سرنوشت بورس در پاییز و زمستان
میتوان گفت بازدهی بازارسرمایه در طول نزدیک به 37ماه گذشته نزدیک به صفر بوده و این در حالی است که قیمت دلار حدود 60درصد، قیمت مسکن حدود 250درصد، شاخص تورم 177درصد و نرخ بهره بانکی نزدیک به 100درصد بازدهی داشته و در واقع بازارسرمایه با اختلاف بازنده اصلی بازارها از مردادماه سال 99 بوده است.
بازدهی بازارها از ابتدای سال
اگر مقیاس مقایسه را از ابتدای سالجاری قرار دهیم، اوضاع کمی تغییر میکند. در این صورت شاخص کل بازدهی حدود 9درصدی را ثبت کرده است که در مقابل دلار با بازدهی صفر درصدی اوضاع بهتری دارد. با این حال نقدینگی حدود 10درصد، تورم حدود 14درصد و نرخ بهره بانکی حدود 12درصد بازدهی داشته است.
نکته جالب ماجرا بازدهی منفی سکه امامی است که بهطور عمده ناشی از حباب تشکیلشده در ابتدای سالجاری بود. در مجموع این جدول نشان میدهد که بازار سرمایه همچنان نتوانسته است نسبت به رقبای خود یعنی تورم و حتی بهره بانکی بازدهی مطلوبی داشته باشد (آمار دقیقی از قیمت معاملات مسکن در سالجاری منتشر نشده و دیتا براساس برآورد تخمین زده شده است).
بازارها در نیمه دوم سال به کجا میروند؟
براساس اخباری که اخیرا منتشر شده است، نرخ رشد نقدینگی در مردادماه سالجاری به 9/ 26درصد رسیده و با توجه به هدفگذاری 25درصدی بانکمرکزی برای رشد نقدینگی در سالجاری، بهنظر میرسد اکثریت بازارهای سرمایهگذاری در ادامه تجربه رکود را پشتسر خواهند گذاشت.
بازار مسکن با توجه به رشد بالای قیمتی و البته حجم عظیم سرمایههای خوابیده در آن به دلیل فرار از تورم، با احتمال بالا در رکود عمیقتر فرو خواهد رفت. همچنین قیمت مسکن نسبت به قیمت دلار، نقدینگی و حتی سطح مطلوبیت ارائهشده به مشتری نسبت به استانداردهای جهانی در سطوح بالایی قرار دارد و بهنظر میرسد قیمت آن در ادامه سال رشد چندانی نداشته باشد.
در میان بازارهای قابل سرمایهگذاری، گزینه طلا و بانک باقی میماند. با توجه به احتمال ثبات نرخ ارز در نیمه دوم سال، بعید است دچار شوک در بازارهای جهانی شویم، بنابراین میتوان انتظار رشدی در حدود رشد قیمت دلار و اندکی بالاتر را داشت.
در مورد بازارهای مرتبط با درآمد ثابت نیز به نظر میرسد صندوقهای درآمد ثابت گزینه بسیار بهتری نسبت به سود بانکی در اختیار عموم مردم قرار دهند؛ چون علاوه بر اینکه به نوعی روزشمار هستند و هر زمان امکان خروج از آنها وجود دارد، نرخ بازدهیشان هنگام برداشت تغییر خاصی نمیکند و مطلوبیت بسیار بالاتری نسبت به سپرده بلندمدت ارائه میدهند.
حرکت دولت به سمت دلار بازار؟
شاید مهمترین اتفاقی که طی روزهای اخیر برای بازار سرمایه رخ داده است، افزایش قیمت پایه محصولات پتروشیمی براساس دلار نیما و شایعه حذف تدریجی ارز 28هزار و 500تومانی است؛ ارزی که از همان ابتدا نیز انتقادات فراوانی نسبت به آن وجود داشت و واضح بود شکستی دیگر در کارنامه بانکمرکزی ایران است.
حال با گذشت نزدیک به 9ماه زمزمههایی از حذف تدریجی آن به گوش میرسد که میتواند بازار را بیش از پیش در مسیر مثبت قرار دهد و در صورتی که هر خبری مبنی بر بازاری شدن بیشتر نرخ ارز به گوش برسد، میتوان به رشد بازار سرمایه امید بیشتری داشت. از طرف دیگر، حرفهایی در مورد مرحله دوم افزایش قیمت کارخانهای خودروها شنیده میشود و در صورتی که این خبر صحت داشته باشد، میتواند ایرانخودرو و سایپا را از تولید بیشتر نجات دهد؛ فرصتی که میتواند زمینه را برای رشد این صنعت فراهم کند.
بازارسرمایه در نیمه دوم سال به کجا میرود؟
با توجه به روند متغیرهای بنیادین همچون نسبت قیمت به درآمد، نسبت قیمت به فروش و ارزش دلاری بازار سرمایه میتوان گفت بازارسرمایه در مجموع ارزنده است و در سطوح نزدیک به کف خود قرار دارد و همانطور که انتظار رشد شارپی نسبت به بازارسرمایه کشور وجود ندارد، به نظر نمیرسد ریزش سنگینی در انتظار بازار باشد.
از اینرو تکسهمهای ارزنده، بهخصوص در گروههایی که فروش آن بیشتر مرتبط با ریال است، میتواند بازدهی بسیار خوبی را برای سرمایهگذاران به ارمغان بیاورد. در واقع در نیمه دوم سال میتوان گروههای بانکی، زراعت، ساختمانی و سایر گروههایی را که فروش آنها متناسب با تورم رشد میکند به دلیل رشد فروش ریالی متناسب با تورم و گروه پالایشی به دلیل رشد قیمت نفت جزو گروههای مستعد رشد در بازارسرمایه کشور معرفی کرد.