حرفهای زیادی زده خواهد شد
سیاست روابط عربستان سعودی با آمریکا را میتوان از طریق منافع دو کشور دنبال کرد؛ آمریکا واردکننده عمده نفت بود و حفاظت از مناطق و گذرگاههای آن هسته اصلی سیاست عالی آن کشور بود. آمریکا از زمان کشف نفت صخرهای شیل، دیگر واردکننده مهمی نیست و امروز میتواند به راحتی جایگزینی برای نفت سعودی در بازار بیابد. از سوی دیگر، چین با بیش از ۳میلیون بشکه در روز به بزرگترین واردکننده نفت از سعودی و حوزه خلیج فارس تبدیل شده است. سیاست در عمل از منافع اقتصادی تبعیت میکند. واشنگتن با کاهش خرید خود تعهدات قبلی خود را در منطقه کاهش داده و به سایر بازارها در شرق و جنوب آسیا توجه بیشتری کرده است. چین فعالیت تجاری خود را در خاورمیانه افزایش داده و آینده چینیها در اینجا با رشد اقتصاد و نیاز به منابع انرژی و بازارهای بیشتر برای محصولاتش بزرگتر است.
به طور خلاصه، منافع تجاری، سیاست را هدایت میکنند، بهویژه اینکه امروز بیش از هرزمان دیگری واقعگرایی مشخصه دولت سعودی است. به همین ترتیب چین، عربستان سعودی را به عنوان منبع اصلی انرژی خود برای حدود یک ربع قرن آینده حتی با رشد سایر جایگزینهای انرژی میبیند. زیرا کشورهای تولیدکننده کمی وجود دارند که واجد شرایط ادامه بهعنوان تامینکننده در بازارهای اصلی باشند. بعد از سفر رئیسجمهور چین به ریاض و سه اجلاس سران، حرفهای زیادی زده خواهد شد. این به عنوان خیانت به رابطه با واشنگتن و انتقال به اردوگاه دیگر تصویر خواهد شد. به نظر نمیرسد، رابطه با پکن به ضرر واشنگتن باشد، زیرا این نه یک پروژه سیاسی است و نه یک اتحاد نظامی. انگیزههای اقتصادی روشن است و روابط دوجانبه برای هر دو طرف موجب اطمینان خاطر است.
پکن یک رژیم باثبات و شریکی است که میتوان مواضعش را برای سالهای طولانی پیشبینی و روی آن برنامهریزی کرد. برخلاف آن، روابط واشنگتن با جهان با اختلافات شدید داخلی بر سر سیاست خارجی آن در نوسان است. پکن بر دوش شرکای خود خواسته و انتظارات سیاسی نمیگذارد و از دخالت در اداره امور این کشورها دوری میگزیند. واشنگتن خود را با قدرت نظامی کوبنده در حاشیه جغرافیایی منطقه از چین متمایز میکند، در حالی که چینیها میخواهند با سعودیها و ایرانیها تجارت کنند و از تعهد حفاظت از بازارها یا گذرگاهها، حداقل در مرحله کنونی اجتناب میکنند که بار بزرگی بر دوش کشورهای منطقه است.
ایالات متحده همچنان خواهان حفظ روابط متمایز با بازارهای اصلی منطقه مانند بازارهای خلیجفارس و حضور در همان مناطق مهم برای چین در چارچوب رقابت بینالمللی است. من بعید میدانم ریاض در حال ورود به ائتلافها یا درگیریهای بینالمللی باشد. عربستان با در پیش گرفتن پروژه چشمانداز ۲۰۳۰ میخواهد در به روی بازارهای جهانی و مشارکتهای متعدد باز بماند.