درسهایی از انتخابات فرانسه
«جبهه مردمی جدید»، یک ائتلاف چپ احیاگر و در عین حال متفرق و شکننده، با ۱۸۸کرسی در مجلس ملی در جایگاه اول قرار گرفت و بلافاصله از رئیسجمهور مکرون خواست تا از این حزب بخواهد که دولت تشکیل دهد. این حزب گفت که انتخاب نخستوزیر خود را هفته بعد مطرح خواهد کرد. این خواسته چند مساله را نادیده گرفت. براساس قانون اساسی، مکرون نخستوزیر را انتخاب میکند. در مجلس ملی دارای ۵۷۷کرسی، «جبهه مردمی جدید» حدود ۱۰۰کرسی برای داشتن اکثریت کارآمد کم دارد. برنامه ائتلاف چپ نبود که همه کرسیها را برایش به ارمغان آورد، بلکه ترکیبی از آن و تصمیم میانهروها و چپها برای تشکیل «جبهه جمهوریخواه» اتحاد علیه «اجتماع ملی» در دور دوم رأیگیری بود.
با وجود این، «ژان لوک ملانشون»، رهبر مبارز چپگرا، گفت که با شرکای احتمالی ائتلاف مذاکره نخواهد کرد و حتی یک جمله از برنامه چپ را تغییر نخواهد داد. هیچیک از اینها برای از بین بردن مه غلیظی که انتخابات زودهنگام «شفافسازی» مکرون پاریس را در برگرفته بود، خوشیمن نبود. فرانسه با سیستم ریاستجمهوری خود فرهنگ سازش «ائتلافسازی» را ندارد. «نیکول باچاران»، دانشمند علوم سیاسی، میگوید: «ما هیچچیز از آن نمیدانیم، ما ملتی از ناپلئونهای بالقوه هستیم.» ناپلئونها اکنون باید با مذاکره سخت و پردردسر بر سر یک دستور کار توافقشده بین طرفهایی که دیدگاههای کاملا متفاوتی در مورد اولویتهای ملی دارند، به توافق برسند. بهعنوان مثال، «جبهه مردمی جدید» میخواهد سن بازنشستگی را از ۶۴سال به ۶۰سال کاهش دهد، آن هم یکسال پس از آنکه مکرون پس از یک دعوای تلخ آن را از ۶۲سال به ۶۴سال رساند.
مکرون میخواهد کاهش کسری بودجه را در اولویت قرار دهد؛ «جبهه مردمی جدید» میخواهد حداقل دستمزد را افزایش دهد و قیمت انرژی و گاز را تثبیت کند. دولت ماکرون اوایل سالجاری لایحه مهاجرتی را تصویب کرد که قوانینی را تشدید میکند که به خارجیها اجازه میدهد در فرانسه کار، زندگی و تحصیل کنند. چپ متعهد شده است که روند پناهندگی را سخاوتمندانهتر کند. تقسیم مجلس ملی به سه بلوک بزرگ چپ، میانه و راست هیچ مبنای فوری برای ائتلاف کاری ارائه نکرد.
بلوک میانه ماکرون اکنون ۱۶۱نماینده پارلمانی دارد، در حالی که قبلا ۲۵۰نماینده داشت و «اجتماع ملی» و متحدانش حدود ۱۴۱قانونگذار دارد که قبلا ۸۹قانونگذار داشت. فرانسه دوباره جناح راست افراطی را از قدرت دور نگه داشت، اما با خشم از مهاجرت و افزایش هزینههای زندگی صعود خود را متوقف نکرد. مکرون، پس از دیدار روز دوشنبه (۱۸تیرماه) با گابریل آتال، نخستوزیر، گفت که از او خواسته «فعلا» در سمت خود بماند تا «ثبات کشور را تضمین کند.» آتال که زمانی یکی از افراد محبوب مکرون بود، پیشنهاد استعفای خود را داده بود. آتال از مکرون برید و قصد داشت به رقابت برای جانشینی او در سال ۲۰۲۷ بپیوندد. آتال یکشنبهشب (۱۷تیرماه) در یک سخنرانی تند گفت: «من این انحلال» مجلس ملی را «انتخاب نکردم.» وی ادامه داد: «عصر امروز عصر جدیدی آغاز میشود. از فردا، مرکز ثقل قدرت، به خواست مردم فرانسه، بیش از هر زمان دیگری در دست پارلمان خواهد بود.»
تصور سرزنش مستقیمتر به مکرون به خاطر سبک حکومتی بسیار شخصیشده و از بالا به پایین او که عموما مجلس ملی را نادیده میگیرد، بهویژه از سوی یکی از مریدان سابقش سخت بود. مکرون که مدت زیادی برای پایان دورهاش باقی نمانده است و باید در سال ۲۰۲۷ قدرت را ترک کند، در چند روز گذشته تا حد زیادی سکوت کرده است که غیرمعمول است. اگرچه حزب او یکسوم کرسیهای خود را از دست داد، اما انتخابات برای او شکستی نبود که انتظار میرفت. او از ذلت گریخت. او نشان داد که یک پیروزی بزرگ برای «اجتماع ملی» در پارلمان اروپا به طور اجتنابناپذیری به همان نتیجه در یک انتخابات ملی منجر نمیشود. این چیز کوچکی نبود.
اکنون انتظار میرود که او وقت خود را صرف مشورت با احزاب مختلف و میانه برای بررسی احتمالات ائتلاف کند. «آرامش» دستور روز بود که از کاخ الیزه، مقر ریاستجمهوری صادر شد. دو خط قرمز برای رئیسجمهور وجود دارد: حکومتی با «اجتماع ملی» که رهبر جوان حزبیاش، «جردن باردلا»، امیدوار بود نخستوزیر شود، همراه با حزب چپ افراطی «فرانسه تسلیمناپذیر» ملانشون که مکرون آن را به یهودستیزی متهم کرده است. او تلاش خواهد کرد چپ میانه، از جمله سوسیالیستها و سبزها و همچنین محافظهکاران جریان اصلی را ترغیب کند تا به ائتلاف بپیوندند. مکرون روز چهارشنبه (۲۰تیر) برای نشست سران ناتو به واشنگتن رفت. این ابزاری برای نشان دادن این خواهد بود که اقتدار او در صحنه بینالمللی کاهش نیافته و تعهد فرانسه به حمایت از اوکراین در زمانی که عدماطمینان سیاسی آمریکا بیداد میکند، متزلزل نخواهد شد.
اگر وضعیت سلامتی بایدن مورد بحث واشنگتن باشد، نحوه اعمال قدرت مکرون بحث پاریس است. آیا او اکنون موظف به اصلاح مسیر «دوران جدید» آتال با محوریت پارلمان خواهد بود؟ «رافائل گلوکسمن»، یک سوسیالیست برجسته، گفت: «امروز به مرحله ژوپیتر در جمهوری پنجم پایان دادیم.» ماکرون در سال ۲۰۱۶، قبل از اینکه رئیسجمهور شود، برای توصیف رویکرد خود به دولت از کلمه «ژوپیتری» استفاده کرد. او فکر میکرد که یک صاحب قدرت تقریبا خداگونه برای فرانسویها جذابتر از ریاستجمهوری «عادی» فرانسوا اولاند بود. او پیشنهاد کرد که فرانسویها به اسرار قدرت بزرگ پایبند باشند؛ به نظر میرسد تا حدی براساس شواهد هفتسال حکومت مکرون.
گلوکسمن که یک کمپین موفق حزب سوسیالیست را برای انتخابات پارلمان اروپا در ماه گذشته رهبری کرد، گفت: «ما در یک مجمع دچار شکاف هستیم و بنابراین باید مانند بزرگسالان رفتار کنیم. این به آن معناست که ما باید صحبت کنیم، وارد گفتوگو شویم و بپذیریم که مجلس ملی قلب قدرت شود.» او این را «تغییر اساسی در فرهنگ سیاسی» توصیف کرد. همانطور که اظهارات گلوکسمن نشان داد، «فرانسه تسلیمناپذیر» حدود ۷۵کرسی از ۱۸۰کرسی «جبهه مردمی جدید» -سوسیالیستها حدود ۶۵کرسی، سبزها حدود ۳۳کرسی و کمونیستها کمتر از ۱۰کرسی- را به خود اختصاص داده است.
در تئوری، گلاکسمن ممکن است نامزد نخستوزیری ائتلافی از جمله سوسیالیستها، سبزها، کمونیستها، بلوک میانهرو ماکرون و حدود ۶۰جریان اصلی قانونگذاران محافظهکار از «جمهوریخواهان» باشد. البته رویکرد و باورهای گلوکسمن با ملنشون که گفتوگو با شرکای احتمالی را رد میکند و همچنین با مکرون در تضاد است. هیچ راه آسانی برای خروج از مه پس از انتخابات فرانسه وجود ندارد، حتی زمانی که شعله المپیک در آستانه رسیدن به پایتخت فرانسه در ۱۴ژوئیه، روز باستیل، است؛ یعنی زمانی که فرانسه انقلاب خود و گردن زدن پادشاه خود را جشن میگیرد.