بازاری مبتلا به کوتاه‌مدت‌نگری و سهامدارانی مترصد

وقتی بازاری بعد از چهارسال نزولی و تجربه اتفاقات عجیب و تصمیمات خلق‌الساعه‌‌‌، می‌خواهد تغییر فاز دهد، چند ویژگی دارد:

۱. طول می‌کشد افراد باور کنند که انگار بازار واقعا صعودی است (حتی با علم به وجود دلایل کاملا بنیادی برای رشد).

۲. زمان می‌‌‌برد افراد با ۱۰ تا ۱۵درصد سود، وارد فاز خروج و سیو سود نشوند. چون چهارسال است هلدرها (نگه‌دارندگان سهام) در بیشتر سهام ضرر کرده‌اند و هر کسی ۱۰‌درصد سود گرفت و فرار کرد، موفق‌تر بوده است.

در این دوماه صعودی بازار، برخی روزها مانند هفدهم آذرماه یا ۲۱-۲۰این ماه بازار نشانه‌هایی از امکان اصلاح/استراحت داشته است (افزایش یک‌باره حجم معاملات خرد، سرانه بالاتر فروشنده‌ها در قیاس با خریداران و خروج پول حقیقی برخی از این نشانه‌ها بوده‌‌‌اند) و هر وقت تحلیلگرانی مانند نگارنده پیش‌بینی اصلاح -ولو کوتاه- داشته‌‌‌اند، از شناسایی سودها و فروش پشیمان شده‌اند.

آنچه مشهود است برخلاف دولت قبل که هر وقت بازار جان می‌‌‌گرفت، یک خبر منفی یا مصوبه‌ای بازار را به هم می‌‌‌زد، این‌بار مدام اخبار مثبت را شاهد بودیم که آخرین آن بازار ارز توافقی بود که باعث خریدهای بسیار قوی در ابتدای هفته گذشته شد و بلاشک تغییر بنیادین بسیار مثبتی برای بازار سهام است.

اما یک چیزی در این کشور عوض شده است و آن اتفاقات ژئوپلیتیک عجیب و غیرقابل پیش‌بینی از ۶اکتبر پارسال و بالاخص طی شش‌ماه اخیر بوده است. این مساله باعث شده است تا کسی از ترس ریسک تکرار این اتفاقات، نگاه بلندمدتی به بورس نداشته باشد.

مثلا اگر فردا خبر برسد فلان نقطه در منطقه خاورمیانه با اصابت موشک مواجه شده، چندان سورپرایز نمی‌شویم، اما قبلا این اتفاقات خیلی بعید و عجیب بود.

 این امر باعث ایجاد پدیده «سهامداران دست به ماشه» شده است. شخصا بازاری با روند صعودی را به رالی صعودی ترجیح می‌‌‌دهم. بازار دلایل بنیادی قوی برای ادامه رشد دارد و تنها اتفاقی مانند آنچه در بند فوق اشاره شد می‌‌‌تواند روند آن را تغییر دهد.

Ali Mohammadi (110 of 355) copy
علی‌محمدی / دنیای‌اقتصاد