دامنه نوسان و مساله کاهش نقدشوندگی بازار
ابزارهای متعددی از آن زمان در دورههای رکود و رونق بازار به کار بسته شده است. یکی از بدترین ابزارها که خارج از مکانیزم تصمیمگیری به بازارسرمایه تحمیل شد، بازارگردانی اجباری از محل منابع ناشر بود که اثر منفی شدیدی بر وضعیت مالی شرکتها گذاشت، اما در مقابل موجب عدمواکنش سازمان بورس وقت و فشار بر ناشران شد.حذف بازارگردانی اجباری گام مناسبی در اصلاح ریزساختارها بود و شهادت رئیسجمهور به عنوان یک شوک نادر به بازارهای مالی به شمار میرود. در حالی که بازار سرمایه تحتتاثیر عوامل اقتصاد کلان از جمله نرخ بهره و نرخ ارز و عوامل درآمد و هزینهای شرکتها ناشی از قیمتگذاری دولتی و قیمت جهانی و هزینههای تولید از جمله قیمت عوامل تولید است، شوک وارده سبب ابهام در سیاستهای تحمیلی بر بازارسرمایه در آینده شده است.
کاهش دامنه نوسان و توقف بازار از مکانیزمهای موقتی کنترل بازار هستند و این موضوع در شوکهای مختلف موثر بوده است. اما در یک دوره طولانی و فرسایشی و شرایط تعییر متغیرهای اقتصاد کلان، کاهش دامنه نوسان صرفا میتواند سبب اثرات مالی رفتاری از جمله اثر ربایشی و صف فروش و تداوم روند نزولی شود.مقالات مختلف در دورههای متعدد نشان داده است که کاهش دامنه نوسان تاثیر خاصی در میانمدت و بلندمدت بر نوسانات بازار نداشته و در کوتاهمدت به دلیل ایجاد روند کاذب و قابلیت دستکاری قیمت، سبب آثار سوء بیشتری بر بازار میشود. در عمل کاهش دامنه نوسان میتواند در دوران شوک کوتاه و ریسک بالا موثر واقع شود؛ اما تداوم دامنه نوسان پایین؛ کارآیی، عمق و نقدشوندگی بازار را تحتتاثیر قرار داده و کشف قیمت را از بین میبرد و پدیده صفنشینی و تودهواری را تشدید کرده و خود میتواند به خلق حبابهای منفی یا مثبت بیشتری منتهی شود که باید با تداوم دامنه نوسان معقول از آن عبور کرد.