیدهتر میکند. بااینحال، مدل اهداف توسعه پایدار میتواند الگویی برای ایران باشد تا ضمن پاسخگویی به نیازهای فوری اقتصادی، مسیری پایدار را در پیش بگیرد.
حکمرانی اقتصادی شفاف؛ کلید توسعه پایدار
فراتر از اقتصاد، آنچه اهداف توسعه پایدار را از یک ایده به یک برنامه عملی تبدیل میکند، اصلاح حکمرانی اقتصادی است. بدون پاسخگویی، شفافیت و مشارکت عمومی، حتی بلندپروازانهترین برنامهها نیز شکست خواهند خورد. دولتها و شرکتها باید در قبال تصمیمات خود پاسخگو باشند و سیاستهای خود را بهگونهای تنظیم کنند که به نفع همگان باشد. برای ایران، بهبود حکمرانی اقتصادی نهتنها کلید دستیابی به توسعه پایدار است، بلکه میتواند به افزایش اعتماد عمومی و جذب سرمایهگذاری خارجی نیز کمک کند.
مسیر پیشرو: آیا توسعه پایدار امکانپذیر است؟
چالشهای پیشروی توسعه پایدار گسترده و پیچیده هستند؛ از تغییرات اقلیمی و ازدحام شهری گرفته تا کاهش منابع طبیعی و نابرابریهای اجتماعی. منتقدان بسیاری معتقدند که جهان از مسیر خود منحرف شده است و تغییرات موردنیاز برای بازگرداندن ثبات به سیستمهای طبیعی و اقتصادی بهموقع اتفاق نخواهد افتاد. متفکرانی مانند جین جاکوبز، مارتین ریس و جیمز لاولاک هشدار دادهاند که جهان در مسیر یک فاجعه محیطزیستی قرار دارد.
اما تاریخ نشان داده است که تغییرات بزرگ زمانی اتفاق میافتند که جوامع به یک هدف مشترک متعهد شوند. از لغو بردهداری در امپراتوری بریتانیا گرفته تا جنبشهای حقوق مدنی و مبارزه جهانی با بیماریهایی مانند مالاریا، نمونههایی هستند که نشان میدهند اقدامات جمعی میتوانند به تغییرات واقعی منجر شوند.
اهداف توسعه پایدار نهتنها مجموعهای از برنامههای سیاستی، بلکه نمادی از چشماندازی جهانی برای آیندهای است که در آن توسعه اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفاظت از محیطزیست در یک مسیر همسو حرکت کنند. برای ایران، این به معنای انطباق با روندهای جهانی، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، اصلاح زیرساختهای شهری و ارتقای سیستمهای بهداشتی است؛ حرکتی که میتواند درسهایی ارزشمند برای سایر کشورهایی که با چالشهای مشابه روبهرو هستند، ارائه دهد.
با وجود تمام موانع، حرکت بهسوی توسعه پایدار نهتنها ضروری، بلکه یک فرصت اقتصادی طلایی است. کشورهایی که امروز در این مسیر سرمایهگذاری کنند، رهبران اقتصادی فردا خواهند بود. اکنون زمان آن رسیده است که بهجای ادامه مسیر سنتی توسعه، تصمیمات جسورانهای اتخاذ کنیم که آیندهای پایدارتر و عادلانهتر را برای نسلهای بعدی رقم بزند.
* دکترای اقتصاد بخش عمومی