تحریم و کارآفرینی زنان در ایران
در ادبیات و پژوهشهای سیاسی و اقتصادی درباره تحریم، آنچه بیشتر مورد توجه قرار گرفته، میزان تاثیرگذاری تحریمها بر سیاست دولتهای مورد تحریم و به میزانی هم پیامدهای اقتصادی آن برای مردم کشورهای تحت تحریم بوده است. آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته، تاثیرات راهبردی تحریمها بر گروههای آسیبپذیر اجتماعی و بهعنوان نمونه زنان بوده است. بررسی وضعیت زنان از این جهت حائز اهمیت است که آنها به عنوان نیمی از شهروندان جامعه با وجود برخورداری از حقوق برابر سیاسی و اجتماعی همچنان در ورود به عرصه بازار کار با موانع جدی مواجهاند و به دلیل بیثباتی در بازار کار موقعیت آسیبپذیرتری داشتهاند و عدمحضور آنها در بازار کار هم تاثیر شگرف و جبرانناپذیری بر عقبماندگی اقتصادی کشور دارد.
عقبماندگی به این دلیل که در صورت تداوم دورماندن آنها از بازار کار، توانمندی و بازدهی عظیم نهفته آنها برای جامعه بلااستفاده میماند و این یعنی اینکه رشد اقتصادی کشور پایینتر از اقتصادهای رقیب خواهد ماند. در این بستر، تداوم و تشدید تحریم بر نقش، موقعیت و آینده زنان در کشورهای تحت تحریم اهمیتی راهبردی پیدا میکند. با این پیشزمینه، این مطالعه به بررسی تاثیرات پیچیده تحریمهای اقتصادی بر کارآفرینی زنان و بحرانی که این پدیده بر امر برابری جنسیتی در این جوامع دارد میپردازد. در این راستا و گفتمان است که تحقیق حاضر نشان میدهد چگونه تحریمها بر اقتصادهای ملی و فعالیتهای کارآفرینی فردی، بهویژه برای زنان، تاثیر میگذارند و استدلال میکند که تحریمها میتوانند نابرابریهای جنسیتی موجود را تشدید کنند و دسترسی زنان به منابع و حمایتهای لازم برای اقدامات کارآفرینانه را کاهش دهند.
منبع آمپریک این پژوهش، اطلاعات آماری است که نهاد «موسسه پژوهش جهانی درباره کارآفرینان» گردآوری کرده است. این موسسه که سالانه اطلاعات آماری گستردهای را گردآوری میکند، در سال ۲۰۲۰ اطلاعات مربوط به فعالیتهای کارآفرینی در ۱۴۰هزار کارآفرین از دهها کشور جهان را از طریق مصاحبه گردآوری کرد که کارآفرینان ایران را نیز در برمیگرفت. در این مقاله بخشی از این اطلاعات که به ایران مربوط میشوند و حاوی دستاوردهای ارزشمند از افرادی هستند که در ایران در کارآفرینی شرکت دارند آنالیز شدهاند.
این مقاله اما نخست به ارائه تعریفی جامع درباره تحریمهای اقتصادی به عنوان اقدامات تنبیهی در جهت وادار کردن کشورها به انجام تغییرات در روندهای سیاسی خود یا به دلیل ابراز نارضایتی کشورهای تحریمگر نسبت به اعمال و روندهای سیاسی در کشورهای مورد تحریم میپردازد. چنانچه تاکید شد پژوهشها نشان میدهند در حالی که اثرات کلی تحریمها بر جامعه و اقتصاد کشورها بهخوبی شناخته شده است، اما تاثیر تحریمها بر نابرابریهای جنسیتی، بهویژه در زمینه کارآفرینی، کمتر شناخته و پذیرفته شده است. تاثیر تحریمها بهویژه از این جهت بر زنان بیشتر است که آنها حتی در وضعیت غیرتحریمی نیز در شرایط شکنندهای به سر میبرند و پایداری و ثبات کافی در عرصه اقتصادی ندارند. این بیثباتی بهواسطه موقعیت شکننده و ناپایدار آنها در بازار کار تشدید میشود و در مجموع این وضعیت موجب میشود تا آنها در فضای تحریمی از امکانات و فرصتهای کمتری برای فعالیتهای کارآفرینانه نوپا برخوردار باشند.
نکته کلیدی بحث که پس از شکافتن مفهوم «کارآفرینی نوپا» برجسته میشود، در تاکیدی است که به اهمیت فراهم بودن شرایط مناسب برای ایجاد فعالیتهای اقتصادی و توسعه کسبوکار جدید صورت میگیرد. منظور از شرایط مناسب اولیه همان مرحله برنامهریزی و سپس دسترسی و تهیه منابع لازم برای راهاندازی فعالیتهای نوپای اقتصادی است. به بیانی دیگر، بخش مهمی از سرنوشت فعالیت نوپای اقتصادی در همین مرحله تعیین میشود. تحریمها میتوانند با محدود کردن دسترسی به سرمایه، افزایش وابستگی به منابع مالی خانواده را در پی داشته باشند.
همچنین محدودتر شدن برخورداری از خدمات اجتماعی که در شرایط تحریمی، دسترسی خانواده را به خدمات اجتماعی و عمومی کاهش میدهد، فشار بر زنان را شدیدتر میکند؛ قشری که باید بار نگهداری از کودکان، سالمندان و دیگر امور اینچنینی را بر دوش بکشند که این به نوبه خود قدرت مانورها آنها را نسبت به مردان کاهش میدهد. این مقاله از این منظر و با عنایت به این پیشزمینهها به بررسی و تجزیه و تحلیل نحوه تاثیرگذاری تحریمها و اختلالی که بر روند فعالیتهای نوپای اقتصادی زنان در بازار میگذارند و امکان مشارکت و موفقیت آنان را در کارآفرینی دچار چالش جدی میکند میپردازد.
علاوه بر این، پژوهش حاضر حوزههای مختلف دیگری را که تحریمها از آن طریق بر زنان تاثیر میگذارند، نظیر گسترش کار بدون دستمزد، دسترسی محدودتر زنان به اشتغال رسمی و بالاخره دشوارتر شدن دسترسی به منابع مالی را مورد بررسی قرار میدهد. این عوامل محدودکننده، بر ثبات اقتصادی زنان تاثیر میگذارند و با افزایش آسیبپذیری و وابستگی اقتصادی آنها، پتانسیل کارآفرینیشان را محدود میکنند.
چارچوب نظری ارائهشده در این پژوهش که تاثیر تحریمهای اقتصادی بر ایجاد بحران برای زنان در بازار کار و کارآفرینی آنها را مورد بررسی قرار میدهد، تحریمها را عاملی میداند که اشتغال و ابتکارات اقتصادی زنان را با چالش جدی مواجه میکند و به عمیقتر شدن شکاف جنسیتی میانجامد. این چارچوب نظری به درک پیامدهای گستردهتر تحریمها، فراتر از تاثیرات اقتصادی فوری و زودگذر تاکید دارد و نشان میدهد که چگونه تحریمهای اقتصادی علیه یک کشور نابرابریهای جنسیتی را تداوم میبخشد و ابتکارات کارآفرینانه زنان را سرکوب میکند.
شواهد تجربی که از مطالعات مختلف گردآوری و در این کار تحقیقی ارائه شدهاند، همگی این ادعاها را تایید میکنند. دادههای آماری در مورد چگونگی مواجهه زنان در کشورهایی که مورد تحریم واقع شدهاند، مانند ایران، از تشدید چالشها علیه زنان حکایت دارند و بهروشنی تایید میکنند که فشارهای اقتصادی مضاعف و ناهنجاریهایی که برای زنان وجود داشته، موجب محدودتر شدن مشارکت اقتصادی آنان شده است.
بهطور مشخصتر، در دورهای که اعمال تحریمها بر ایران شدت گرفت، بخش چشمگیرتری از زنانی که قصد و برنامه ایجاد شرکت و فعالیت اقتصادی جدید را داشتند، بهنسبت مردان، خود را با چالشهای سختتری مواجه میدیدند و به دلیل همین دشواری و موانع سختتر، در تصمیم خود، ناگزیر دچار تعلل میشدند. با وجود این، آنچه از نتایج این پژوهش بهدست میآید، از این حکایت دارد که این دشواریها موجب نشده است در خودباوری زنان نسبت به تواناییها و مهارتهایشان در ایجاد فعالیت اقتصادی تردید به وجود آید. زنان ایرانی شرکتکننده در این نظرسنجی گسترده آماری، دشواریهای عملی ناشی از تحریم را عامل تعیینکننده در کاهش نسبی شمار فعالیتهای نوپای اقتصادی خود دانستهاند. نکته مهم دیگر برآمده از آمار حاکی از آن است که تحریمها بهرغم آثار منفی نامبرده، موجب شده است تا ترس و نگرانی از شکست در زنان علاقهمند به ایجاد فعالیتهای جدید اقتصادی به طرز محسوسی کاهش یابد. این رویکرد، یعنی کاهش عنصر ترس و نگرانی از شکست در فعالیت اقتصادی که نشاندهنده اصرار زنان کارآفرین بر خطرپذیری در شرایط دشوار تحریمی است، در خود تناقصی را نهفته دارد و زمینه ایجاد سوال و کنجکاوی بیشتر و همچنین لزوم بررسی بیشتر این پدیده جالب توجه را فراهم آورده است.
در حوزه سیاسی، توقعاتی که نتایج این پژوهش در برابر سیاستگذاران ایجاد میکند، آشنایی و توجه آنها به عواقب و پیامدهای تحریمها برای جامعه و بهخصوص برای زنان است و اینکه چگونه میتوان اثرات منفی تحریمها بر زنان جامعه مورد تحریم را کاهش داد. این پژوهش بر لزوم ایجاد سیستمهای حمایتی هدفمند برای توانمندسازی زنان کارآفرین تاکید دارد؛ مانند ایجاد تسهیلات برای دسترسی زنان کارآفرین به سرمایه، ایجاد و ارائه دورههای آموزشی برای زنان و نیز ایجاد فرصتهای شبکهسازی که میتواند در شرایط تحریمی به زنان کمک کند تا موانع ناشی از تحریمهای اقتصادی را پشت سر بگذارند.
این تحقیق که به بررسی تاثیرات تحریمها بر اشتغال و کارآفرینی زنان معطوف بود، نیاز به مطالعات گستردهتر برای شناخت عواقب و پیامدهای ناشناختهتر ابعاد مختلف پدیده تحریم بر گروههای مختلف اجتماعی بهویژه زنان را برجستهتر کرده است. شناخت این پیامدها میتواند سیاستمداران را به ضرورت توجه به گروههای آسیبپذیر برای حمایت از آنها در برابر تاثیرات مخرب تحریمها، بهخصوص در تشدید نابرابریهای جنسیتی و نیز مشارکت زنان در بازار کار و فعالیتهای اقتصادی، آگاه کند. سیاستهای حمایتی از زنان در برابر تحریم نهتنها از نظر برابری جنسیتی و حق برابر زنان برای حضور در بازار کار و برخورداری از امکانات مشابه با مردان اهمیت دارد، بلکه موجب خواهد شد تا با بهرهوری همهجانبه نیروی کار بالقوه موجود در جامعه زمینه توسعه و رشد اقتصادی متناسب و بهینه برای اقتصاد و جامعه ایران فراهم شود. چنانچه حضور زنان ایران در بازار کار ایران به میانگین اروپا نزدیک شود، رشد اقتصادی ایران جهشی عظیم را تجربه خواهد کرد که زمینهساز رفاه چشمگیر خانوارهای ایرانی خواهد شد.