چپهای پوپولیست و آینده سیاستهای مهاجرتی
اما پرسش اساسی آنجاست که شانس این سیاستمدار ۵۴ساله برای پیروزی چقدر است و هیاهوی شکلگرفته حول ائتلاف واگنکنشت در مورد جهت و مسیر آینده سیاسی آلمان به ما چه میگوید؟ محبوبیت و توجه نسبی افکار عمومی به واگنکنشت تا حدودی به دلیل تمایل او به اتخاذ مواضع افراطی و تند در زمینههای مختلف اداره کشور است. به عنوان نمونه او با گذشت زمان به شکل فزایندهای منتقد سیاستهای دولت در زمینه مهاجرت، تحریمها علیه روسیه و برابری جنسیتی در آلمان شده است. به نظر میرسد لفاظیهای او در مورد مهاجرت بهطور مستقیم از کتاب سیاستگذاری حزب راست افراطی (AfD) وامگرفته شده باشد. او در مصاحبهای در سال ۲۰۲۱ گفت: «نباید هیچ محلهای وجود داشته باشد که آلمانیها در آن در اقلیت باشند.»اما شاید نکته نگرانکننده ماجرا آنجا باشد که بهتدریج شمار بیشتری از رأیدهندگان از نظرات و مواضع او حمایت میکنند. طی یک نظرسنجی که اخیرا انجام شد حزب تازهتاسیس او در جایگاه دوم بعد از حزب حاکم سوسیالدموکرات قرار گرفت.
اگر این نظرسنجی را مبنا قرار دهیم، این نتایج نشانگر محبوبیت فزاینده حزب واگن کنشت است و اینکه رایدهندگان خشمگینی که در اعتراض به سیاستهای احزاب حاکم از حزب راست افراطی (AfD) حمایت کرده بودند ممکن است بهتدریج به سمت این تشکل سیاسی تازهتاسیس متمایل شوند. احزاب اصلی سیاسی در آلمان ضعیف هستند و ائتلافهای حاکم تاکنون نهایت تلاش خود را برای ممانعت از حضور AfD در عرصه اداره کشور به کار بستهاند. بااینحال این تلاشها ضمن اینکه تاکنون بیاثر بوده، موجب ایجاد تفرقه و چنددستگی میان احزاب سیاسی و سبب شده است تا جدالهای داخلی و عدمشایستگی کارگزاران دولتی، دولت را در انجام بسیاری از وعدههای انتخاباتی خود ناکام بگذارد. سیاستمداران آلمانی چند دهه است که وعده میدهند فرآیند آزاردهنده و دستوپاگیر دیوانسالاری در این کشور را تسهیل کنند، زیرساختهای فناوری را در کشور توسعه دهند و حوزه فناوری را در کشور تقویت کنند.
بااینحال دعواها و اختلافات سیاسی و فقدان ایدههای نوآورانه و قوه تخیل، مانع ایجاد تغییرات معنادار شده است و امروز در سایه رکود اقتصادی، نارضایتی فزاینده نسبت به ناتوانی طبقه سیاسی در حلوفصل مشکلات کشور بیشازپیش آشکار شده است. اگرچه حزب واگنکنشت هنوز یک حزب نوپاست، بهاحتمال زیاد تفاوت زیادی با سایر احزاب ندارد. وعدههای اصلی دولتمردان در مورد ارائه خدمات اجتماعی بهتر، اقتصاد قویتر و کاستن از دردسرهای بوروکراتیک در میان طیفهای سیاسی مشترک و یکسان است. AfD و سبزها هر دو برای افزایش بودجه در حوزه آموزش تلاش میکنند. واگنکنشت نیز همین مسیر را دنبال خواهد کرد. درواقع واگنکنشت شاید تنها سیاستمداری نباشد که به این اصل مهم واقف باشد؛ به این معنی که به عنوان یک سیاستمدار اگر روی موج خشم و نفرت مردم سوار شوید دیگر لزوما نیاز به ارائه راهحلهای صحیح و منطقی یا رهبری حقیقی و واقعی ندارید و نمونههای زیادی برای اثبات این ادعا وجود دارد.
صدراعظم آلمان، «اولاف شولتز»، اخیرا از طرح دولت خود برای اخراج پناهجویان «در مقیاس وسیع» رونمایی کرد. از طرف دیگر رهبر حزب محافظهکار دموکرات مسیحی CDU، «فردریش مرز»، با جنجالآفرینی و لفاظی اعلام کرد که بسیاری از محلههای برلین بهاندازه کافی آلمانی نیستند و خواهان آن شد که پناهجویان تازهوارد وفاداری خود را به اسرائیل اعلام کنند. امروز در حالی که دنیا درگیر بحرانها و ناآرامیهای روزافزون در اوکراین، منطقه خاورمیانه و همچنین مسائل زیستمحیطی است، شاهد چرخش شدید احزاب در آلمان به سمت دیدگاهها و مواضع تندوتیز ملیگرایانه و پوپولیستی هستیم و به نظر میرسد واگنکنشت بهزودی این روند را تسریع خواهد کرد.