بورس و تغییر قواعد اقتصاد
اثرات مثبت ابزارهای مالی همچون مدیریت ریسک و کمک به شفافیت قیمت در بازارهایی همچون بورسکالا و جذب سرمایه توسط ابزارهایی همچون صکوک بر کسی پوشیده نیست. اما آنچه مهم است تغییر است. همچنین تغییر در ساختارها و ریزساختارهای بازارسرمایه با کمک ابزارهای مالی جدید در جهت عمیقتر شدن بازار و همچنین کاهش آسیبهای تجربهشده از منظر علم مالی رفتاری تاییدشده است. همچنین رفتار تودهوار سرمایهگذاران در گذشته بازار و خسران آنها، سبب ایجاد نوعی بیاعتمادی شد و بخشی از این اتفاق را میتوان با تغییرات درست مبتنی بر پژوهشهای انجامشده بهبود بخشید.
در این راستا، بررسی عوامل تاثیرگذار بر بازارسرمایه از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین بررسی ریزساختارهایی همچون دامنه نوسان و از طرفی یکطرفه بودن بازار باید مورد توجه قرار گیرد. برای حل هر یک از موضوعات راهحل وجود دارد. برخی از کشورها که سابقه طولانیتری در بورس دارند، بعضی از مشکلات ما را تجربه کرده و برای آنها راهحلهای مناسبی ارائه دادهاند. بررسی برخی از پژوهشها در ایالاتمتحده از ناکارآیی دامنه نوسان قیمت حکایت دارد. این پژوهشها سیاست توقف معاملات را به جای استفاده از دامنه نوسان قیمت پیشنهاد میدهند. از طرفی بررسی روانی و رفتاری سرمایهگذاران نشاندهنده تاثیر دامنه نوسان قیمت بر تصمیمگیری آنهاست.
طبق این پژوهشها، دامنه نوسان قیمت دارای خاصیت مغناطیسی است؛ یعنی بسیاری از معاملهگران وقتی قیمت سهام خود را در آستانه رسیدن به کف دامنه نوسان میبینند، از ترس قرار گرفتن در صف فروش، بدون توجه به موارد عقلی و براساس احساسات خود عمل کرده و اقدام به فروش میکنند. همانطور که در ریزش گذشته بازار تجربه کردیم، دامنه نوسان قیمت نمیتواند جلوی ریزش بازار را بگیرد و فقط سبب طولانیتر شدن مدت زمان بازار ریزشی میشود. همچنین در پیش گرفتن دامنه نوسان قیمت نامتقارن به دلیل خاصیت مغناطیسی دامنه نوسان قیمت، سبب کمک به ایجاد صفهای فروش و ریزش بیشتر بازار میشود. بنابراین حذف دامنه نوسان میتواند در کنترل معاملهگران به لحاظ روانی کمک کند.
حوادث و رویدادهای گذشته بازار این شائبه را در اذهان معاملهگران تقویت کرده است که بازار در برخی کفها و سقفها، دستوری اداره میشود؛ این در حالی است که با دوطرفه کردن بازار و استفاده از ابزار فروش استقراضی میتوانیم زمینه را برای جلوگیری از رشد حبابگونه بازار ایجاد کنیم. باید بگذاریم بازار خود برای خود تصمیم بگیرد و نهایتا عرضه و تقاضاها بر مبنای صحیح بنیاد بازار مسیر خود را مشخص کنند. همچنین ابزار فروش استقراضی سبب ایجاد تعادل در بازارسرمایه میشود و مانع آسیبهای احتمالی از رشد بیمنطق بازار است. اما سوالی که مطرح میشود این است که بهترین زمان برای ایجاد تغییرات در بازارسرمایه چه زمانی است؟ شاید یک بازار مثبت قوی به ما اجازه ایجاد تغییرات را ندهد؛ زیرا ترس به وجود آمدن حباب به لحاظ فقدان شناخت کافی از رفتار معاملهگران وجود دارد. باید گفت یک بازار ریزشی هم اجازه تغییرات سازنده را نمیدهد؛ از اینرو هر خبر یا تغییری سبب خروج پول از بازار میشود. معتقدم زمان حاضر که در آن شاهد یک بازار رنج با حجم معاملات ضعیف هستیم، میتواند بهترین زمان برای ایجاد تغییرات سازنده در بازارسرمایه باشد.
در مجموع میتوان گفت تغییر ساختارها و ریزساختارهای بازارسرمایه با کمک ابزارهای مالی جدید در شرایط فعلی کمک زیادی به عمیق شدن بازار و رشد متناسب آن میکند. بهطور معمول، سهام عادی شرکتها جزو ابزارهای مالی سنتی بوده و سایر ابزارها همچون اوراق مبتنی بر بدهی، اوراق مشتقه، صندوقهای قابل معامله و سایر ابزارهایی که برای برطرفکردن نیازهای جدید سرمایهگذاران طراحی میشوند، بهعنوان ابزارهای نوین مالی در نظر گرفته میشوند. ابزارهای مالی با افزایش شفافیت و ایجاد طیف متنوعتر و پویاتر از معاملات صرفا سهام، نقش مهمی در افزایش عمق بازار و بهبود بازارهای سهام ایفا میکنند.