شطرنج قدرت‏‏‌ها در «قلب آفریقا»

دو کشور عربی حوزه خلیج‌‌‌فارس که در حال حاضر بیشترین نفوذ را در سودان دارند، عبارتند از امارات و عربستان. این امر به‌‌‌ویژه در سال‌های پس از سرنگونی عمر البشیر، رئیس‌‌‌جمهور دیرینه‌‌ سودان در سال ۲۰۱۹، قابل‌‌‌توجه بوده است. از آن زمان، ابوظبی و ریاض تلاش زیادی برای افزایش نفوذ خود در این کشور کرده‌‌‌اند؛ به‌‌‌ویژه که ابوظبی در این کشور به‌‌‌طور خاص دخیل بوده است. اواخر سال گذشته، مقام‌‌‌های نظامی سودان و دو شرکت مستقر در امارات قرارداد مقدماتی ۶میلیارد دلاری برای ساخت بندر ابوامامه در دریای سرخ امضا کردند. برای امارات، این پروژه‌‌ بزرگ بخشی از یک سیاست گسترده‌‌‌تر در دریای سرخ و آفریقاست و اماراتی‌‌‌ها برای گسترش حوزه‌‌ نفوذ خود و ایجاد شبکه‌‌‌ای از پایگاه‌‌‌های استراتژیک که ابوامامه گره حیاتی آن خواهد بود، سخت در تقلا هستند.

«جهاد ماشامون»، محقق سودانی و تحلیلگر سیاسی مسائل سودان، می‌‌‌گوید: «منافع امارات در کنترل بنادر در دریای سرخ است. امارات در دریای سرخ منافع سیاسی و اقتصادی دارد و این منافع در مرکز و غرب آفریقا در حال گسترش است.» به گفته‌‌ «آندریاس کریگ»، دانشیار دپارتمان مطالعات دفاعی کینگز کالج لندن، امارات منتظر است ببیند آیا چشم‌‌‌انداز سیاسی در خارطوم به نفع این کشور تغییر می‌کند یا خیر. کریگ با اشاره به ژنرال‌‌‌های مسوول RSF و ارتش معتقد است: «اماراتی‌‌‌ها در چند سال گذشته از دقلو و البرهان حمایت کرده‌‌‌اند. اکنون، آنها متوجه شده‌‌‌اند این سیاستی است که به‌‌‌خوبی به‌‌‌پیش نمی‌رود؛ زیرا شما اساسا دو مرد قدرتمند ساخته‌‌‌اید که اکنون با یکدیگر رقابت می‌کنند.»

عامل مصر

سودان با داشتن هفت‌مرز بین‌المللی، این امکان را دارد که خشونت‌‌‌های داخلی‌‌‌اش به بسیاری از کشورهای دیگر سرایت کند. از منظر شورای همکاری خلیج‌‌‌فارس، خطرات ناشی از بحران که اثرات بی‌‌‌ثبات‌کننده‌ای بر خلیج‌‌‌فارس و مصر داشته باشد، به‌‌‌ویژه نگران‌‌‌کننده است. مقام‌‌‌های شورای همکاری خلیج‌‌‌فارس خواهان این هستند که اتحادیه‌‌ عرب و اعضای آن تلاش‌‌‌های دیپلماتیک خود را برای خنثی کردن این خشونت‌‌‌ها پیش از اینکه از کنترل خارج شود، افزایش دهند. کریگ می‌‌‌افزاید: «در حالی که بسیاری از تحلیلگران غربی ممکن است سودان را کشوری در آفریقا بدانند که آشکارا همین‌طور است، برای شورای همکاری خلیج‌‌‌فارس و سایر کشورهای عربی، سودان یک کشور عربی است. بنابراین، هر نوع بی‌‌‌ثباتی، جنگ‌‌‌ داخلی و اختلالاتی به این بزرگی، برای همه نگران‌‌‌کننده می‌شود؛ زیرا به خلیج‌‌‌فارس نزدیک است.

نگرانی اصلی این است که این بحران‌ها به‌‌‌طور بالقوه به درگیری منطقه‌‌‌ای البته با سرریز به مصر تبدیل شود.» با حمایت قاهره از البرهان و حمایت ابوظبی از دقلو، این دو کشور در یک نقطه قرار ندارند. به‌‌‌عبارت‌‌‌دیگر اشتراکاتی با هم ندارند. با توجه به حمایت نظامی مصر از ارتش سودان، در حالی که ژنرال یاغی لیبی، خلیفه حفتر و دیگران از البرهان حمایت می‌کنند، احتمال زیادی وجود دارد که بازیگران مختلف عربی و آفریقایی با مسلح کردن طرف‌‌‌های مختلف در سودان، درگیری را تشدید کنند. مشامون بر این باور است که «مصر از البرهان حمایت می‌کند و ارتش سودان را بازتاب ارتش مصر به‌‌‌عنوان تنها نهادی می‌‌‌داند که می‌‌‌تواند ثبات سودان را حفظ کند. مصر دقلو را یک مزدور می‌‌‌داند.» رهبری قاهره معتقد است که ارتش‌‌‌های ملی عرب - و نه بازیگران غیردولتی- نهادهایی هستند که مصر باید از آنها حمایت کند.

این مورد در درگیری‌‌‌های سوریه و همچنین بحران فعلی سودان نیز نمود داشت. مشامون افزود: «کشوری که ارتشی محترم دارد، به ارتش در قیاس با شبه‌‌‌نظامیان احترام می‌‌‌گذارد.» کریگ می‌‌‌گوید: «مصری‌‌‌ها به‌‌‌شدت با دقلو مخالف هستند. ما در سال‌های اخیر شاهد اختلاف‌‌‌نظر بین مصر و امارات در مورد آنچه در لیبی اتفاق می‌‌‌افتد، در مورد اینکه هر دو طرف در اتیوپی از چه کسی حمایت می‌کنند... و اکنون سودان هستیم، جایی که اماراتی‌‌‌ها آشکارا از برهان نیز حمایت کرده‌‌‌اند. درعین‌‌‌حال، اماراتی‌‌‌ها یک رویکرد دوستونی را در مورد حمایت از این دو مرد قدرتمند سودان بسط داده‌‌‌اند که البته هیچ‌‌‌کدام یک رویکرد پایدار و باثبات نخواهد بود.» به گفته‌‌ برخی کارشناسان، بسته به مسیر نبردهای داخلی سودان، امارات ممکن است مسیر خود را تغییر دهد.

چشم‌‌‌بسته‌‌ واشنگتن

به‌‌‌رغم برخی تنش‌‌‌ها بر سر مسائل دیگر مانند تولید نفت، ایالات‌‌‌متحده مدت‌‌‌هاست با امارات و عربستان سعودی در مورد سودان هماهنگ شده است. «گوردون گری»، سفیر سابق آمریکا در تونس، می‌‌‌گوید: «حتی قبل از بحران کنونی، دولت بایدن تلاش‌‌‌های دیپلماتیک خود را با کشورهای به‌‌‌اصطلاح چهارگانه یا «کواد» [عربستان‌سعودی، امارات، بریتانیا و آمریکا] برای ایجاد دولت غیرنظامی در سودان هماهنگ می‌‌‌کرد. او می‌‌‌افزاید: «آمریکایی‌‌‌ها تحولات سودان را به شرکای منطقه‌‌‌ای [عمدتا عربستان سعودی و امارات] برون‌‌‌سپاری کردند. به همین دلیل است که برنامه‌‌ جامعی برای کمک به طرح سودان در جهت گذار به دموکراسی وجود ندارد.