پیشبینی آینده ممکن است؟
در سالهای ۹۶ و ۹۷ که برای مثال جنگ تجاری در صادرات و واردات ایران از چین اثر قابلتوجهی میگذاشت و هر لحظه امکان تغییر مفروضات وجود داشت، سازمان بورس اقدام به حذف پیشبینی یکساله شرکتها کرد و تنها به ارائه مفروضات محافظهکارانه در گزارش مدیریتی اکتفا کرد، چراکه در یک بررسی کلی به نظر میرسد EPS پیشبینیشده تنها نیاز سرمایهگذارانی را رفع میکند که سهم را برای بلندمدت نگه میدارند، درحالیکه در شرایط نوسانی و رکودی بازارها، اغلب سهامداران دید کوتاهمدتی دارند.
نکتهای که در سال ۹۶ بیان شد و اهالی بازار را بهحذف پیشبینی سود از کدال مجاب کرد؛ پراکندگی مفروضات کلان ارائه شده مورد استفاده شرکتها بود، بهطوریکه هر شرکت با توجه به ظن و گمان کارشناسان خود نرخ ارز و تورم و سایر اطلاعات کلان را پیشبینی میکرد که سهامداران را با حجم زیادی از اطلاعات پراکنده و گاه غیرواقعی مواجه میکرد. در آن زمان برای حذف پیشبینیها، استدلال میشد که برآورد اطلاعات کلان، تورم انتظاری و شرایط آینده را به بازار و تحلیلگران بسپارند و شرکتها تنها موارد مربوط به عملیات قطعی خود را پیشبینی کنند؛ چیزی که اکنون با عنوان پیشبینی مقدار تولید و فروش در صورتهای مالی و گزارش مدیریت مشاهده میشود. از طرفی عدم آگاهی کامل حسابرس، به مفروضات اینگونه پیشبینیها بهمنظور برآورد سود آتی به ارائه نامطلوب این گزارشها منجر میشد.
به این ترتیب از سال ۹۷ سود هر سهم بهصورت گذشتهنگر ttm ارائه میشود که بهدلیل تحقق یافته بودن آن، بیشتر قابل اتکای بازار است، اما خالی از ایراد نیست.چرا که در این شاخص به سود ۱۲ماهه گذشته توجه کرده و امکان مقایسه آن با سود فصلی ارائه شده شرکتها به سادگی نخواهد بود.
از سوی دیگر باید عنوان کرد گزارشهای ماهانه منتشر شده شرکتها میتواند امکان ارائه چشمانداز واقعیتری به سهامداران بدهد؛ همچنین بهدلیل ۳۰ روزه بودن آن با شرایط جاری شرکتها بیشترین تطابق را دارد. انتشار گزارشهای مدیریت که پس از حذف EPS پیشبینی شده در دستور کار قرار گرفت، به بهبود چشمانداز شرکت کمک میکند. بهطوریکه اطلاعاتی در گزارش مدیریت که در پیوست گزارشهای حسابرسی شده ارائه میشود، بدون ارائه عدد سود هر سهم بهطور مشخص، مفروضات شرکت را برای سالهای آتی از دیدگاه مدیریت همان شرکت ترسیم میکند.
در همین راستا تلاش سرمایهگذاران و تحلیلگران برای پیشبینی سود هر سهم به کارآیی بازار کمک میکند و اعلام سود پیشبینی شده از جانب شرکت کارآیی بازار را کاهش میدهد. چراکه مانند روند گذشته، شرکتها ممکن است به دلایل عدم توانایی افشای اطلاعات داخلی و محرمانه بودن برخی اطلاعات امکان اعلام تاثیرات اقداماتی را بر سود خالص هر سهم آتی شرکت نداشته باشند و تحقق سود خالص در سال آینده با عدم اطمینان همراه باشد. به همین دلیل بسیاری از شرکتها بدون توجه به این مفروضات با اهمیت، تنها با روش رشد ثابت، درآمد و هزینههای خود را پیشبینی میکنند.
به این ترتیب اگر شرایط آتی بازار را همانند سالهای ۹۸ و ۹۹ در نظر بگیریم، با توجه به شرایط نوسانی نرخ ارز و نرخهای جهانی و تغییر شرایط صادراتی شرکتها، اعلان سود پیشبینیشده برای سالهای آتی میتواند در هر لحظه نیاز به تعدیل داشته باشد و روزانه با اطلاعیههای پی در پی افشا در کدال مواجه شویم. در صوت الزام شرکتها به اعلام سود پیشبینیشده، میتوان شرایطی را لحاظ کرد تا اثرات منفی ذکر شده در بالا برای این پیشبینیها به حداقل برسد. برای مثال برخی از این الزامات به شرح زیر است:
۱- اعلام مفروضات مهم شرکت و تعیین درجه اهمیت و میزان اثرگذاری آن بر سود هر سهم از جانب شرکت.
۲- اطمینان حسابرس مستقل از قابل دسترس بودن اهداف ذکر شده برای شرکت.
۳- نظارت دقیق سازمان بر اطلاعات افشاشده شرکت.
۴- اعمال سیاستهای تنبیهی بر شرکتهایی که سودهای غیرواقعی به منظور جهتدهی به قیمت ارائه میدهند.
از سوی دیگر توسعه بازار و دانش روزافزون سهامداران میتواند از اهمیت اطلاعات پیشبینی شده بکاهد. چراکه در بازارهای سایر کشورهای توسعهیافته، که نوسان اطلاعات و نرخها در آن بهشدت ایران وجود ندارد، ارائه پیشبینی سود به ندرت انجام میشود. با وجود این میتوان با اعمال محدودیت بر شرکتها بهمنظور عدم اعلام سودهای غیرواقعی و غیرقابل دسترس، از بزرگنمایی و جهتگیری هیجانی بازار جلوگیری کرد.
همچنین در شرایط پرتنش بازار، الزام شرکتها به ارائه اطلاعات جدید و مواجه کردن سهامداران ناآشنا و تازهوارد با اطلاعات بلندمدت و تحلیلی، میتواند به چالشهای این روزهای بازار اضافه کند. در شرایط کنونی بازار پیش از هرچیزی به ثبات و پایداری قوانین نیاز داریم. تبدیل پیشبینی سود هر سهم از گذشتهنگر به آیندهنگر نیاز به آمادهسازی زیرساختها و آموزش بازار دارد که میتواند در ابتدای امر با عدم الزام شرکتها برای افشا و بهصورت آزمایشی آغاز شود.
در نهایت باید عنوان کرد همگامسازی صورتهای مالی با توقعات آیندهنگر سهامداران میتواند به پویایی بازار کمک کند اما در شرایط فعلی و انتظارات تورمی بالای سهامداران، محقق کردن این خواسته توسط شرکتها برای سالهای آتی دور از انتظار است و تنها با اعمال شرایط خاص مبنی بر شفافسازی تمام مفروضات توسط شرکتها میتوان شرایط آینده آنها را منطقیتر متصور شد.