استراتژی «وحدت جبههها»
در بحبوحه گمانه‌زنی‌های مداوم در مورد سرریز گسترده‌تر و ناگهانی بحران از غزه به مرز لبنان و اسرائیل، اسرائیل آمادگی خود را برای انجام «خطرات تشدیدکننده» با انجام حملات عمیق‌تر در داخل لبنان و سوریه و ترور فرماندهان بلندپایه و ارشد ایران و نیروهای نیابتی آن نشان داده است. بنابراین، اسرائیل بدش نمی‌آید فضایی برای خود پدید آورد تا از مخمصه غزه بگریزد و جنگ را به فراتر از غزه بکشاند. به نظر می‌رسد حزبالله به طور مداوم در حال تغییر و ارزیابی رویکردهای خود پیرامون «وحدت جبههها» است. استدلال‌های جدید نشان می‌دهد که این نه‌تنها یک استراتژی نظامی بلکه یک استراتژی ایدئولوژیک، رسانهای و معنوی است که هدف آن مقاومت در برابر هرگونه تلاش برای شکستن وحدتش است. این مساله منعکس‌‌‌کننده تلاشهای مستمر برای تقویت ملاحظات در مورد نتیجه نبرد مداوم با اسرائیل و همچنین هدف استراتژیک آن پیروزی در نبرد رسانهای است.
این استدلال‌‌‌ها از سوی تحلیلگر لبنانی و مفسر قدیمی المنار یعنی «سالم زهران» که یکی از نزدیک‌‌‌ترین مفسران به حزبالله (و به طور کلی رژیم بشار اسد در سوریه) به‌‌‌شمار می‌رود، آمده است. در مصاحبه اخیر با تلویزیون المیادین، زهران استراتژی «وحدت جبههها» را به عنوان بخشی از تلاشهای خود برای نشان دادن نقش خویش در جنگ جاری اسرائیل و حماس توضیح داد و در عین حال بر اهمیت پیروزی در نبرد رسانهای علیه اسرائیل و ایالات‌متحده تاکید کرد. استدلال زهران بر آنچه او به عنوان جنگ روانی موفق حزبالله در درگیری تاریخی خود با اسرائیل ادعا میکرد، متمرکز بود، در حالی که حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله را به عنوان استاد جنگ روانی معرفی میکرد.
توصیف زهران از استراتژی «وحدت جبههها» با تغییر لحن سخنرانی‌‌‌های اخیر نصرالله در پی تشدید تنش اخیر اسرائیل در برابر ایران و متحدانش در منطقه همسو است. این تنش شامل حمله هوایی اخیر اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق می‌شود که در آن هفت افسر عالی‌رتبه سپاه جان خود را از دست دادند. نصرالله بارها هرگونه ملاحظه در مورد جنگ فعلی حزبالله با اسرائیل و جنگ در غزه را به تحولات میدان نبرد ربط داده و اعلام کرده که این حزب داور نهایی درگیری فعلی است. آخرین سخنرانی‌‌‌های او منعکس‌‌‌کننده دغدغه‌هایی در مورد مباحث عمومی در لبنان پیرامون دوره طولانی نبرد و پیامدهای آن، با نگرانی عمیق در مورد تشدید بحران اخیر و احتمال فزاینده جنگ تمام‌عیار است. به طور قابل‌توجهی، او با دامنه و جهت‌گیری کلی رسانهها و کمپین رسانههای اجتماعی در پوشش و بحث آنها در مورد جریان جنگ دست‌وپنجه نرم میکرد.
نصرالله در یک سخنرانی در ماه مارس از آنچه یک کارزار عمومی و رسانهای مجدد در هفته‌‌‌های اخیر توسط مخالفان لبنانی علیه حزبالله بود، شکایت کرد که شامل رهبران احزاب، سیاستمداران، تحلیلگران، مفسران و فعالان رسانههای اجتماعی می‌‌‌شد که اعتبار و اثربخشی جنگ فرامرزی حزبالله با اسرائیل را زیر سوال می‌بردند. در پاسخ، نصرالله با ارائه تحلیلی از بیانیه‌‌‌ها و رسانههای رسمی اسرائیل که او آنها را نشان‌‌‌دهنده ضعف‌‌‌های اساسی کارزار اسرائیل و خسارات سنگین ارتش اسرائیل توصیف میکرد، به مقابله پرداخت. نصرالله در سخنرانی اخیر خود پس از حمله اسرائیل به فرماندهان ارشد ایران در دمشق، پا را فراتر گذاشت و از همه رسانهها و تریبون‌‌‌های حامی «محور مقاومت» خواست تا از همه ابزارهای موجود برای نشان دادن و برجسته کردن دستاوردهای تاریخ مقاومت استفاده کنند و این را به عنوان پاسخی به آنچه او «منافقان» در جهان عرب و اسلام می‌نامید که به ضررهای حزبالله توجه کرده و دستاوردهای آن را نادیده گرفتند توصیف کرد.
چه تحت هدایت مستقیم نصرالله و چه به عنوان بازتاب تفکر گروهی، بسیاری از مفسرانی که نزدیک به حزبالله شناخته می‌شوند، از زمانی که این گروه حملات فرامرزی خود به اسرائیل را در 8 اکتبر آغاز کرد، حضور رسانهای خود را در رسانهها تشدید کرده و در حمایت از استدلال‌های نصرالله و دیگر رهبران حزبالله تهاجمی‌تر شده‌اند. آنها همچنین به طور کلی از عملکرد حزبالله در جنگ اسرائیل و حماس به عنوان بخشی از یک تلاش «پیام‌رسانانه» بزرگ‌تر و مدون برای پیروزی در نبرد رسانهای در لبنان دفاع می‌کنند. بسیاری از مفسران، پیام‌‌‌های خود را با استفاده از مصاحبه‌‌‌های تلویزیونی، پادکست‌‌‌ها، پوشش مطبوعاتی و رسانههای اجتماعی افزایش داده‌‌‌اند تا به پیشبرد برداشت حزبالله از نبرد فعلی‌اش با اسرائیل و تبلیغ دیدگاه‌های حامی حزبالله کمک کنند. این مفسران عموما می‌گویند که ایالات‌متحده به طور گسترده در تلاش برای شکستن این «وحدت جبههها» بوده، اما تاکنون شکست خورده است.
نصرالله در سخنرانی‌‌‌های خود در سال گذشته به «وحدت جبههها» اشاره و عمدتا بر معنای آن در میدان جنگ تمرکز کرد و بسیاری در مورد چشم‌‌‌انداز اثربخشی عملیاتی آن علیه اسرائیل به بحث پرداختند. برخی استدلال می‌کنند که محور مقاومت ایران با داشتن توانایی هماهنگی استراتژیک بین عملیات مستقل توسط نیروهای نیابتی خود، همان‌طور که در جنگ جاری غزه دیده می‌شود، به یک شبکه اتحاد منسجم تبدیل شده است. به نظر می‌رسد هنوز زمان نتیجه‌گیری قطعی فرانرسیده است. موضع‌گیری‌های گسترده حول «وحدت جبههها»، با تمرکز بر پیروزی در نبرد رسانهای، هدفش تقویت بازدارندگی در مواجهه با تشدید تنش‌‌‌های اخیر اسرائیل علیه ایران و نیروهایش است.
منبع: Arab Media & Society
