نگاه بورس به دلار
کنترل قیمتها برای آهستهکردن آهنگ رشد تورم و حمایت از مصرفکننده است، اما در سالهای اخیر میبینیم که به دلیل کسری بودجه، چاپ پول، تحریمهای گسترده و توزیع رانت، این سیاست موفقیتآمیز نبوده است و اکثر فعالان اقتصادی خواستار آزادسازی قیمتها و تعیین قیمت تعادلی با عرضه و تقاضای بخش واقعی اقتصاد هستند. هنگامی که آزادسازی رخ میدهد، شوک کوتاهمدتی به سیستم اقتصادی وارد میشود و قیمتها به یکباره افزایش مییابد. اگر این آزادسازی تدریجی نباشد، تقاضای مصرفکننده بهواسطه واهمه از کمبود کالاها یا افزایش دوباره قیمتها نیز بیشتر میشود. این امر درصورتی در میانمدت و بلندمدت مثمرثمر خواهد بود که دولت بتواند تورم را کنترل کند، قیمت ارز بازار، نزدیک به قیمت ارز بانکمرکزی باشد، دولت کسری بودجه را مدیریت و از چاپ مداوم پول صرف نظر کند و شرایط مذاکرات برجامی رو به بهبود باشد؛ در غیر این صورت، اجرای این سیاست در جهت حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده، موفقیتآمیز نخواهد بود. اثر افزایش قیمت در بازار سرمایه نیز کاملا مشهود است. با افزایش قیمت موادغذایی و لبنیاتی و اصلاح قیمتهای سهام آن، شاهد رشد قیمتها در این گروهها بودیم، بهطوری که شاخص موادغذایی، ۶۷درصد بازدهی داشت و شاخص گروه زراعت با رشد ۶۰درصدی از اسفندماه ۱۴۰۰همراه بود. در این بین، نرخ دلار تا حدودی افزایش یافته است و در صورت تداوم این روند، احتمال اثرگذاری آن روی قیمت سهام مثبت خواهد بود، اما در صورتی میتوانیم شاهد حرکت و رشد شارپی در بورس باشیم که جهشی در نرخ دلار رخ دهد و صرفا تاچپیک قبلی نرخ دلار دلیلی برای تداوم این روند مثبت نیست.