سراب کارآفرینی و واقعیت نوآوری

در مورد دیگر بازار تحویل کالاها و اقلام، طبق صورت‌های مالی سال ۱۴۰۲، بیش از شش برابر سرمایه اولیه خود زیان انباشت ثبت کرده است. این فروشگاه اینترنتی از جمله شرکت‌هایی است که تخفیفات سنگین روی فروش اقلام مصرفی خانوار می‌دهد. این اقدام سبب ایجاد زیان انباشته برای آن شرکت و حذف بسیاری از رقبای سنتی از بازار شده و به بروز پدیده دامپینگ علیه سایر بازیگران منتج شده است. ازآنجاکه این شرکت جزو شرکت‌های فرعی یک هلدینگ بزرگ اقتصادی است، در نهایت زیان این شرکت ازجیب سهامداران تسویه می‌شود. در کشورهای توسعه‌یافته، کسب‌وکارها با ایجاد مزیت رقابتی به کمک تکنولوژی و نوآوری در جهت گرفتن رضایت مصرف‌کننده و سهم حداکثری از بازار تلاش می‌کنند. همان‌گونه که روزگاری شرکت نوکیا پرچم‌دار گوشی‌های تلفن همراه در بازار بود، اما طولی نکشید که به خاطر نداشتن نوآوری و به کار نگرفتن تکنولوژی این جایگاه را به سامسونگ و اپل واگذار کرد. اجازه دهید این موضوع را بر اساس تئوری توسعه شومپیتر بررسی کنیم.

ژوزف شومپیتر، اقتصاددان اتریشی، معتقد است که فعالیت اقتصادی در قالب شیوه‌های تولیدی و سلیقه‌های مرسوم مصرف‌کنندگان سبب می‌شود تا اقتصاد وارد یک چرخه ادواری و تکرارشونده شود. این امر در واقع مانعی برای رشد و توسعه اقتصادی جوامع است. به نظر وی توسعه اقتصادی جوامع در گرو رها شدن از این جریان ادواری و تکرارشونده و تغییر وضعیت از تعادل موجود به تعادل جدید مطلوب‌تر است. شکسته شدن جریان ادواری مذکور و دستیابی به توسعه توسط افراد خلاق و نوآور امکان‌پذیر است.

1699793101178 copy

وقتی محصولی خلق می‌شود در ابتدا به دلیل عرضه کم و رشد تقاضا برای آن محصول، عدم تعادل در بازار به وجود می‌آید. در ادامه در صورت بالا رفتن تقاضای مصرف‌کنندگان برای آن محصول، تولید‌کنندگان دیگر با الگوهای تقلیدی از نوآوران اولیه وارد بازار می‌شوند و این امر سبب کاهش قیمت و در نتیجه کاهش سودآوری بنگاه‌های تولید‌کننده آن محصول می‌‌شود. در نتیجه ادامه دادن تولید با شیوه قبلی دیگر سودآور نبوده و خیلی از بازیگران از چرخه رقابت خارج می‌شوند. این چرخه دوباره و دوباره و تا بی‌نهایت ادامه دارد.

به عقیده شومپیتر، زمانی خواهد رسید که خلاقیت‌های فردی و نوآوری به حداقل ممکن می‌رسد، به طوری‌که نوآوران در ایجاد پیشرفت‌های فنی و تکنولوژیک نقش چندانی نخواهند داشت. در این شرایط کار پیشبرد تکنولوژیک جامعه را به جای نوآوران، گروهی از اندیشمندان در شرکت‌های بزرگ تجاری انجام می‌دهند. رهبری و هدایت جامعه سرمایه‌داری دیگر در دست نوآوران و مبتکران نیست، بلکه این سرمایه‌داران بزرگ و سازمان‌های اجتماعی عظیم هستند که رهبر جامعه سرمایه‌داری می‌شوند. بنابراین، سرمایه‌داران بزرگ و شرکت‌های تجاری عظیم جایگزین نوآوران می‌شوند. وجود بوروکراسی در شرکت‌های مذکور مانعی برای تقویت نوآوری به شمار می‌آید، زیرا مالکیت و آزادی را که عامل رشد سرمایه‌داری است، تضعیف می‌کند.

 به این ترتیب چارچوب جامعه سرمایه‌داری متزلزل می‌شود. در صورت وجود و پیدایش چنین شرایطی، بدون اینکه حادثه غیرقابل پیش‌بینی یا انقلابی رخ دهد، جامعه سرمایه‌داری آرام‌آرام و به‌تدریج متحول شده و جوانه‌های نظام سوسیالیستی بر پیکره این جامعه ظاهر می‌شود.