تعاریف اقتصاد شکننده
این امر به آن معناست که به علل مختلف، از جمله درگیریهای نظامی، فساد، تنشهای اجتماعی یا اقتصادی، دولتها توانایی حل بحرانها و قرار دادن کشور در مسیر توسعه را ندارند. نهادهای بینالمللی بر مبنای تعریفی که از شکنندگی اقتصادها دارند، تعدادی از کشورها را در این گروه طبقهبندی کردهاند. در مطلب حاضر به تعاریفی که تعدادی از این نهادها درباره شکنندگی دارند، اشاره شده است. بانک توسعه آفریقا معتقد است، کشورهایی که با چالشهای توسعهای خاص حاصل از ناتوانی در مبارزه با ریسکها یا درگیری نظامی مواجهاند، شکننده محسوب میشوند. ظرفیتهای نهادی پایین، حکمرانی ضعیف، انزوای اقتصادی یا جغرافیایی و مشکلات عمیق اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، عواملی هستند که زمینه شکنندگی اقتصاد کشورها را فراهم میکنند. از آنجا که ظرفیتها برای مقابله با عوامل شکنندگی و ریسکها پایین است، این کشورها برای مدت طولانی دچار وضعیت بدی خواهند بود.
اتحادیه اروپا معتقد است، شکنندگی به معنای ساختارهای ضعیف و فقدان پیوند اجتماعی تحتتاثیر ناتوانی یا عدمتمایل حکومت به انجام وظایف خود است. وقتی دولت به وظایف اصلی خود در حوزه ارائه خدمات، مدیریت اقتصاد و منابع عمل نمیکند، تمامی ساختارها ضعیف میشوند و شاهد ضعف حاکمیت قانون، عدمدسترسی برابر به قدرت، ضعف امنیت مردم و رعایتنشدن حقوق شهروندان و فقدان آزادی هستیم.
صندوق بینالمللی پول معتقد است، کشورهایی با اقتصاد شکننده دارای ویژگیهایی هستند که سبب کاهش شدید عملکرد اقتصادی و اجتماعی آنها میشود. حاکمیت ضعیف، ظرفیت پایین دولت برای حل بحرانها، بحرانهای اجتماعی مستمر، تنشهای اجتماعی، خشونت و در برخی موارد جنگ داخلی، مهمترین ویژگیهایی هستند که سبب شکنندگی اقتصادها میشوند. در این کشورها کیفیت پایین سیاستها، نهادها و حاکمیت سبب ضعف اقتصاد میشود و خدمات اولیه به مردم ارائه نمیشود. احتمال اینکه این کشورها به اهداف بلندمدت در حوزه توسعه دست یابند، بسیار کم است و معمولا اقتصادهای همسایه از وضعیت بد این اقتصادها لطمه میبینند.
بانک جهانی، اقتصادهای شکننده را بر مبنای رتبه آنها از لحاظ ۱۶معیار که در چهار گروه اصلی قرار گرفتهاند، تعریف میکند. آن چهار گروه عبارتند از: مدیریت اقتصاد، سیاستهای ساختاری، سیاستهای اجتماعی و مدیریت کلان کشور و نهادها. نتیجه بررسیهای بانکجهانی درباره وضعیت کشورها برمبنای معیارهای یادشده هر سال منتشر میشود. دپارتمان توسعه بینالمللی معتقد است، کشور شکننده کشوری است که در آن، دولت نمیتواند یا تمایل ندارد خدمات اصلی و پایه را در اختیار مردم بهویژه فقرا قرار دهد. این وضعیت به ضعف بخشهای مختلف اقتصاد، جامعه، امنیت و... منجر میشود. در تمام این تعاریف، به وجود ریسکهای بزرگ و ناتوانی دولتها در مقابله موثر با این ریسکها اشاره شده است. دولتها، چه نتوانند و چه نخواهند ریسکها را رفع کنند و خدمات اصلی را به مردم خود ارائه دهند، فرقی در اصل موضوع نمیکند؛ یعنی در این کشورها شرایط برای مردم معمولا بدتر میشود.