دیجیتالیسازی؛ راهحل بحرانهای آینده زنجیره تامین جهانی
رشد تولید ناخالص داخلی و کالیبراسیون مجدد
رشد تولید ناخالص جهانی پیشبینیشده برای سال ۲۰۲۳ در حدود ۴/ ۱درصد است که نشاندهنده کاهش در مقایسه با پیشبینیهای اولیه است. در حالی که صنعت زنجیره تامین و لجستیک ابتدا با شروع همهگیری کاهش شدیدی را تجربه کرد، تلاشهای بازیابی بعدی و کالیبراسیون مجدد به واردکنندگان اجازه داد تا به سطح موجودی «عادی» بازگردند و به مازاد فوقالعادهای که در سهماه دوم سال ۲۰۲۲ شاهد بودیم، پرداختند. لجستیک نیز بهبود یافته و از نظر ظرفیت و قیمت به سطح قبل از همهگیری بازگشته است. با این حال، در حالی که این پیشرفتها تسکین موقتی را فراهم میکنند، به نظر میرسد میتوانند آسیبپذیریهای اساسی را بپوشانند؛ زیرا تعطیلی کارخانهها و مشکلات بندری در اقصینقاط جهان ممکن است با هر شوک جهانی آینده دوباره ظاهر شود.
پیمایش تنشهای تجاری و تنوع
ابهامات پیرامون تعرفهها، جنگهای تجاری و تنشهای ژئوپلیتیک، بهخصوص تنشهای بین آمریکا و چین یا بحران اوکراین همچنان ادامه دارد و زنجیرههای عرضه جهانی را وادار میکند تا استراتژیهایی را برای مدیریت «مشکل چین» و محافظت در برابر اختلالات احتمالی بررسی کنند. تنوع تولید در چند مکان بهعنوان راهحل مناسب ظاهر شده است. اگرچه به نظر میرسد مقرونبهصرفه بودن هزینههای نیروی کار ارزان در جنوب شرقی آسیا همچنان عاملی مهم برای بسیاری است. بنابراین، این اعتقاد وجود دارد که صنعت زنجیره تامین با یکعمل متعادلکننده ظریف روبهروست؛ زیرا به دنبال کاهش خطرات و در عین حال بهینهسازی کارآیی تولید است.
تاثیر نوسانات بازار
به نظر میرسد نیمه اول سال نسبت به یکسال قبل، شوکها و اختلالات نسبتا کمی داشته است. با این حال، با تغییر فصل اوج فروش، به نظر میرسد نیمهدوم میتواند طعم بسیار متفاوتی از رویدادها و حوادث را ارائه دهد. تعامل ظریف بین تقاضای نوسان مصرفکننده و توانایی صنعت برای پاسخگویی به آن یک نگرانی همیشگی است. در حالی که بازار نشانههایی از ثبات را نشان میدهد، به نظر میرسد آزمون تورنسل واقعی در انعطافپذیری آن در طول دورههای بحرانی نوسانات تقاضا نهفته است که باید منتظر بود و دید در ماههای منتهی به سال ۲۰۲۳ این انعطافپذیری چگونه بحران نوسانات احتمالی پیشرو را تعدیل خواهد کرد.
دیجیتالی شدن: پیشرفت و فرصتهای ازدست رفته
پیشبینی افزایش دیجیتالی شدن زنجیره تامین تا حدی محقق شده است که در درجه اول اتوماسیون در مایل نهایی (last mile delivery) و اجرای هوش مصنوعی برای ارتقای کارآیی کلی زنجیره تامین را در بر خواهد گرفت. به طور قابلتوجهی، سرمایهگذاریها در بهبود زنجیره تامین جهانی شرکتهای بزرگ عمدتا در حوزههای ذکرشده بوده است و پتانسیل قابلتوجهی را در اولین مایل واردات باقی میگذارد که شامل ثبتسفارش تا مراکز توزیع میشود. به نظر بنده، واردکنندگانی که از این فرصت استفاده میکنند، میتوانند از مزایای دگرگونکننده و انقلابی مانند رویکرد مرتبطتر به بازار، پیشبینی بهبودیافته و کاهش سطح عدماطمینان و افزایش کارآیی در سراسر زنجیره تامین برخوردار شوند.
چالشهای پذیرش فناوری
صنعت زنجیره تامین حتی در شرکتهای بزرگ و جهانی نظیر والمارت، آمازون و کاستکو همچنان با چالشهایی در تامین منابع و اتخاذ راهحلهای فناوری مناسب دستوپنجه نرم میکند. بهعنوان مثال، استفاده از فناوری بلاکچین بهمنظور ارتقای امنیت و سرعت انتقال دادهها از راهحلهایی است که برخی شرکتهای بزرگ مانند والمارت برای بهبود زنجیره تامین و کاهش هزینههای آن به کار گرفتهاند. در هر صورت برای حل این مشکلات، شرکتها باید پیچیدگی انتخاب شرکای فناوری و یافتن راهحلهای مناسب، اطمینان از یکپارچگی سیستمهای موجود فناوری اطلاعات و رسیدگی به محدودیتها و منحنیهای یادگیری مرتبط با پیادهسازی سیستمهای جدید را دنبال کنند. غلبه بر این موانع مستلزم تعهد به تحقیق و توسعه، انعطافپذیری و دیدگاه بلندمدت است.
نقشه راه آیندهای تابآور
با وجود سرعت آهسته تغییرات، به نظر میرسد شرایط حاکم بر بازار نیازمند رویکردی متحولکننده است. دیجیتالی شدن کلید ایجاد انعطافپذیری و کاهش هزینهها در زنجیره تامین است. در حالی که چالشها همچنان ادامه دارد، واردکنندگانی مانند زارا که در اولین مایل (first mile) از دیجیتالیسازی (الزام ثبتنام) استقبال کردهاند، شاهد مزایای فوری از جمله افزایش کارآیی، صرفهجویی در هزینه، بهبود دید و چابکی بیشتر بودهاند. برای کسبوکارها ضروری است که پیوستگی کل زنجیره تامین را به رسمیت بشناسند و سرمایهگذاریهایی را که شکاف بین عرضه و تقاضا را پر میکند، اولویتبندی کنند.
از آنجا که صنعت زنجیره تامین جهانی از میان آبهای پرتلاطم تنشهای تجاری، بادهای مخالف اقتصادی و فعالیتهای اجتماعی عبور میکند، مسیر ثبات و رشد در پذیرش دیجیتالیسازی و رسیدگی به آسیبپذیریهایی است که همچنان ادامه دارند. تحقیقات نشان میدهد که صنعت زنجیره تامین باید بقایای ابزارها و روشهای منسوخشده را کنار بگذارد و تشخیص دهد که مایل اول (first mile) نقش محوری در شکل دادن به موفقیتهای پاییندستی ایفا میکند. این مسیر ممکن است دشوار باشد؛ اما منافع بالقوه بسیار آن -کارآیی بیشتر، صرفهجویی در هزینه و انعطافپذیری بهبودیافته- ارزش این تلاش را دارد.