راه  بسته تبادل سرمایه

 این مهم می‌تواند به‌عنوان یکی از محورهای اصلی رشد و توسعه اقتصادی از جمله اهداف اصلی هر دولتی باشد. اثربخشی این تمایل را می‌توان در تلاش دولت‌ها برای اعتماد‌سازی و میزان استقبال عموم جامعه از این بازار مشاهده کرد؛ زیرا هرچقدر دولتی در جلب اعتماد عمومی موفق‌تر عمل کند، میزان استقبال سهامداران از سرمایه‌گذاری در بورس و بهبود عملکرد شرکت‌ها بیشتر است و درنتیجه آمار قطعی اقتصادی پررونق‌تری را برای جامعه به ارمغان خواهد آورد. بنابراین می‌توان روند عملکرد بورس را به‌عنوان یکی از مولفه‌ها یا شاخص‌های مورد ارزیابی عملکردی دولت در نظر گرفت.

از طرف دیگر، بورس به‌عنوان یکی از بازارهای کارآ در هر اقتصادی شناخته می‌شود و بدیهی است که قیمت‌های این بازار کارآ لزوما از طریق میزان عرضه و تقاضا مشخص می‌شود. این عرضه و تقاضا، براساس شناخت سهامداران از عملکرد شرکت و بررسی چشم‌انداز آتی سودآوری فعالیت‌های مربوطه مشخص خواهد شد. بر همین اساس، با توجه به اینکه عمق بازار بر شناوری قیمت‌ها اثر مستقیم دارد، هرگونه محدودیتی می‌تواند در کاهش میزان کارآیی بازار موثر باشد. فراموش نشود که فروش اوراق سهام در بورس، یکی از روش‌های تامین مالی شرکت‌های بورسی است. این روش تامین مالی، به دلیل سهولت و تسریع دستیابی شرکت‌ها به منابع مالی، همواره مورد علاقه شرکت‌ها بوده است. با درنظر گرفتن موارد ذکرشده می‌توان عنوان کرد، در بازارهای سهام کشورهای توسعه‌یافته که درک صحیحی از عملکرد بازاهای کارآ دارند، خرید و فروش سهام، به‌صورت دوطرفه و بدون محدودیت در خرید و فروش انجام می‌شود.

در بورس ایران و با عنایت به قوانینی که به باور دست‌اندرکاران با هدف حمایت از بازار و جذاب‌سازی سرمایه‌گذاری افراد جامعه درنظر گرفته شده است، دوطرفه شدن بازار الزامی چالش‌برانگیز خواهد بود؛ الزامی که با توجه به قوانین متعدد دست‌وپاگیر همچون حجم مبنا، دامنه نوسان و...، باعث محدود شدن عملکرد سهامداران در فعالیت‌های سرمایه‌گذاری شده است. امروزه سهامداران حرفه‌ای در بورس ایران، از یک‌طرف به دنبال معامله‌گری در بازارهای کارآ و مشابه با بازارهای سهام در کشورهای پیشرفته و با محدودیت‌های کمتر هستند و از طرفی عمق محدود این بازار، اجازه برداشته‌شدن محدودیت‌های نهادینه این بازار را به قانون‌گذار و ناظر نمی‌دهد. سهامداران از طرفی معتقدند که دوطرفه بودن بازار می‌تواند نتایج اثربخشی همچون بهره‌مندی و سودآوری از بازارهای افتان یا اصطلاحا خرسی را داشته باشد؛ اما ظن دستکاری قیمت‌ها و تبانی سهامداران عمده، در نمادهای مختلف می‌تواند تهدید جدی برای آینده قیمتی سهام مختلف به شمار آید. این تهدید به‌خصوص برای شرکت‌های کوچک‌تر با تعداد سهام شناور اندک، بسیار چالش‌برانگیز خواهد بود و انتظار می‌رود سهام یک‌شرکت کوچک، در صورت نشر شایعه خبری مغرضانه با چالش جدی مواجه شود و سرمایه شرکت و سهامداران را به مخاطره بیندازد.

بنابراین، دوطرفه‌شدن بازار، الزام و نیاز واقعی به شمار می‌آید و می‌توان اذعان کرد که بورس ایران ناگزیر است به همین سمت و سو قدم بردارد. اما این اتفاق در شرایطی که عمق بازار در محدوده مطلوبی قرار ندارد و شاهد خروج سرمایه از بازار به دلیل عدم‌اعتمادسازی مناسب هستیم، اقدامی مثبت نخواهد بود. در چنین شرایطی پیش‌بینی می‌شود که در ابتدا دولت برای حمایت از بورس، قدم‌های موثری بردارد و اعتماد عمومی را مجددا به این بازار بازگرداند و  پس از عمیق‌تر شدن محدوده عملکردی شرکت‌ها و سهامداران در بورس و پس از بسترسازی مناسب، اقدام به دوطرفه شدن بازار کند.

اقداماتی همچون رعایت بهداشت معاملاتی در بورس، رعایت الزامات قانونی توسط معامله‌گران خرد و کلان، نظارت دقیق بر عملکرد شرکت‌های بورسی، افزایش اثربخشی میزان عرضه و تقاضا روی قیمت سهم، کاهش محدودیت‌های نظارتی و اجرایی از سمت قانون‌گذار و رفع کامل قیمت‌گذاری دستوری در بورس و اقتصاد، از جمله پیش‌نیازهایی هستند که در صورت اجرا می‌توانند در تبدیل‌شدن بازار بورس ایران به بازار دوطرفه موثر باشند.