امروز و آینده بخش عمومی؟
آنها میتوانند سیاستها و مقررات خدماترسانی جدید، شهروندمحور و موثر ایجاد کنند؛ زیرا طیف گستردهای از بازیگران دولتی و در بسیاری موارد غیردولتی در مقابله با مسائل پیچیده سیاست عمومی مانند نابرابری اجتماعی، مهاجرت دستهجمعی و تروریسم را شامل میشوند. بهعنوان مثال، مایندلب در دانمارک، تصمیمگیرندگان دولتی پنجوزارتخانه را در دسامبر ۲۰۰۷ گرد هم آورد تا استراتژیهای سیاستی را برای مقابله با تغییرات اقلیمی ایجاد کنند و در عین حال رشد کسبوکار جدید را پیش ببرند. این همکاری به ایجاد طیف وسیعی از استراتژیهای تجاری برای تغییرات اقلیمی منجر شد که در اجلاس سران کوپ ۱۵ سازمان ملل در سال ۲۰۰۹ در کپنهاگ به تصویب رسید.
در شرایط عادی، این رهبران دولتی اغلب برنامههای متناقضی را پیش میبرند، بر سر منابع رقابت میکنند و در انجام مشارکتهای دروندولتی بسیار خطرناک ظاهر میشوند. با این حال، آزمایشگاههای سیاستگذاری مانند مایندلب، پالیسیلب بریتانیا و تقریبا ۱۰۰واحد بیندولتی مشابه در حال یافتن راههایی برای غلبه بر این موانع و هدایت نوآوری بخش عمومی هستند. پنجراهی که آزمایشگاههای سیاستگذاری از طریق آنها همکاری موفق بیندولتی را تسهیل میکنند، عبارتند از:
۱. کاهش تعارض احتمالی آینده از طریق فرآیندهای تجربه حضوری: آزمایشگاههای سیاستی فعالیتهای گستردهای انجام میدهند تا به سیاستگذاران، هم دانش و هم ایمان به رویکرد آزمایشگاه سیاستگذاری را ارائه دهند. برای شناسایی شکافهای بین دانش متخصصان و ذهنیت سیاستگذاران، متخصصان آزمایشگاه سیاستی سیاستگذاران را از طریق نمونههای بسیار فشردهای از فرآیندها با دانش تخصصی آشنا میکنند. پس از تجربه برخی از روشها و مشاهده نتایج بالقوه آنها، سیاستگذاران اعتماد بیشتری به فرآیندهای آزمایشگاه سیاستگذاری دارند.
۲. استفاده از نشانههای فضایی: آزمایشگاههای سیاستی بهصورت استراتژیک از عناصر فضایی غیرسنتی مانند تختههای سفید متحرک، مواد اولیه لمسی و رنگارنگ و مکعبهای نشسته، همراه با نبود عناصر موردانتظار مانند میز کنفرانس و صندلی استفاده میکنند تا نشان دهند که هنجارهای غیرمتعارف -هنجارهای غیرسلسله مراتبی و رابطهای- بر آزمایشگاههای سیاستی حکمفرمایی میکنند. بسیاری از آزمایشگاهها، مانند آزمایشگاه اکسپریو در سوئد، کارگاههای آموزشی را در فضاهای غیرسنتی مانند مراکز مراقبت از سالمندان، بیمارستانها و حتی خانههای بیماران برگزار میکنند. در این محیطها، سیاستگذاران تمایل بیشتری به تعامل با یکدیگر به روشهای غیرسنتی دارند و در نتیجه راههای جدیدی برای همکاری با یکدیگر پیدا میکنند.
۳. چارچوببندی مجدد مسائل سیاستی برای تمرکز بر شهروندان آسیبدیده: آزمایشگاههای سیاستگذاری، داستانهای تکتک شهروندان را برجسته میکنند تا به بازسازی ادراکات سیاستگذاران به سمت درک مشترکتر و انسانمحورتر از یک مساله سیاستی کمک کنند. آزمایشگاههای سیاستی بهجای تکیه بر گزارشهای غیرشخصی برای انتقال اطلاعات در مورد یک مساله سیاستی خاص، مانند بیخانمانی یا افزایش مشکلات بهداشتی، از افراد آسیبدیده دعوت میکنند تا تجربیات خود را شخصا با سیاستگذاران به اشتراک بگذارند.
۴. تسهیلگری بیطرفانه از نظر سیاسی و متمرکز بر فرآیند: متخصصان آزمایشگاه سیاستی از روشهای طراحی سیاست استفاده میکنند که میتواند به گرد هم آوردن سیاستگذاران مجزا از یکدیگر کمک کند. بسیاری از آزمایشگاههای سیاستی از انواع روشهای تفکر طراحی و آیندهنگری با تمرکز بر نمونهسازی و آزمایش تکراری استفاده میکنند و بر نیاز به تسهیلگری ماهرانه اما از نظر سیاسی بیطرف برای کار در نقاط تضادآفرین و رسیدن به اجماع در مورد راهحلها تاکید میکنند. آزمایشگاه سیاست اتحادیه اروپا با استفاده از تسهیلگران و طراحان آیندهنگری بیطرفانه سیاسی، کارگاههای متعددی را با نمایندگان دو اداره کل کمیسیون اتحادیه اروپا -وزارتخانههای مسوول رشد اقتصادی و اشتغال- و همچنین اتحادیههای کارگری، اندیشکدهها و سازمانهای بینالمللی در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ برگزار کرد.
۵. کاهش مخاطرات از طریق نام تجاری آزمایشگاه سیاستی: فرآیندهای خلاقانه و نوآورانه تکراری هستند و نتایج ناخواسته بخشی موردانتظار از آزمایش و اصلاح هستند. بنابراین، آزمایشگاههای سیاستگذاری به عنوان فضاهای امنی شناخته میشوند که در آن شکست یک عمل پذیرفته شده است. در صورت عدمموفقیت یک ابتکار خاص، این امر ذینفعان را از عواقب احتمالی دور میکند. این «دیوار آتش» به سیاستگذاران اجازه میدهد تا راههای جدید مواجهه با مسائل را بررسی کنند، آنها را نسبت به رفتارهای نوآورانه خطرناک کمتر مردد میکند و همکاری تجربی، جدید و نوآورانه با سایر وزارتخانهها را ترویج میدهد.