مهاجران روس، تفلیس و ایروان را آباد می‌کنند

«تاتیانا راسپپووا»، جوان ۲۶ساله روس که به تاسیس این کلوب کمک کرد، گفت: «در اینجا می‌‌‌فهمید که تنها نیستید.» ارمنستان و گرجستان تاریخ مشترکی با روسیه دارند، اما در عرض چند ماه، هجوم مردم، شهرهایی مانند ایروان (پایتخت ارمنستان) و تفلیس (پایتخت گرجستان) را تغییر داده است. «رافی الیوت» ۳۳ساله و متخصص ارمنی فناوری، گفت: «ایروان تقریبا غیرقابل تشخیص است.» همیشه آسان نبوده است. روس‌‌‌ها اقتصادهای محلی را تقویت کرده‌‌‌اند (تفلیس اکنون اولین کلاس‌‌‌های آب‌‌‌درمانی خود برای سگ‌‌‌ها را برگزار می‌کند) اما هزینه‌‌‌های زندگی را نیز بالا برده‌‌‌اند. سایه‌‌ جنگ بر همه‌‌‌چیز افتاده است، حتی یک باشگاه رقص تکنو در تفلیس به نام «داست» (Dust) موسیقی را به‌‌‌عنوان «نیرویی برای پایان‌دادن به جنگ وحشتناک» توصیف می‌کند. در «تاف» خانم راسپپووا گفت ایده این بود که الگوهای سرزمین مادری خود را تکرار یا کپی‌‌‌برداری نکند، بلکه با مردم محلی پیوند برقرار کند. او گفت: «هدف ما اتحاد است.» گاهی اوقات پیوندها جوامع جدید خود را از نو می‌سازند. گاهی اوقات خود را از نو پیدا می‌کنند.

«پاول سوکولوف» برای کمک به سگ‌‌‌ها در غلبه بر تروما، آب‌‌‌درمانی انجام می‌دهد، اما در زادگاهش مسکو، او متخصص بازاریابی بود. او گفت که سازگاری با زندگی جدید دشوار بود، اما در نهایت به او اعتمادبه‌‌‌نفس داد. سوکولوف گفت: «ما متوجه شدیم که افراد شایسته‌‌‌ای هستیم و از گرسنگی نمی‌‌‌میریم.» دیگران هم با ابزار کار خود رسیدند. دو همکار از سن‌‌‌پترزبورگ با چمدان‌‌‌های پر از وسایل نمایشی به تفلیس آمدند و تصمیم گرفتند تئاتر عروسکی کوچک برای کودکان دایر کنند. «داشا نیکیتینا» ۳۱ساله گفت: «تنها کاری که در این مقطع از زندگی می‌‌‌توانیم انجام دهیم، تئاتر است.»

«دیمیتری چرنیکوف»، خیاط ۳۲ساله از مسکو، سالنی در تفلیس افتتاح کرد که در آن کت‌‌‌وشلوارهای سفارشی تولید می‌کند. او گفت: «من از صفر در مسکو شروع کردم. فکر کردم که می‌‌‌توانم همین کار را اینجا انجام دهم.» حضور فزاینده روس‌‌‌ها باعث عصبانیت برخی از مردم محلی شده است؛ به‌‌‌ویژه در گرجستان که در سال ۲۰۰۸ با روسیه جنگید. در تفلیس، برخی در کارخانه سرامیک «اوتخی» وقتی متوجه شدند که اوکراینی‌‌‌ها دوشادوش روس‌‌‌ها کار می‌کنند، از کار استعفا کردند. «ولادا اورلووا» ۳۷ساله، یکی از بنیان‌گذاران این کارخانه، گفت: «معتقدیم که این ماموریت ما برای بسط جهان‌‌‌بینی مردم است.» بسیاری از روس‌‌‌ها با آگاهی از حساس بودن وضعیت خود سعی می‌کنند با دقت قدم بردارند. آنها خیلی آفتابی نمی‌‌‌شوند و با ارائه‌‌ خدمات جدید و کار داوطلبانه به جوامع محلی کمک می‌کنند.

در ایروان، «ناتالیا یرماچنکو» ۳۶ساله، یک مدرسه «استخوان‌‌‌درمانی» افتتاح کرد و عمدتا افرادی را که از روسیه فرار کرده بودند و به شغل جدید نیاز داشتند، آموزش می‌‌‌داد. برخی در تلاش هستند تا تجاوز دولت خود علیه اوکراین را جبران کنند. پس از ورود «میخائیل کندراتیف» از مسکو به تفلیس به همراه برادرش «الکسی»، آنها از یک مهدکودک کودکان اوکراینی بازدید کردند و تحت‌تاثیر کمبود اسباب‌‌‌بازی  قرار گرفتند. این دو برادر تصمیم گرفتند روستاهای کوچکی از چوب بسازند؛ درختان کوچک، حصارها و خانه‌‌‌هایی بسازند و به بچه‌‌‌ها این احساس را القا کنند که در خانه هستند. آوارگی احساسی است که آنها به‌‌‌خوبی می‌‌‌شناسند. کوندراتیف ۳۴ساله، گفت: «زندگی جدیدی آغازشده است؛ مثل‌‌‌اینکه شما یک کودک هستید.» دیگران وارد فعالیت‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی و دیگر اهداف محلی شده‌‌‌اند.

برخی از روس‌‌‌ها تلاش کرده‌‌‌اند به همسایگان جدید خود بفهمانند که جنگ دولتشان جنگ آنها نیست و اساسا این جنگ مربوط به آنها [یعنی مردم] نیست. آنها که از اعتراض به تهاجم در داخل کشورشان منع شده‌‌‌اند، اکنون گاهی در راهپیمایی‌‌‌های ضدجنگ در کشورهای جدید خود، تابلو به دست گرفته و شرکت می‌کنند. در ایروان، رستوران‌‌‌داران مسکو از طریق یک‌عمارت بازسازی‌‌‌شده که آن را «سفارت زیبایی جویز» می‌‌‌نامند، برای پناهندگان اوکراینی پول جمع‌‌‌آوری کرده‌‌‌اند. بااین‌‌‌حال، شنیدن شکایت از تازه‌‌‌واردان امری جدید و غیرمعمول نیست. براساس یک برآورد، هر خانوار روسی معمولی در تفلیس بیش از ۶برابر یک خانوار معمولی در گرجستان درآمد دارد. دیوارنگاری‌‌‌ها و شعارهای نوشته‌‌‌شده روی دیوارها نشانه‌‌‌هایی از خشم را نشان می‌دهد. بااین‌‌‌حال، برخی از روس‌‌‌ها از استقبال گرم بومیان شگفت‌‌‌زده می‌‌‌شوند.

«دیمیتری سوروکین» با منابع کمی وارد تفلیس شد و فقط ایده‌ای برای افتتاح ‌رستوران داشت. صاحب‌‌‌خانه‌‌‌اش یک‌یخچال و سه‌میز فلزی و همسایه‌اش یک مخلوط‌‌‌کن حرفه‌‌‌ای به او داد. همین کافی بود تا «آت ورا»، یک کافه‌‌ خیابانی کوچک را که هوموس و فلافل می‌‌‌فروخت، باز کند. سوروکین ۳۸ساله، گفت: «هیچ‌وقت به‌‌‌اندازه‌‌ اینجا در جایی کمک نگرفته‌ام.» بسیاری از مهاجران از کارآفرین‌‌‌ترین قشر جامعه‌‌ روسیه بودند. آنها میلیون‌‌‌ها دلار به شهرهای جدید خود تزریق و کافه‌‌‌ها را پر کرده‌‌‌اند، برخی از آنها خدمتکارانی دارند که دیگر ارمنی یا گرجی صحبت نمی‌‌‌کنند، بلکه فقط روسی صحبت می‌کنند. «الیوت»، متخصص ارمنی فناوری، گفت: «بسیاری از این افراد یک‌‌‌شبه آواره شدند و تلاش می‌کنند آنچه را که از دست ‌‌‌داده بودند بازسازی کنند.»

اما برخی مانند «پاول آ.یاسکوف»، روسیه را با چیزی بیشتر از تمایل به خروج ترک کردند. او اندکی پس ‌‌‌از آنکه ولادیمیر پوتین سربازی در ارتش روسیه را برای جنگ با اوکراین اجباری اعلام کرد، وارد ایروان شد. یاسکوف که اهل شهر کوچکی در نزدیکی مسکو است، با یک‌کوله‌‌‌پشتی و یک کیسه‌‌‌خواب آمد و حاضر بود اولین شب‌‌‌ها در پارک بخوابد. او به‌‌‌زودی در یک کیوسک فست‌فود شغلی پیدا کرد و با روس‌‌‌های دیگری مانند خود در یک آپارتمان همخانه شد.