ابهامهای عمیق درباره آینده
حتی قبل از حمله روسیه به اوکراین، قیمت نفت در مسیر صعودی در حرکت بود و یکی از عوامل افزایش نرخهای تورم در اقتصادهای بزرگ، رشد نرخ قیمت نفت است. با آنکه کشورهای واردکننده نفت از تصمیم اوپکپلاس ناامید شدهاند، زیرا این اتلاف میزان بیشتری بر عرضه نفت خود نیز نیفزوده است، به نظر میرسد تصمیم اوپکپلاس عاقلانهترین تصمیمی بود که در این شرایط مبهم، ائتلاف یادشده میتوانست بگیرد. اوپکپلاس همان مسیری را رفته که در ماههای اخیر طی کرده است و این تصمیم، فشاری را که اکنون بر مصرفکنندگان بزرگ نفت وارد میشود، کاهش نخواهد داد.
واقعیت این است که در شرایط عادی، قیمت نفت تحت تاثیر مجموعهای از عوامل قرار دارد و تلاش برای متعادل کردن عرضه و تقاضا در یک قیمت قابل قبول برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، چالش بزرگی محسوب میشود؛ اما مدتهاست که شرایط حاکم بر بازار نفت طبیعی نیست و بهویژه از زمان آغاز حمله روسیه به اوکراین، بر ابهامها افزوده شده است. غرب برای مجازات روسیه علیه این کشور، تحریمهای فراگیری اعمال کرده و پیشبینی شده است که عرضه نفت روسیه در آینده نهچندان دور بهشدت کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر، بایدن فرمانی را امضا کرده است که طبق آن طی ۶ماه آینده، هر روز یکمیلیون بشکه نفت از ذخایر استراتژیک آمریکا برداشته خواهد شد تا از فشارها کاسته شود.
موضوع بعدی، قرنطینههایی است که در چند شهر بزرگ چین با هدف جلوگیری از شیوع کرونا آغاز شده است. چین، بزرگترین واردکننده نفت و دومین مصرفکننده بزرگ این مادهخام در جهان است. به این عوامل باید ناکامی اوپکپلاس در بالا بردن عرضه نفت طبق برنامه اعلامشده خود این ائتلاف را اضافه کرد. موضوع بعدی، دادههای گوناگونی است که درباره میزان عرضه و تقاضا و ذخایر آماده تحویل نفت منتشر میشود. درباره همه این موضوعها ابهام وجود دارد و این ابهام، پیشبینی آینده را دشوار کرده است.
ایالاتمتحده حدود ۶۰۰میلیون بشکه نفت در ذخایر استراتژیک خود دارد. این ذخایر سال ۱۹۷۵ ایجاد شد؛ پس از آنکه تحریم نفتی اعراب به رشد شدید قیمت بنزین منجر شد و به اقتصاد آمریکا لطمه شدیدی وارد کرد. از لحاظ نظری برداشت از ذخایر استراتژیک نفت باید به کاهش قیمتها منجر شود؛ اما ماجرا به این سادگی نیست. پرسش اول این است که آیا امکان برداشت روزانه یکمیلیون بشکه از این ذخایر به مدت ۶ماه وجود دارد یا نه. برخی تحلیلگران میگویند، این رقم حداکثر میزان قابل برداشت روزانه است و ممکن است تحقق نیابد. حتی اگر امکان برداشت وجود داشته باشد، میزان ذخایر پس از ۶ماه بهشدت کاهش مییابد و به حدود ۳۰۰میلیون بشکه خواهد رسید.
بانک سرمایهگذاری «آر.بی.سی کپیتال مارکتس» در گزارش خود آورده که این رقم نزدیک ۳۱۵میلیون بشکه، یعنی رقمی است که آمریکا ملزم است آن را حفظ کند تا معادل ۹۰روز خالص وارداتش را ذخیره داشته باشد. این موضوع به آن معناست که ۶ماه دیگر آمریکا دیگر توانایی برداشت از ذخایر استراتژیک خود را نخواهد داشت و این عامل رشد مجدد قیمتها خواهد بود.
موضوع دیگر، سرنوشت نفت و فرآوردههای نفتی صادراتی روسیه است. صادرات انرژی روسیه هدف تحریمهای غرب علیه این کشور قرار نگرفته؛ اما واضح است که در جریان صادرات، اختلالهایی پدید خواهد آمد. در حال حاضر، بهطور ویژه پالایشگاههای اروپا در جستوجوی جایگزینهایی برای نفت روسیه هستند.
روسیه که جنگ علیه اوکراین را «عملیات ویژه» نامیده است، روزانه حدود ۵میلیون بشکه نفت و ۲میلیون بشکه فرآوردههای نفتی به مشتریان خود در اروپا و آسیا میفروشد. از ماه جاری میلادی، عوامل اختلالزا در فرآیند صادرات نفت و گاز روسیه نمایان خواهند شد که بیمه محمولهها، حملونقل دریایی، شیوه پرداختها و... جزو این عوامل هستند. دادهها نشان میدهد که طی ماه گذشته، تغییری در صادرات نفت روسیه رخ نداده است. بنا به دادههای منتشرشده از سوی موسسه کپلر، روسیه ماه گذشته روزانه ۴۵/ ۴میلیون بشکه نفت صادر کرده که تنها ۱۵۰هزار بشکه کمتر از رقم مربوط به ماه فوریه است.
نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه جریان صادرات انرژی از روسیه در حال تغییر است. ماه گذشته اروپا روزانه ۲میلیون بشکه نفت از روسیه وارد کرد که ۹۷۰هزار بشکه کمتر از ماه فوریه است؛ در مقابل، صادرات نفت روسیه به آسیا روزانه ۸۴/ ۱میلیون بشکه بود که ۴۵۰هزار بشکه بالاتر از رقم مربوط به ماه فوریه است.
درباره مصرف نفت چین ابهامهایی وجود دارد. در روزهای اخیر، تعدادی از شهرهای بزرگ چین به دلیل شناسایی موارد ابتلا به کرونا قرنطینه شدهاند و قطعا از مصرف نفت این کشور کاسته خواهد شد. اگر مصرف داخلی سوخت در چین کاهش یابد، این کشور بر صادرات خود خواهد افزود. البته احتمالا میزان واردات نفت چین تغییری نخواهد کرد.
عوامل ابهامآفرین دیگر هم وجود دارد که پیشبینی آینده را دشوار میکند. برای مثال، نتیجه مذاکرات هستهای ایران مشخص نیست و احتمال دارد نفت بیشتری از سوی ونزوئلا وارد بازار شود. همچنین اختلافاتی بین آمریکا و عربستان وجود دارد که بر عرضه نفت تاثیر خواهد گذاشت. این اختلافات از آن جهت مهم است که عربستان، بیشترین مازاد ظرفیت تولید نفت را دارد و با وارد کردن آن به بازار میتواند از شدت نگرانیها درباره اختلال در عرضه نفت روسیه بکاهد. در این میان باید به وضعیت بازار دیگر مواد خام نظیر گندم و ذرت نیز توجه کرد.
عرضه جهانی این دو محصول، بدون شک از حمله روسیه به اوکراین اثر میپذیرد؛ زیرا این دو کشور صادرکننده بزرگ محصولات یادشده هستند. عربستان واردکننده بزرگ مواد غذایی است. اگر ریاض مجبور شود برای تامین مواد غذایی و محصولات کشاورزی موردنیاز خود به سراغ دیگر کشورها برود، آمریکا قطعا یکی از آنهاست. برآیند تمامی عواملی که بیان شد، طی هفتههای آینده بر بازار نفت تاثیر خواهد گذاشت.
در حال حاضر، صادرکنندگان نفت از قیمتهای بالا سود میبرند؛ اما آنها باید بدانند که قیمت بالای این ماده خام، به معنای افزایش احتمال رکود در اقتصاد جهان است. در واقع آنها باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا درآمد بالای کنونی به بروز رکود در اقتصاد جهان میارزد یا نه.
عواملی نظیر تحریمهای گوناگون، درگیریهای نظامی در برخی اقتصادهای صادرکننده نفت و مشکلات زیرساختی، عوامل اختلال در عرضه نفت به بازارهای جهان هستند و به دلیل این اختلالها حدود ۵میلیون بشکه از عرضه کاسته شده است.