کوچ سرمایهانسانی
بخش بزرگی از اکوسیستم استارتآپی ایران در سال ۱۴۰۰، شرایط خوبی را تجربه نکرده است. ورشکستگی تعداد زیادی از استارتآپ نوپا و خردهفروشهای آنلاین و بهخصوص افزایش مهاجرت افراد فعال در این حوزه، از روزهای بد اکوسیستم استارتآپی حکایت دارد که اگر امروز به این هشدارها توجه نکنیم، فردا بسیار دیر خواهد بود.
۱) ثبات در سیاستگذاری کلان کشوری
یکی از مهمترین چالشهایی که در سالهای اخیر، گریبان فعالان استارتآپی کشور را گرفته، موضوع سیاستگذاری کلان کشور در حوزههای مبتنی بر تکنولوژی است که در بسیاری از موارد، موجب توسعه نامتوازن زیرساختها و در برخی موارد نیز باعث فرار سرمایههای مادی و معنوی شرکتها شده است؛ چرا که بیثباتی اقتصادی، سیاستگذاری و قانونمندی باعث میشود، سودآوری در بخشهای سوداگری اقتصاد بیشتر شود و حرکت سرمایه به آن سمت باشد. همچنین توسعه نامتوازن زیرساختهای اینترنتی و... موجب شده است تا بسیاری از سرمایهگذاریهای فعالان صنعت در بازههای زمانی میانمدت و بلندمدت، بیاثر و موجب اتلاف منابع شود. از سوی دیگر، تغییرات زیاد و دستوپاگیر قانونی در حوزههای مختلف مجوزها و استخدام باعث میشود که شرکتها امکان تصمیمگیری سریع و صحیح را از دست بدهند. بنابراین آنچه برای اکوسیستم استارتآپی ایران در سیاستگذاری کلان کشوری اهمیت دارد، از یکسو تصمیمات صحیح و کمتر دستوپاگیر و از سوی دیگر، ثبات در تصمیمات و حفظ روندهاست.
۲) چالش منابع انسانی و مهاجرت نیروی کار زبده
یکی از مهمترین دغدغههایی که به نوعی ناشی از بیثباتی و اخبار ضد و نقیض در سال ۱۴۰۰ بوده، مهاجرت نیروی کار زبده کشور به سایر کشورها و همچنین به سایر بخشهای سوداگرانه اقتصاد بوده است.
۳) بازاریابی و تبلیغات هدفمند و هوشمند
رقابت داخلی استارتآپها و همچنین رقابت با بازیگران سنتی صنایع مختلف، علاوه بر توسعه تکنولوژی و خدماتدهی در کلاس جهانی، نیازمند تبلیغات و بازاریابی مناسب استارتآپهاست که این مهم را امروز در سطح تبلیغات اینترنتی، شبکههای اجتماعی، بیلبوردهای شهری و تبلیغات تلویزیونی مشاهده میکنیم. بازگشت به چالشهای قبلی و نیمنگاهی به رشد باثبات در سطح هر شرکت باعث میشود که بعضا شرکتها در این بخش از فعالیت خود، دست به عصا حرکت کنند و در نتیجه، اگر تمامیت کسبوکار در بخش بازاریابی حفظ نشود، عملا شرکت به ورطه نابودی کشیده میشود. بنابراین ضروری است که شرکتها با اطمینان خاطر از وجود همه عوامل دخیل در کسبوکار، اقدامات بازاریابی و تبلیغاتیشان را انجام دهند.
۴) مسائل حقوقی و قانونی
تیغ دولبهای که امکان موفقیت یا نابودی کسبوکارهای استارتآپی را دارد، مسائل حقوقی و قانونی است. این بخش از کسبوکار که جنبه صحیح و مثبت آن میتواند ریلگذاری محکمی برای اکوسیستم استارتآپی باشد و توسعه آنها را به همراه داشته باشد، در سوی دیگر میتواند، چوبی لای چرخ شرکتها وارد کند که زمینگیر شدن قطعی و نابودی را به همراه داشته باشد.
فارغ از اتفاقات مثبت و منفی این حوزه، متاسفانه در سال ۱۴۰۰ در بخشهایی از این جنبه کسبوکار شاهد اتفاقاتی بودیم که چشمانداز تاریکی را برای بسیاری از فعالان استارتآپی به همراه داشت و خود در عدمسرمایهگذاری و فرار نیروی انسانی دخیل بود. تغییرات یکشبه قوانینی نظیر «اینماد» و طرحهایی که در اخبار شنیده شد، موجبات بلاتکلیفی قانونی و حقوقی استاتآپها را فراهم کرده است.
۵) جهتگیری سرمایه
سرمایه، قلب تپنده هر استارتآپی است که تامین آن به دلیل تعداد کم صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران بسیار دشوار است. از طرف دیگر، بسته شدن اقتصاد ایران نسبت به اقتصاد جهانی متاثر از تحریمها باعث شده است تا شرکتها نتوانند سرمایههای خارجی را جذب کنند؛ در نتیجه شرکتها بدون دسترسی به منابع و سرمایه کافی، توانایی ادامه فعالیت در بلندمدت را نخواهند داشت. خارج از دایره شرکتهای خطرپذیر و سرمایههای خارجی، باید به این موضوع منصفانه نگاه کرد که با سودآوری زیادی که بازار تورمی و بخشهای سوداگرانه اقتصاد دارد، آیا سایر سرمایهها نیز توجیه ورود به حوزه استارتآپها را دارند یا خیر؟ از طرف دیگر، بیثباتی قانونی و در مقابل، سود تضمینشده در بازارهای موازی ذهن را به سمت پرسیدن مجدد این سوال میبرد. در شرایط حاضر پاسخ مشخصا «خیر» است. در جمعبندی کلی بهنظر میرسد که لازم است بازیگران صنعت استارتآپی کشور، اعم از قانونگذاران، مدیران شرکتها، سرمایهگذاران، کارکنان شرکتها و... جملگی به این باور برسند که همگی سوار یک کشتی هستند و از قضا بخش بسیار بزرگی از اقتصاد کشور و معیشت مردم نیز با این صنعت گره خورده است. همچنین باید واقف باشند که هر تصمیم امروز، اعم از تصمیمات فردی، شرکتی و کشوری، میتواند سرنوشت بسیاری از افراد را تغییر دهد و لازم است هر کدام از اجزای این صنعت، نقش درستی ایفا کنند تا پرچم کشور و انقلاب اسلامی از منظر شرکتهای استارتآپی در قلههای افتخار خودنمایی کند. در مقابل با اشتباهات فردی، شرکتی و کشوری، اگرچه در کوتاهمدت خوشی ظاهری ایجاد میکنیم، اما در درازمدت به وابستگی کشور و فرار سرمایههای مادی و معنوی کشور دامن میزنیم. بنابراین در تصمیمگیریهای شخصی و جمعی و خرد و کلان، لازم است علاوه بر منافع و مصالح فردی، به کلان اقتصاد نیز فکر کرده و با خرد جمعی و در نظر داشتن مصالح همه مردم ایران، تصمیمگیری کنیم.