پیشنیاز حکمرانی خوب شرکتی
در این زمین بازی، سودآوری نه بر پایه یادگیری دانش مدیریت سازمان و بنگاهداری که بر پایه یادگیری قواعد اختصاصی برای مدیریت اقتصاد رانتی است. حالا تصور کنیم در محیط پیچیده یک اقتصاد رانتی بخواهیم از چیستی و چرایی حکمرانی خوب در سطح بنگاهها صحبت کنیم. اگر کندوکاوی کنیم تا ببینیم برای حکمرانی خوب چه در سطح عمومی و چه در سطح خصوصی، چه ارزشهای بنیادینی وجود دارد، پرسشهایی به ما کمک خواهد کرد: چگونه باید اصل پاسخگویی را در عمل زندگی کرد؟ چگونه باید از سلامت و صداقت در مسوولیتها اطمینان یافت؟ چگونه باید شفایت و علنی بودن را به طور مستمر ارتقا داد تا کنار هم بودن معنا یابد؟ من در این یادداشت قصد دارم اشاره کنم که اگر عملکرد موثر، نظارت مسوولانه و رفتار اخلاقمدار نتایج و پیامدهای یک حکمرانی خوب شرکتی است، داستان از یک عضو خوب هیاتمدیره بودن شروع میشود.
هسته اصلی توانایی حکمرانی و راهبری خوب شرکتی
در متن استاندارد بینالمللی ایزو ۳۷۰۰۰؛ Governance of organizations – Guidance با معرفی و بررسی اصول حکمرانی سازمانی، هسته اصلی توانایی حکمرانی موثر در سازمانها بر چهار اصل بنیادین زیر استوار شده است:
•تعیین رویکرد سازمان نسبت به خلق ارزش
•هدایت و تعامل نزدیک با استراتژی برای ارزشآفرینی
•نظارت بر عملکرد و رفتار سازمان به لحاظ مطابقت با انتظارات تعیینشده
•نشان دادن و اثبات مسوولیتپذیری و پاسخگویی در قبال عملکرد، رفتار، تصمیمات و فعالیتهای سازمان در عمل.
تیم هیاتمدیره؛ مسوول ایجاد، استمرار و تقویت اصول حکمرانی و راهبری خوب شرکتی:
در متن دستورالعمل حاکمیت شرکتی ناشران ثبت شده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار، هدف از اصول حکمرانی شرکتی، کمک به خطمشیگذاران در ارزیابی و بهبود چارچوب قانونی، مقرراتی و نهادی برای حکمرانی شرکتی با هدف حمایت از اثربخشی، کارآیی، رشد پایدار و ثبات مالی در شرکت عنوان شده و به طور مشخص بیان شده است که هیاتمدیره باید نسبت به ایجاد، استمرار و تقویت سازوکارهای اثربخش بهمنظور اطمینان معقول از محقق شدن اصول حکمرانی شرکتی اقدام کند.
ردپای وجود موانع سطح فردی در شکست حکمرانی و راهبری خوب شرکتی
وقتی برای واکاوی دلایل شکست حکمرانی شرکتی در بنگاههای ایرانی کنجکاوی کنیم، یکی از مطالعههای تاملبرانگیز در سال ۱۳۹۸ به همت امیرعلی مهاجرانی، علینقی مشایخی و مسعود طالبیان انجام شده است. این مطالعه در تحلیل عدمموفقیت در پیادهسازی حکمرانی شرکتی در بنگاههای ایرانی، تاکید دارد که چهار مولفه را باید در نظر داشت: مولفه حاکمیت، مولفه آموزشدهندگان و خبرگان، مولفه زمینهسازمانی و مولفه سطح فردی.
• موانع حاکمیت: قوانین نامناسب، غیرکاربردی، اجرای ضعیف نظام نظارتی در پاداش و مجازات و در نهایت انتصابات سیاسی.
• موانع آموزشدهندگان و خبرگان: نگاهی تک بعدی و آموزههای گنگ و غیرکاربردی برای مدیران و قانونگذاران.
• موانع زمینهسازمانی: فقدان انگیزه در راهبری حرفهای سازمان با تاکید بر هیاتمدیرههای ناکارآمد و مدیران اجرایی دردسرساز.
• موانع سطح فردی: فرهنگ غیرشفاف، فردگرا و فرصتطلبانه که کار گروهی را با چالش مواجه میکند.
چرا داستان از یک عضو خوب هیاتمدیره بودن شروع میشود؟
شاید برای ما در ایران عجیب باشد که به سادگی میتوان جستوجویی کرد و یافت که کدام عضو هیاتمدیره در فلان شرکت صاحبنام آلمانی در صنعت خودروی جهان در سال مالی گذشته، چند جلسه هیاتمدیره را شرکت کرده است و طبق گزارش شفاف سالانه شرکت، اساسا علت تخصصی عضویت او در هیاتمدیره شرکت چیست؟ شاید برای ما در ایران عجیب باشد که بخواهیم درک کنیم یک نفر با تجربه حضور همزمان در یک اتحادیه صنفی، عضویت در هیاتمدیره شرکتی را نپذیرفته است، چرا که عضویت در هیاتمدیره را آشکارا از منظر تعارض منافع در تضاد میبیند. شاید برای ما در ایران عجیب باشد که فردی همکاری خود را به عنوان عضو غیرموظف هیاتمدیره با شرکتی به پایان رسانده، چرا که ارزشهای اخلاقی متناقضی را در پیشبرد ماموریت شرکت و رفتار تصمیمگیری حاکم در بنگاه شاهده بوده است.
شاید برای ما در ایران عجیب باشد که وقتی در تکاپوی اعتراضات اجتماعی در یک جامعه، یک عضو هیاتمدیره در بنگاهی تصمیم میگیرد در مرز سازمان و بنگاه، شنونده دیدگاههای همکاران باشد و بستری را فراهم میکند که در یک محیط امن روانشناختی، انسانها از احساساتی بگویند که در شرایط پرالتهاب تجربه میکنند و این عضو هیاتمدیره به همکارانش گوش دل بسپرد و ایشان را به طور عمیق بشنود. شاید برای ما در ایران عجیب باشد که تعهد بر یادگیری مستمر و ارتقای سطح نگرش همکاری جمعی، از ویژگیهای کلیدی یک عضو خوب هیاتمدیره است.
باید بپذیریم که موانع سطح فردی نیز، یکی از چند مانع پیادهسازی حکمرانی خوب شرکتی است. درست است که بنگاه اقتصادی باید سودده باشد، ولی اینکه چطور و چگونه و با کدام نظام حکمرانی و راهبری شرکتی به این سود رسیده، اهمیت بیشتری برای تداوم موفقیتهای و اعتماد بازارها و جامعه در دنیای کنونی دارد. این پرسشگری از فرد آغاز میشود. فردی که عضویت در هیاتمدیره شرکت را میپذیرد، از لحظه آغاز مسوولیت باید ببیند که آیا خود او عملکرد موثر، نظارت مسوولانه و رفتار اخلاقمدار را مبنای نقشآفرینی حرفهای خود تعریف کرده است یا نه. اگر او به سفارش/توصیه/اجباری اداری و بوروکراتیک، یک جایگاه را تصاحب کرده است، نمیتوان انتظار داشت تیمی که او عضویت دارد و نام آن تیم هیاتمدیره است، بتواند وظایف خود را در ایجاد، استمرار و تقویت اصول حکمرانی و راهبری خوب شرکتی به درستی ایفا کند. یک عضو خوب هیاتمدیره، خوب گوش دادن را تمرین میکند و به گفتوگو در فرآیند کشف و حل مسالهها باور دارد. یک عضو خوب هیاتمدیره، باید در بیان نظرات خود مستقل باشد.
یک عضو خوب هیاتمدیره باید به شیوه همکاری در سطح تیم هیاتمدیره و ترکیب تخصصهای حاضر در این تیم دقت نظر داشته باشد. یک عضو خوب هیاتمدیره باید نسبت به عملکرد کمیتههای تخصصی هیاتمدیره آگاه باشد. یک عضو خوب هیاتمدیره باید اولویتهای سطح بنگاه، سطح بازار و سطح جامعه را بهطور مستمر رصد کند. یک عضو خوب هیاتمدیره بهطور مستمر باید برای یادگیری و توسعه فردی خود در دنیای پر از تغییرات امروز اقدام کند. اگر بخواهیم عضو خوب هیاتمدیره در شرکتی باشیم که در طول زمان حکمرانی و راهبری خوب را در سازمان خود طراحی و پیاده کنیم، باید از خود بپرسیم که واقعا چقدر حضور ما در ترکیب هیاتمدیره آگاهانه بوده و واقعا نیت عمیق فردی ما همسو با مقصود و هدف غایی ماموریت سازمان و اصول حکمرانی و راهبری خوب شرکتی است؟
تردیدی نیست که در اقتصاد رانتی، قدرت چارچوبهای نهادی آنگونه که باید ایجاد نمیشود و به واسطه منافع کوتاهمدت اقلیتی خاص، منافع بلندمدت اکثریت مردم تحتتاثیر قرار میگیرد. اما در مرز بنگاهها، میتوان تمرین کرد که شفافیت را افزایش داد. در مرز بنگاهها، میتوان تمرین کرد که فرصتهای برابری اجتماعی را تسهیل کرد. در مرز بنگاهها، میتوان با طراحی گامبهگام حکمرانی و راهبری خوب در سطح شرکت کیفیت عملکرد موثر، نظارت مسوولانه و رفتار اخلاقمدار را افزایش داد.
اگر در طول زمان تعداد بنگاههای بیشتری، بر توسعه حکمرانی و راهبری خوب در سطح شرکت خود توجه کنند، میتوان امید داشت که حتی در اقتصاد رانتی، بنگاههایی ببینیم که از سلامت بالاتری برخوردار هستند. این مسیر نیاز دارد که یک عضو خوب هیاتمدیره باشیم. اگر عضو هیاتمدیره در شرکتی هستیم و به هر دلیلی پیش از این درباره وظایف هیاتمدیره برای طراحی و پیادهسازی یک نظام حکمرانی و راهبری خوب شرکتی، آماده نشدهایم، شاید گام آغاز ما میتواند مطالعه و توانمندسازی خودمان درباره حکمرانی و راهبری شرکتی باشد.