دولت‌ها سیاه‌نمایی می‌کنند؟

درباره آینده بازار ارزهای دیجیتال پرسش‌های مختلفی مطرح است. یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها این است که آیا ارزهای دیجیتال نظیر بیت‌کوین می‌‌‌توانند با ارزهای دیجیتال بانک‌های مرکزی هم‌زیستی داشته باشند یا آنکه رقابت آنها تا از بین رفتن یکی ادامه پیدا خواهد کرد؟ نخستین نکته‌‌‌ای که همه باید به آن توجه داشته باشند، این است که درباره افق سیستم مالی جهان هیچ قطعیتی وجود ندارد، اما در یک زمینه همه اتفاق نظر دارند؛ در آینده هر رویدادی که رخ دهد، سیستم‌های مالی قطعا دیجیتالی و آنلاین خواهند بود. طی سال‌های اخیر، به‌ویژه در دو سال گذشته که همه‌گیری کرونا ادامه داشته، اینترنت به بخش بسیار مهمی از اقتصاد جهان تبدیل شده است و در آینده بر اهمیت آن افزوده خواهد شد. فعالیت کاربران، شرکت‌ها، بازارها و دولت‌ها هم روزبه‌روز بیشتر به اینترنت وابسته می‌شود و این راهی است که بازگشت ندارد. افزایش نقش اینترنت و ابزار‌های آنلاین از سلطه ارزهای ملی، به‌ویژه دلار آمریکا کاسته و این روند ادامه پیدا خواهد کرد.

سیستم‌های بانکی با تحولاتی که در حوزه فناوری اطلاعات رخ داده، هماهنگ و سازگار نبوده‌اند و این عامل سبب شده است تا تراکنش‌های فرامرزی متعارف نسبت به روش‌هایی که در آنها از ابزارهای دیجیتالی استفاده می‌شود بسیار کند و پرهزینه باشد. بانک‌ها اخیرا تلاش کرده‌اند نقایص یادشده را رفع کنند؛ اما سرعت حرکت آنها بسیار کم است. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاران و مصرف‌کنندگان به‌راحتی و با اطمینان خاطر نمی‌توانند از ارزهای دیجیتال بهره ببرند؛ زیرا این ارزها تحت نظارت هیچ نهادی نیستند و شاهد نوسان‌‌‌های بزرگی در قیمت آنها هستیم. در واقع، عدم‌قطعیت‌های عمیقی درباره آنها وجود دارد که جزء ذات آنهاست. حال سوال این است که آیا باید به سخنان طرفداران ارزهای دیجیتال نظیر بیت‌کوین اعتماد کرد؟

جک دورسی، بنیان‌گذار شبکه توییتر و از طرفداران بیت‌کوین می‌گوید: «اینترنت ارز خاص خود را خواهد داشت. نباید منتظر ظهور این ارز باشیم. بیایید به ظهور آن کمک کنیم. نمی‌دانم آن ارز بیت‌کوین خواهد بود یا نه؛ اما امیدوارم بیت‌کوین باشد.» طرفداران و سرمایه‌گذاران بیت‌کوین معمولا پروژه‌های بانک‌های مرکزی برای ایجاد ارز دیجیتال خاص خود را عاملی برای از میان رفتن رویای دنیای ارزهای دیجیتال می‌‌‌دانند. یکی از آنها می‌گوید: «ارز دیجیتال بانک مرکزی، ضد ارز دیجیتال غیرمتمرکز است. ارز دیجیتال بانک مرکزی در واقع متمرکز کردن پول بدون حضور بانک واسطه یا ابزار پولی و ایجاد نظارت کامل از سوی بانک مرکزی است.»

البته بانک‌های مرکزی دیدگاه‌های دیگری دارند. برخی نظیر بانک‌‌های مرکزی چین و روسیه با هر گونه ارز دیجیتال نظیر بیت‌کوین مخالف بوده و مایلند راه برای ارز دیجیتال خود بانک مرکزی هموار باشد. این سوال مطرح می‌شود که آیا حق با آنهاست و فضا صرفا برای یک ارز دیجیتال وجود دارد یا اینکه ارز دیجیتال بانک مرکزی و ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز می‌‌‌توانند در دنیای مالی جدیدی با یکدیگر هم‌زیستی داشته باشند؟ تعداد اندک ارزهای دیجیتال بانک‌های مرکزی که به‌شکل محدود رواج پیدا کرده‌‌‌اند، ظاهرا به شیوه پلت‌فرم‌‌‌های پرداخت نظیر «اپل‌پی»، «وی‌چت پی» یا «علی‌پی» فعالیت می‌کنند. این گفته، به‌ویژه درباره یوآن دیجیتال که از سوی بانک مرکزی چین ایجاد شده، صادق است. ارزهای دیجیتال بانک‌مرکزی در نگاه نخست برای مصرف‌کنندگان، صرفا روشی دیگر برای استفاده از کارت هوشمند به‌منظور پرداخت وجه و خرید کالاها و خدمات هستند.

موضوع اصلی هنگامی مطرح می‌شود که کاربران به محل ذخیره این پول و کسانی که به داده‌‌‌های تراکنش‌‌‌های آنها دسترسی دارند، فکر می‌کنند. با آنکه برخی کاربران از اینکه دولت به طور کامل از تمامی رفتار مالی و تراکنش‌های آنها آگاه باشد خشنود هستند، برخی معتقدند که دسترسی دولت به معنای نقض گسترده و خطرناک حریم خصوصی شهروندان است. برخی نیز معتقدند که یوآن دیجیتال، ابزار جاسوسی است. روی کاغذ، یک ارز دیجیتال دقیقا به همان شکلی که ارز دیجیتال بانک‌مرکزی مورد استفاده قرار می‌گیرد، استفاده می‌شود. در واقع، در السالوادور دولت تلاش می‌کند همین ایده، یعنی یکسان بودن استفاده از دو نوع ارز دیجیتال را با برنامه‌‌‌های گسترش بیت‌کوین اثبات کند؛ اما ویژگی متمایز‌کننده ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز این است که برای آنها هیچ نهادی به‌عنوان صادرکننده یا ایجاد‌کننده وجود ندارد. سنت‌گراها از این ویژگی ارزهای دیجیتال خشنود نیستند؛ اما برای انقلابیون وب۳، غیرمتمرکز بودن، ویژگی اصلی شکل‌ دیجیتالی پول است.

پرسش بعدی این است که آیا حرکت دولت‌ها به سوی جامعه بدون پول نقد به دنیای ارزهای دیجیتال کمک می‌کند یا برای آن مضر است؟ واقعیت این است که دولت‌ها از پول نقد متنفر هستند. همواره اسکناس و سکه ابزار ضروری و در عین حال مورد نفرت دولت‌‌‌ها بوده‌اند؛ اما با آنکه دولت‌ها علاقه دارند ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز را ابزارهای پولشویی و اعمال مجرمانه توصیف کنند، مجرمان هوشمند هرگز به سمت ارزهای دیجیتال نمی‌روند؛ زیرا تمامی تراکنش‌‌‌های ارزهای دیجیتال اثری پایدار و غیر‌قابل تغییر روی شبکه‌‌‌های بلاک‌چین ایجاد می‌کنند؛ بنابراین پول نقد غیر‌قابل ردیابی و برای پولشویی بسیار مناسب‌‌‌تر است.

بازارهای سیاه به واسطه وجود پول نقد رشد می‌کنند، در حالی که مدل‌‌‌های مبتنی بر ارز دیجیتال، اهداف آسان‌تری برای پلیس سایبری هستند. به‌منظور دور ماندن از نظارت، استفاده از پول نقد بهترین روش است، به همین دلیل بسیاری از دولت‌ها به‌سرعت به سمت پذیرش پروتکل‌های جامعه بدون پول نقد در حرکت هستند. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی به دولت‌‌‌ها امکان می‌دهد که رویاهای خود در حوزه دنیای بدون پول نقد را تحقق بخشند و از پیش حرکت در این مسیر شروع شده است. چندی پیش دو بانک چینی اعلام کردند که برای افزایش تمرکز بر ارز دیجیتال بانک مرکزی، دیگر خدماتی را که در آنها از اسکناس و سکه استفاده می‌شود، ارائه نخواهند کرد و این در حالی بوده که هنوز یوآن دیجیتال در سطح ملی منتشر نشده است.

یک نکته در این حوزه وجود دارد و آن، این است که تحقق پروژه‌‌‌های ارز دیجیتال بانک‌مرکزی سال‌ها زمان می‌برد و با آنکه دولت‌ها سعی می‌کنند پول نقد را حذف کنند، ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز از پیش مورد استفاده قرار گرفته‌اند. برخی ممکن است بگویند که نوسان‌‌‌های بزرگ قیمت ارزهای دیجیتال و نقض شدن حریم خصوصی شهروندان با رواج ارزهای دیجیتال بانک مرکزی سبب پررونق باقی ماندن پول نقد می‌شود؛ اما در سده حاضر قطعا پول نقد نمی‌تواند نقش بزرگی را که در سده قبل داشت، ایفا کند. در دوران فراگیر شدن وب۳، تراکنش‌های آنلاین و پول‌های دیجیتال بسیار پرکاربرد می‌شوند و سهم پول نقد کاهش می‌یابد.

احتمالا آنچه رخ خواهد داد، این است که طرفداران ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز و همچنین طرفداران ارزهای دیجیتال بانک‌مرکزی یاد می‌‌‌گیرند هم‌زیستی داشته باشند یا به رقابت و تنازع ادامه خواهند داد تا یکی از آنها به‌شدت ضعیف شود. ممکن است در آینده شاهد جهانی باشیم که در آن بیت‌کوین، اتریوم یا آلت‌کوین دیگری به ذخیره ارزش تبدیل شود و ارزهای دیجیتال بانک‌های مرکزی برای تراکنش‌‌‌های خرد مورد استفاده قرار گیرند. به هر حال، فرصت اندک است. هم‌زمان با شروع عصر وب۳، خلا در سیستم مالی ظهور پیدا خواهد کرد و بهره‌نبردن از فرصت‌ها اشتباه است.