آخرین مانع
سیاستگذاران آمریکایی اتمام زودهنگام این تحقیقات را رد کرده و اصرار دارند که ادامه این تحقیقات نباید مانع از بازگشت طرفین به پایبندی به برجام شود. درحالیکه اختلافات بین ایران و ایالات متحده آشتیناپذیر به نظر میرسد، درک بهتر حساسیتها، عملگرایی و انعطافپذیری هر یک از طرفها باید امکان پیشبرد مصالحه را فراهم کند. درخواست ایران برای بستن پرونده تحقیقات آژانس تا حد زیادی ریشه در سابقه مذاکرات و اجرای برجام در گذشته دارد. به موازات پایان مذاکرات هستهای در ژوئیه۲۰۱۵، ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی روی نقشه راهی برای شفافسازی موضوعات باقیمانده درباره ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران توافق کردند.
این نقشه راه طبق الزامات متن برجام ظرف سه ماه عملیاتی شد و سپس یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی «ارزیابی نهایی» را به شورای حکام آژانس در ۲دسامبر۲۰۱۵ صادر کرد و تحقیقات طولانیمدت خود را درباره این موضوع به پایان رساند. آژانس به این نتیجه رسید که «هیچ نشانه معتبری مبنی بر انحراف مواد هستهای در ارتباط با ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران پیدا نکرده است» و در عین حال خاطرنشان کرد که ایران برخی مطالعات فنی و امکانسنجی مرتبط با توسعه یک وسیله انفجاری هستهای را انجام داده است. پس از دریافت ارزیابی نهایی، هیات آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای را مطابق با درخواست برجام صادر کرد و به نتیجه رضایتبخش نقشه راه اشاره کرد و پرونده این مورد را «بست».
به بیان دقیق، درحالیکه این قطعنامه مانع از انجام تحقیقات بیشتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران نشد، اما در صورت بروز مسائل امنیتی جدید این انتظار را در بین مقامات ایرانی ایجاد کرد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پرونده بررسی ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران را مختومه کرده و به پایان رسانده است. بازگشایی این موضوع در سال۲۰۱۹، البته با برچسب جدید، پس از آنکه ایران شروع به تعلیق بخشی از تعهدات برجامی خود در تلافی خروج دولت ترامپ در ماه مه۲۰۱۸ از این توافق کرد، این شبهه در تهران به وجود آمده است که ادعاهای آژانس ممکن است سیاسی باشد. به نظر میرسد سیاستگذاران ایرانی متقاعد شدهاند که قدرتهای غربی در تلاش هستند تا به ادعاهای مربوط به فعالیتهای هستهای نظامی گذشته یا در حال انجام ایران به مشروعیتزدایی و محدود کردن دائمی برنامه هستهای ایران ادامه دهند.
به این ترتیب، تهران اصرار دارد که تحقیقات باقیمانده آژانس بینالمللی انرژی اتمی یکبار برای همیشه قبل از اینکه این آژانس به تعهدات خود در برجام عمل کند، حلوفصل شود. سابقه اجرای برجام و اجرایی شدن آن در اواخر سال۲۰۱۵ و اوایل سال۲۰۱۶ نیز انتظارات ایران را برآورده کرده است. این واقعیت که برجام پس از اینکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی بررسی ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران را بسته اعلام کرد، مبنای قانونی را برای تهران فراهم میکند تا بخواهد از همین رویه برای احیای برجام استفاده کند.
موافقت با بازگشت به پایبندی کامل به برجام بدون بسته شدن تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تصمیمی از لحاظ سیاسی خطرناک برای سیاستگذاران ایرانی به دلایل متعدد خواهد بود. نخست آنکه، توافق هستهای چیزی بیش از یک توافق کاهش تحریمها برای تهران در سال۲۰۱۵ بود و اکنون نیز به همین شکل باقی مانده است. عادیسازی پرونده هستهای ایران نیز عامل مهمی در محاسبات ایران بود و همچنان در تصمیم این کشور برای پیوستن مجدد به توافق ادامه دارد.
دوم، از نظر ایران، تسویه نشدن مطالبات معوق آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با از بین بردن منافع اقتصادی این توافق، ارزش مورد انتظار برجام را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. عدم قطعیت درباره نتیجه تحقیقات آژانس بین المللی انرژی اتمی، احتمال اجرای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) و اعمال مجدد تحریمهای چندجانبه و یکجانبه علیه ایران، بانکها و شرکتهای خارجی بزرگ را از ایجاد روابط تجاری طولانیمدت بازمیدارد. این نگرانی با آنچه من از آن بهعنوان «عدم تقارن بازگشتپذیری تعهدات» یاد کردهام، تشدید میشود. این عبارت به آن معناست که تهران به زمان و تلاشهای بیشتری برای بازسازی زیرساختهای هستهای برچیدهشدهاش نیاز دارد تا ایالات متحده برای تحمیل مجدد تحریمهای خود.
سیاست داخلی سومین دلیلی است که سیاستگذاران فعلی در ایران را به بسته شدن تحقیقات آژانس قبل از بازگشت به پایبندی کامل به توافق ترغیب میکند. سیاستمداران محافظهکاری که در حال حاضر با دولت رئیسی متحد شدهاند یا در صفوف سیاسی دولت رئیسی قرار دارند، منتقدان تند دولت روحانی بهدلیل موافقت با توافق هستهای نامتعادل و معیوب بودند. آنها برجام را عمدتا بهدلیل مزایای اقتصادی ایجادنشده، مکانیسمهای اجرایی ناکافی و نابرابر و فقدان ضمانتهایی برای تضمین دوام آن نقد میکنند.
با توجه به این تصور، مقامات دولت رئیسی اغلب از نیاز به رفع نقصهای برجام صحبت کردهاند. موافقت با احیای توافق هستهای همانطور که پیش از این بود، بهویژه بدون بسته شدن تحقیقات باقیمانده آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به این معنی است که ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور و تیم مذاکرهکنندهاش حتی در عادیسازی برنامه هستهای ایران برای پیشبرد منافع اقتصادی این توافق، کمتر از دولت قبل اقدام کرده است. در غیاب مصالحهای برای حفظ ظاهر، دولت رئیسی در برابر انتقاد مخالفان سیاسی خود آسیبپذیر خواهد بود و با نبردی دشوار برای اقناع رایدهندگان داخلی و مردم ایران مواجه میشود.
همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای رسیدگی به ادعاهای باقیماندهاش شاید در وهله اول از این معضل جلوگیری کند؛ اما همکاری کامل ایران ممکن است از نظر فنی و سیاسی امکانپذیر نباشد یا ممکن است به تعامل طولانی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیاز باشد. در نتیجه برای غلبه بر این بنبست، به تفکر واقعبینانه و تصمیمگیری عملگرایانه از سوی واشنگتن و تهران نیاز است که امکان نتیجهگیری و اجرای موفقیتآمیز توافق هستهای در سال۲۰۱۵ را فراهم کرد. در آن زمان، آشکارا اراده سیاسی طرف آمریکایی برای حل و فصل ادعاهای باقیمانده آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهعنوان آخرین مانع اصلی برای حصول توافق با تهران وجود داشت. برای کارشناسان پادمانهای هستهای و مقامات اطلاعاتی غربی آشکار بود که تمام جزئیات مربوط به فعالیتهای هستهای گذشته ایران توسط تحقیقات آژانس فاش نشده است و به احتمال زیاد ایران اطلاعات بیشتری از آنچه احتمالا میتواند با آژانس به اشتراک بگذارد، در اختیار دارد.
با این حال، حداقل یک درک ضمنی در میان سیاستگذاران آمریکایی و اروپایی وجود داشت که اصرار برای شفافیت بیشتر ایران در این موضوع ارزش تاخیر در اجرای برجام را ندارد. این امر بهویژه زمانی منطقی میشد که آژانسهای اطلاعاتی غربی تشخیص دهند که تحقیقات بیشتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارزیابی آنها از عدم انحراف برنامه هستهای ایران برای اهداف نظامی را تغییر نمیدهد.
همان مبادله بین ایجاد تصویری کامل از فعالیتهای هستهای گذشته ایران و هدف مهار برنامه هستهای کنونی آن، امروز نیز وجود دارد. بدون اعمال محدودیتهای برجام، برنامه هستهای ایران گسترش مییابد و به کسب دانش فنی و دستاوردهای غیرقابل برگشت ادامه میدهد. همچنین در وضعیت آستانه هستهای پیشرفتهتر و تثبیتشدهتر، زمان شکست هستهای ایران به کمتر از زمانی که برای جلوگیری از حرکت به سمت تسلیحات ایمن در نظر گرفته میشود، کاهش مییابد. در این شرایط، طولانی شدن بیرویه تحقیقات آژانس به امید پاسخگویی به ذرهای از فعالیتهای هستهای گذشته ایران، به قیمت هدف بسیار مهمتر یعنی به حداقل رساندن خطر گسترش سلاحهای هستهای در ایران تمام میشود. اگر آژانسهای اطلاعاتی غربی متقاعد شوند که ادعاهای باقیمانده آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارزیابی قبلی آنها درباره نبود برنامه هستهای نظامی اعلامنشده در ایران را به چالش نمیکشد، همانطور که سطح غنیسازی و مقدار مواد شکافتپذیر ادعایی اعلامنشده نشان میدهد، به همان مذاکرات ادامه میدهند.
حتی اگر بسته شدن زودهنگام تحقیقات در حال انجام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشکلساز باشد، طرفها باید به دنبال مصالحهای باشند که هم نگرانیهای واشنگتن و هم تهران را برطرف کند. برای مثال، طرفها میتوانند به آژانس اجازه دهند تحقیقات خود را برای مدت طولانی ادامه دهد و در عین حال نگرانیهای ایران درباره ارجاع آن به شورای امنیت سازمان ملل برای اعمال مجدد تحریمها را برطرف کند. توافق برای بازگرداندن برجام میتواند مستلزم مقرراتی باشد که به ایران اطمینان میدهد موضوع بهطور کامل در آژانس بینالمللی انرژی اتمی باقی میماند و هرگز به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع نمیشود، صرفنظر از اینکه این روند چگونه پیش میرود و آژانس در تحقیقاتش چه چیزی را کشف میکند.
چنین فرمولی درحالیکه نگرانیهای ایران را کاهش میدهد، واشنگتن و متحدان اروپاییاش را نیز در برابر انتقادهایی مبنی بر اینکه تحقیقات را زودتر از موعد به پایان رساندهاند یا خودمختاری آژانس در برخورد با این موضوع را نقض کردهاند، مصون میدارد. صرفنظر از اینکه راهحل مصالحه به چه شکلی باشد، با توجه به مخاطرات موجود، نباید از هیچ تلاشی برای دستیابی به آن دریغ کرد. واشنگتن و تهران با برداشتن یکی از موانع اصلی احیای مجدد توافق هستهای ایران، درگیری نظامی در حال جوشش در خاورمیانه را خنثی خواهند کرد.