منتظر رفع بلاتکلیفی
بعد از شروع روند مثبت و صعودی بازار، مطابق تحلیل تحلیلگران، از اواسط اردیبهشت ۱۴۰۲ پس از اینکه شاخص کل، منطقه ۲,۵۰۰هزار واحدی را تجربه کرد، آرامآرام تغییر مسیر داد و روند نزولی را در پیش گرفت و متاسفانه پرتفوی سهامداران، چند برابر بیش از درصد افت شاخص کل به عنوان معیار ارزیابی بازار، وارد ضرر و زیان شد.
آنچه بیش از هر چیزی نگرانکننده شده و تا امروز همچنان ادامهدار است، نزول گردش معاملات بازار بود که مولفه اصلی میزان تقاضا، ورود نقدینگی و در نهایت مشخصکننده روند بازار است.
اکنون که وارد هفته سوم شهریورماه ۱۴۰۲ شدهایم و تقریبا یکهفته تا پایان نیمه اول سال ۱۴۰۲ مانده است، همچنان بورس در فضای کمجان، بیرمق و خنثی قرار گرفته و به نوعی شرایط رکود را تجربه میکند.
از منظر اقتصاد کلان و خرد، عوامل سیاسی- اقتصادی همچون تعاملات آرام ایران با کشورهای چین، عربستان، آمریکا و... به عناوین مختلف و در این راستا دسترسی به منابع ارزی، استفاده از سیستم بانکی بینالمللی، آزادسازی منابع ارزی بلوکهشده، فروش راحتتر نفت و... مدیریت بازار ارز را تسهیل کرده است. از طرفی بهنظر میرسد تسلط دولت و بانکمرکزی بر سیاست ثبات، با کنترل نوسانات نرخ ارز و بهتدریج مهار تورم، خود را به شکل رکود سنگین در بازارهای مالی مختلف نشان میدهد و گویا قرار است این اراده قوی ادامهدار باشد. حال اینکه در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ آیا این سیاست دوام خواهد آورد.
همچنین در حوزه صادرات نفت و درآمد ارزی موثر بر کسری بودجه، شرایط به چه شکل پیش خواهد رفت و آیا ابزار کافی برای بانکمرکزی جهت کنترل بازارها بهخصوص بازار ارز در دست باشد، مشخص نیست! کما اینکه وضعیت نیمه اول سال میتواند در نیمه دوم سال هم ادامهدار باشد؛ اما اگر به هر دلیلی ابزار از دست برود شرایط متفاوت خواهد شد. باید گفت شرایط هر یک از مولفهها (رشد پایه پولی، رشد نقدینگی، کسری بودجه، درآمدهای ارزی کشور، ناترازی سیستم بانکی و بانکهای تجاری و...) در نیمه دوم سال۱۴۰۲و به دنبال آن تاثیراتشان بر بازارهای مالی دارای اهمیت است.
بپذیریم که دولت بازیگر اصلی بازار سرمایه است و میتواند نظرات و تصمیماتش را بر بازار تحمیل کند؛ درست یا به خطا؛ مانند تصمیماتی در خصوص وضعیت نرخ خوراک پتروشیمی، قیمت خودرو، قیمتگذاری دستوری و... که به دلیل تناقضات در رفتار و عمل سیاستگذار با شرکتهای فعال در بورس و سهامداران این شرکتها، متاسفانه اعتماد در بازار سرمایه کاملا خدشهدار شده و اصلیترین محرک بازار، برگرداندن همین اعتماد از دست رفته است.
حال در شرایط رکودی بازار که فعلا میتواند ادامهدار باشد، به دلیل محدودیت نوسان و ارزش معاملات ضعیف، انتظار از بازار باید توسط سهامداران واقعبینانهتر باشد و فرآیند تحلیل و توجه به گزارشها و صورتهای مالی که مخصوصا از نیمه دوم بر کدال مینشیند و توجه به دو مولفه سودآوری و نقدینگی شرکتها و در راستای آن توجه به روشهای ارزشگذاری سهام، جهت خرید سهام برتر، مهمتر میشود، برعکس دوماهه صعودی ابتدای سال که بازار فرصتهای نوسانگیری بسیار داشت.
میزان ورود پول جدید، سرمایهگذار جدید و بهبود ارزش معاملات نیز در نیمه دوم سال بسیار مهم است. پیشبینی میشود در صورت عدماتفاق خاص و تداوم شرایط نیمه اول سال ۱۴۰۲ نیمهدوم سال به دلیل هضم اثرات منفی بسیاری از اخبار نیمه اول و تقریبا روشنشدن تکلیف بسیاری از این اخبار و صورتهای مالی نیمه اول سال ۱۴۰۲ صنایع و شرکتها، به عنوان پیشزمینه نیمه دوم سال آنها و محقق شدن اثرات برخی از این اخبار بعد از عملیاتی شدن در صورتهای مالی نیمه دوم سال شرکتها و صنایع، برآوردها آسانتر و خیلی از بلاتکلیفیها رفع شود و فضای بازار هم به دنبال آن کمی بهبود یابد.
لازم به ذکر است در صورت داشتن پلن معاملاتی، میتوان در بازارسرمایه با ریسکهای متعدد صبوری کرد و با خریدهای درست و بموقع، سرمایهگذار باقی ماند.