نگاه صفروصدی که یا در تلاش بود تا از نظام اقتصاد بازار آزاد بدون دخالت دولت حمایت کند یا از نظام اقتصاد برنامه‌ریز مرکزی با مالکیت تمام قد دولتی منهای بازار دفاع کند. لکن، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، این نبرد گفتمانی نیز تمام شد و در نتیجه آن، بحث اقتصادی پیرامون مساله نظام اقتصادی مطلوب از ایدئولوژی دور و به علم نزدیک شد. پیرو این گذار از ایدئولوژی به علم بود که چه لیبرال‌ها و چه سوسیالیست‌ها رفته‌رفته نظریات اقتصادی خود را تعدیل کردند. آن‌چنان که اکنون به ندرت میان احزاب لیبرال و سوسیالیست جریان اصلی در سطح جهان بر سر نفس مالکیت خصوصی یا کارآمدی بازار در مقابل برنامه‌ریز مرکزی بحث و جدلی باقی مانده‌ است. همگان کارآمدی بازار را پذیرفته‌اند و همگان بر دفاع از مالکیت خصوصی تاکید دارند.

مضاف بر این، همگان بر پدیده شکست بازار در مواردی اذعان دارند و از این رو، بر نقش دولت برای ورود به این حوزه‌ها حساب باز می‌کنند. در نتیجه، می‌توان گفت چه لیبرال‌ها و چه سوسیالیست‌های جریان اصلی امروز جهان بر سر اصول کلی بحث و جدلی ندارند و هر آنچه هست، بحث بر سر فروع علم اقتصاد است.  با این مقدمه و پیرو مناظرات اقتصادی که این روزها بر سر چیستی نظام اقتصادی مطلوب در داخل کشور صورت گرفته ‌است، این شماره از صفحه باشگاه اقتصاددانان را به این موضوع اختصاص داده‌ایم که نظام اقتصادی مطلوب چیست؟ آیا همچنان می‌توان پس از شکست نظام اقتصادی شوروی و تغییر پارادایم نظام اقتصادی چین، از اقتصاد دستوری دفاع کرد یا خیر؟