حزب کمونیست مردم را از دست می‌دهد

این بار نیز معترضان با سیاست سرکوب حزب کمونیست مواجه شده‌اند. حزب کمونیست که همه‌چیز را در چین تحت کنترل خود دارد، به‌سرعت سرکوب تظاهرات‌کنندگان را آغاز کرد؛ اما مردم چین به یک نقطه‌عطف رسیده‌‌‌اند. سرکوب وحشیانه مخالفان دولت در سال ۱۹۸۹ سبب شد تا برای سه‌دهه مردم سیاست را کنار بگذارند و دچار هراس شوند. نوعی قرارداد اجتماعی پدیدار شد که در سه‌دهه گذشته مردم و دولت به آن پایبند بودند؛ در مقابل، میزانی از آزادی اقتصادی سیاست به حزب واگذار شد. اما نسل جدید به دلیل سیاست تحمل صفر دولت در قبال همه‌گیری کرونا به ستوه آمده و وارد حوزه سیاست شده است. زمینه‌های شروع تظاهرات‌‌‌ها جالب توجه است. پس از بهار عربی که در سال ۲۰۱۱ رخ داد، جلوگیری از تظاهرات‌های دموکراسی‌‌‌خواهی در چین یکی از اولویت‌‌‌های اصلی شی‌جین‌پینگ‌ بوده است.

جامعه مدنی چین از بین رفت و شی با حذف تمام مخالفان و رقبا از حزب و تغییر قانون اساسی در سال ۲۰۱۸ به‌منظور حذف محدودیت دو دوره برای ریاست‌جمهوری، پایه‌های قدرت خود را مستحکم کرده است. با ترمیم قانون اساسی، او می‌تواند تا پایان عمر رئیس‌جمهور چین باقی بماند. رویکرد غیرمنعطف به همه‌گیری کرونا صرفا دنباله رویکرد تمامیت‌طلب و ابزاری دیگر برای جلوگیری از رشد جامعه باز است. پس از یک‌دهه تلاش حزب برای از بین بردن تمامی زمینه‌های انقلاب در چین، حالا حزب به دست خود و با اجرای سیاست‌های سختگیرانه برای مهار کرونا زمینه خیزش مردم را فراهم کرده است.

تخم نارضایتی‌ها طی سال‌جاری و با قرنطینه شانگهای در ماه‌های آوریل و مه ‌کاشته شد. قرنطینه برای جلوگیری از شیوع سویه اُمیکرون اعمال شد. تمام مردم چین شاهد بودند که جمعیت ۲۵میلیون نفری شانگهای از آسیب روانی و اقتصادی شدیدی رنج می‌برد. این سیاست سبب شد تا مردم به زندگی سیاسی بازگردند. مردم در خانه محبوس و از خانواده‌های دیگر جدا شدند. آنها نگران تامین مواد غذایی و... بودند. در آن دوره آنها به این موضوع فکر کردند که آیا هنوز همان قرارداد اجتماعی قابل دفاع و اجراست یا معنای خود را از دست داده است. درد مشترک مردم شانگهای با آنچه مردم از چهاردهه پیش تاکنون، یعنی از زمان بازگشایی اقتصاد با آن مواجه بودند، متفاوت بود و همین درد مشترک، زمینه شروع تظاهرات‌‌‌های اخیر را فراهم کرد. از سوی دیگر، حزب کمونیست بر شدت جراحت شانگهای افزود.

پس از آنکه قرنطینه در نهایت پایان یافت، حزب به آن واکنش سیاسی نشان نداد یا از آن حمایت روانی نکرد؛ در عوض در کنگره حزب کمونیست که ماه اکتبر برگزار شد، به مقام عالی پیشین شانگهای یعنی لی کیانگ به خاطر اجرای سختگیرانه قرنطینه پاداش داده شد و او به جایگاه دوم دولت ارتقا پیدا کرد و بعید نیست ماه مارس سال آینده به‌عنوان نخست‌وزیر چین انتخاب شود. آنچه رخ داد، نمونه‌‌‌ای از رویدادهایی است که طی سه‌سال گذشته، در دوره همه‌گیری در چین مشاهده شده است؛ یعنی به‌رغم زیان‌ها و رنج‌هایی که به مردم تحمیل شده، احساس همدردی یا مسوولیت‌پذیری از سوی رهبران حزب نشان داده نشده است.

در دوره برگزاری کنگره حزب کمونیست، شی بر سلطه خود بر آنچه اکنون تنها می‌‌‌توان آن را رژیم تمامیت‌طلب نامید، افزود. او برای سومین‌بار به ریاست حزب و ریاست‌جمهوری برگزیده شد و افراد کاملا وفادار به خود را برای مناصب عالی انتخاب کرد. همچنین بار دیگر سیاست مقابله با همه‌گیری، سیاستی موفقیت‌آمیز که مورد حمایت تمامی مردم است و همچنان اجرا خواهد شد، اعلام شد. این نوع رفتار حزب از حد تحمل مردم به‌ستوه‌آمده چین خارج بود و هنگامی که مسابقات جام‌جهانی فوتبال در قطر شروع شد، تصاویر هزاران نفر از طرفداران فوتبال از سراسر جهان که بدون ماسک در ورزشگاه از تماشای مسابقات لذت می‌بردند، پرده‌ها را از جلوی چشم مردم چین کنار زد. در سه‌سال اخیر، سیستم پروپاگاندای حکومت چین همواره به مردم القا می‌کرد که حزب کمونیست، چین را از ویروس کرونا نجات داده و آمریکا و دیگر دموکراسی‌ها دچار مشکل هستند. اما حالا حقیقت نمایان شده است: جهان از همه‌گیری عبور کرده و به زندگی عادی بازگشته است؛ در حالی که چین همچنان درگیر مهار این ویروس است.

رنج مردم عادی چین ادامه پیدا کرده است. گزارش‌‌‌هایی منتشر شده است که نشان می‌دهد، برخی افراد به دلیل قرنطینه‌ و عدم‌دسترسی به‌موقع به خدمات درمانی بر اثر بیماری جان خود را از دست داده‌اند. همچنین مواردی از درگیری کارگران با نیروهای امنیتی به دلیل پرداخت‌نشدن پاداش و شرایط بد زندگی در کارخانه ساخت آیفون در مرکز چین گزارش شده است. در جنوب چین نیز مردم یک‌شهر برای اعتراض علیه کمبود موادغذایی محدودیت‌های کرونایی را زیر پا گذاشتند. رویداد نهایی، بیست‌وچهارم ماه گذشته میلادی رخ داد. در آن زمان آتش‌سوزی در یک آپارتمان در مرکز استان شین‌جیانگ به مرگ حداقل ۱۰نفر منجر شد. بسیاری از مردم چین فورا به این نتیجه رسیدند که محدودیت‌های کرونایی سبب شده است تا آتش‌نشان‌ها نتوانند آتش را خاموش کنند. البته مقامات دولتی این موضوع را انکار کرده‌اند. در هر حال، موجی از همدردی و خشم در سراسر این کشور به وجود آمد.

به نظر می‌رسد ناگهان مردم دلیل مشترکی برای ترس و به ستوه آمدنشان پیدا کردند. صدها میلیون نفر از مردم چین ماه‌‌‌هاست در حال تحمل تدابیر سختگیرانه‌ای هستند که دولت برای مهار کرونا اتخاذ کرده است و افق روشنی پیش‌روی آنها نیست. هفته گذشته ناگهان موارد ابتلا به کرونا افزایش یافت و تدابیر سختگیرانه‌تری برای جلوگیری از شیوع این ویروس اتخاذ شد. در روزهای ناآرامی، تظاهرکنندگان برگه‌های سفیدی را که نماد مخالفت خاموش با سیاست‌های دولت است، در دست داشتند. تظاهرات خاموش برای هرکس که طی سه‌سال گذشته در چین زندگی کرده، نوعی ابراز نارضایتی و خشم است.

هراس مشترک به قدرت مشترک ما تبدیل شده است. مردم در تظاهرات‌‌‌ها خواستار پایان سیاست تحمل صفر در قبال همه‌گیری کرونا و رعایت حقوق بشر و آزادی شدند. کرونا در حال حاضر برای برخی بیماری کشنده و برای برخی چیزی شبیه آنفلوآنزاست. اما آنچه اکنون کاملا آشکار شده، این است که رهبران حزب کمونیست با بحران سیاسی که به دست خودشان به وجود آمده است مواجه شده‌اند. پیامدهای اجتماعی و سیاسی رویکرد غیرمنعطف رئیس‌جمهور چین در قبال همه‌گیری کرونا به‌‌‌روشنی عدم‌انعطاف سیستم کمونیستی و ورشکستگی ایدئولوژی آن را به نمایش گذاشته است و میزان نارضایتی مردم را نشان می‌دهد.

مردم چین در صحنه سیاسی حزب غایب هستند. تظاهرات‌ها در چین نشانه‌ای آشکار از فاصله عمیق بین دولت شی و مردم است. آنچه در روزهای گذشته رخ داده، در مقایسه با خیزش سال ۱۹۸۹ که به دانشجویان در پکن محدود بود، مشکلی بزرگ‌تر است. در تظاهرات‌های اخیر شاهد حضور کارگران، دانشجویان و طبقه متوسط جامعه بودیم و همگی به‌طور هماهنگ با سیاست‌های دولت مخالفت کردند. حکومت با این تظاهرات‌‌‌ها و مخالفت‌ها به همان شیوه خشن که تظاهرات دموکراسی‌خواهی هنگ‌کنگ را سرکوب کرد رفتار خواهند کرد؛ اما ادامه حیات دولت دشوارتر خواهد شد. سیاست تحمل صفر که شی معتقد است باید به‌طور سختگیرانه اجرا شود، نقاط ضعف ذاتی سیستم را به نمایش گذاشته است و شی در حال از دست دادن دو بنیان بسیار مهم حمایت سیاسی در چین است: دانشجویان دانشگاه و طبقه متوسط جامعه.