چند ویژگی کلیدی برای مدیران بازار سرمایه

اینکه اشخاصی نسبت به وضعیت چندسال گذشته بازار بی‌تفاوت بوده و حتی به عنوان یک فرد حقیقی برای بهبود و ضعیت بازار کاری نکرده‌اند، قطعا توان برخورد با این همه چالش و گاه جنگ با سایر وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها را نخواهند داشت و ریسک‌های مختلف را به جان نخواهد خرید. مگر با روند معمولی رزومه‌ساز و تحصیلات و مقاله علمی می‌توان این بازار پرچالش با انبوهی از چالش‌ها و تضاد منافع را اداره کرد؟ کسی که سابقه دفاع جانانه و شجاعانه از بازار سرمایه و سهامداران حقیقی در سال‌های گذشته، از چالش‌های خوراک و گاز صنایع تا نرخ بهره را نداشته باشد و از ریسک‌ها و دادن هزینه هراس نداشته و موفقیت عملی کسب نکرده است، از هم‌اکنون، هم خودش و هم بازار را نابود خواهد کرد. این‌‌‌ حساسیت باید برای تمام اعضای هیات‌مدیره و... لحاظ شود.

ایجاد تعادل در بین بازار سهام و صندوق‌های درآمد ثابت، مدیریت عرضه‌های اولیه و... نیز شجاعت و دقت می‌خواهد، چرا که منافع عده‌ای خاص که سودهای کلان به جیب می‌زنند مورد تعرض قرار می‌گیرد و اینان با درآمدهای شگفت‌انگیز نفوذ شبکه‌ای دارند. این بازار نه پدرخوانده می‌خواهد، نه مدیر دست‌نشانده. این بازار مدیر باتجربه ناشی از تلاش مضاعف از جنس چالش‌های چهارسال اخیر می‌خواهد؛ کسی که در دفاع از سهامداران حقیقی کوتاه نیاید و با شجاعت تمام حیثیت و آبروی خود را نیز وسط بگذارد.  البته وزیر اقتصاد اول باید تکلیف خود را با بانک مرکزی مشخص کند، چرا که عملکرد و دیدگاه‌های همتی متفاوت‌تر از فرزین بوده است و ایشان به نرخ‌های فعلی نرخ سودبانکی که بسیار بالاتر از حاشیه سود تولید است اعتقادی ندارد و فاصله بین ارز نیما و بازار آزاد را قبول ندارد.

تقابل چندوجهی برای صیانت از بازار، از کاهش نقش ارزهای دیجیتال که به‌صورت غیرقانونی در حال مبادله هستند تا مبارزه با مقاومت‌ها در مسیر نهایی شدن و اجرای مالیات بر سوداگری مدیران توانمند و با کارنامه می‌طلبد. ایجاد ابزارهای مختلف و مدیریت تخصصی بازار می‌تواند با کمک کارشناسان زبده به نتیجه برسد، اما بخش اعظم مدیریت بازار سرمایه تلاش بین سازمانی و بین بخشی در جهت افزایش حاشیه سود تولید را شامل می‌شود و به این جهت بر توانمندی حول محور عملکرد واقعی و موثر برای صیانت از بازار و فعالان در سال‌های اخیرتاکید می‌شود.