به جاهطلبیهای اسرائیل پایان دهید
زمانی که نتانیاهو دو حزب افراطی و ملیگرای افراطی -حزب صهیونیست مذهبی و حزب خانه یهودی- را به ائتلاف حاکم خود آورد، عملا کنترل دولت خود را به دو ایدئولوگ سپرد: ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی و بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی که نقش ویژهای در وزارت دفاع نیز به او داده شده است. برای آنها، محدود کردن استقلال قوه قضائیه اسرائیل تنها یک راه، هرچند مهم، برای تسهیل برنامه واقعی آنهاست: ایجاد یک کشور یهودی از رود اردن تا دریای مدیترانه با سکونت در بخش بزرگی از کرانه باختری و از بین بردن فلسطینیان.
اکثر افراد منطقی این ایده را بهسرعت رد میکنند و آن را هذیان میدانند. ۳.۵میلیون فلسطینی در کرانه باختری وجود دارد و ۴۰درصد از قلمرو تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین است. ویران کردن تشکیلات خودگردان و وادار کردن فلسطینیان کرانه باختری به ترک خانههای خود باعث خشم بزرگ بینالمللی و بحرانی عمیق در روابط ایالاتمتحده و اسرائیل میشود. الحاق فلسطینیان به دولت یهود، یهودیان را به اقلیت تبدیل میکند که بر اکثریت شهروندان درجه دوم حکومت میکنند و به منتقدان اسرائیل که آن را به «دولت آپارتاید» بودن محکوم میکنند، سوخت میدهد.
خوشبختانه راهی برای توقف این طرح خطرناک وجود دارد. جو بایدن، رئیسجمهور ایالاتمتحده و محمد بنسلمان، ولیعهد عربستانسعودی، باید هرگونه توافق را به کنار گذاشتن جاهطلبیهای اسموتریچ در کرانه باختری مشروط کنند. این امر میتواند با اصرار بر این موضوع محقق شود که در ازای برقراری روابط رسمی با عربستانسعودی، اسرائیل درصد قابلتوجهی از زمینهای باقیمانده تحت کنترل اسرائیل در کرانه باختری را به تشکیلات خودگردان منتقل کند. اگر ایالاتمتحده نتواند در معامله بین اسرائیل و عربستانسعودی اسموتریچ را متوقف کند، ناخواسته چراغ سبزی را برای تحقق نقشه افراطی روشن خواهد کرد.
به نظر میرسد نه نتانیاهو و نه بایدن، مایل یا قادر به کاهش این تلاش مصمم در الحاق بالفعل و قانونی کرانه باختری نیستند. نتانیاهو مدعی است که دستانش روی فرمان است، اما درست مانند اصلاحات قضایی، او کنترل را به شرکای افراطی خود تسلیم کرده است. با این حال، او با واکنش عمومی مواجه نیست؛ زیرا اسرائیلیها مدتها پیش به آنچه در کرانه باختری رخ میدهد پشت کردند.
بایدن از نزدیک شاهد نبرد بیثمر دولت اوباما با نتانیاهو بر سر شهرکسازی بود؛ زمانی که توقف موقت توسعه شهرکسازی در سال ۲۰۰۹ نتوانست به مذاکرات اسرائیل و فلسطین منجر شود. او علاقهای به تکرار آن تمرین ندارد. در نتیجه، وزارت امور خارجه چیزی بیش از ابراز ناامیدی عمیق در مورد اقدامات اسرائیل ارائه میدهد؛ حتی زمانی که آنها توافقنامههای رسمی ایالاتمتحده و اسرائیل را لغو میکنند.
اما بایدن اکنون این فرصت را دارد که این روند را معکوس کند و به جاهطلبیهای بدخواهانه اسموتریچ پایان دهد. رئیسجمهور آمریکا و ولیعهد سعودی در حال مذاکره با نتانیاهو برای عادیسازی کامل روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی هستند. آنها میتوانند این توافق را مشروط به تغییر مسیر دولت اسرائیل در کرانه باختری، ابتدا با پایان دادن به گسترش شهرکسازی کنند. آنها همچنین باید از اسرائیل بخواهند که قلمروی ۶۰درصدی کرانه باختری را که اکنون کاملا تحت کنترل خود دارد، به تشکیلات خودگردان که بهظاهر ۴۰درصد دیگر را کنترل میکند، تحویل دهد. این انتقال بر اساس توافقنامههای اسلو در سال ۱۹۹۳ که دولت نتانیاهو اخیرا متعهد به رعایت آنها شده بود، پیشبینی شده است.
در گذشته، نتانیاهو در دادن چنین وعدههایی و سپس رعایت آنها در موارد نقض مهارت نشان داده است. بنابراین، انتقال ملموس قلمرو باید بهعنوان بخشی از توافق صلح اسرائیل و عربستان انجام شود و این امر مدرک ملموسی بر تعهد اسرائیل به باز نگهداشتن مسیر به سوی راهحل دو کشوری ارائه میکند. این امر به عربستانسعودی یک دستاورد فوری از طرف فلسطینیها میدهد که به ریاض کمک میکند توافق صلح خود با اسرائیل را در جهان عرب و اسلام بهتر توجیه کند. چنین توافقی ممکن است در نهایت به دمیدن جان تازهای به مذاکرات رو به مرگ اسرائیل و فلسطین بینجامد.