همه ابزارها در یک ابزار
به عبارت دقیقتر سرمایهگذاران غیرمستقیم معمولادرصدی از پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری خود را به سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری اختصاص میدهند. در واقع چینش و انتخاب صندوق برتر برای تمامی سرمایهگذاران، کار راحتی نیست و یک سرمایهگذار باید بررسیهای دقیقی انجام دهد تا برترین صندوق را از لحاظ تمامی متغیرها شناسایی کند.
در این میان تنوع صندوقها نیز بسیار بالا است و جستوجو در طیف وسیعی از صندوقهای بادرآمد ثابت، کالایی، VC و صندوقهای پروژه محور نیز نیاز به دانش و تخصص ویژه دارد. در واقع باید زمان کافی و تخصص و دانش لازم برای انتخاب صندوق مناسب در میان تعداد عظیمی از صندوقها داشت تا بتوان برترین صندوق در هر حوزه را شناسایی و برای سرمایهگذاری انتخاب کرد.
بنابراین صندوقهای Fund of Funds کار سرمایهگذار را بسیار تسهیل کرده و به نیابت از سرمایهگذار این فرآیند را انجام داده است و به سرمایهگذاری در برترین صندوقها میپردازد. البته بنا به استراتژی مدیریت صندوق مزبور، در دورههای مختلف به طور مثال دورههای سهماهه یا ۶ ماهه اقدام به چینش پرتفو میکند و صندوقهای مناسب را در این سبد سرمایهگذاری جای میدهد و ممکن است برخی صندوقها را که عملکرد چندان مناسبی نداشته باشند از پرتفوی خارج کند و صندوقهایی را که عملکرد مطلوبی داشتهاند، به آن اضافه کند. به عبارت دقیقتر تمامی این موارد بنا به تایید و تشخیص مدیریت حرفهای صندوق است. به این ترتیب همانطور که افراد را به سرمایهگذاری غیرمستقیم و ورود به صندوقهای سرمایهگذاری دعوت میکنیم و آنها را به سرمایهگذاری غیرمستقیم جلب میکنیم، چینش پرتفوی Fund of Fundsها نیز خود نیاز به یک تخصص نیاز دارد. این صندوقها با توجه به تغییرات بازار و شرایط اقتصادی و کلیت بازار سهام، به چینش پرتفوی مناسبی از صندوقها اقدام میکنند.
هدف از تاسیس «صندوق صندوقها» دستیابی به سطوح بالاتر تنوع بخشی در سرمایهگذاری است. با ایجاد تنوع در صندوقها میتوان میزان ریسک را تعدیل کرد. «صندوقِ صندوقها»، به طوری که از نامش پیداست، نوعی صندوق سرمایهگذاری مشاع است که در سایر صندوقهای مشاع اعم از صندوقهای سهامی، صندوقهای اوراق با درآمد ثابت، صندوقهای قابل معامله (ETF)، صندوقهای مختلط و… سرمایهگذاری میکند. مدیران «صندوق صندوقها» بهجای سرمایهگذاری مستقیم در سهام و اوراق با درآمد ثابت، در گروهی از صندوقهای سرمایهگذاری با استراتژیهای مختلف و مدیریتهای حرفهای با رویکردهای متفاوت سرمایهگذاری میکنند. در واقع زمانی که در یک صندوق Fund of Funds سرمایهگذاری میکنید، گویی در چند صندوق با مدیریتهای موفق و شناخته شده سرمایهگذاری کرده و از این طریق ضمن کاهش ریسک سرمایهگذاری، امکان کسب بازدهی مناسب را نیز فراهم کردهاید. در ضمن بهدلیل اینکه تنوع استراتژی و توانمندیهای مدیریتی در چنین صندوقهایی بالاتر از صندوقهای سرمایهگذاری معمول است، سرمایهگذار قادر خواهد بود به جای بهرهمندی از خدمات تنها یک تیم مدیریت دارایی حرفهای از توانمندیهای چند تیم منسجم از مدیران حرفهای بازار سرمایه بهرهمند شود.
حال با توجه به فلسفه وجودی صندوق در صندوقها که به آن اشاره شد، این نوع از صندوقها از مزایای بالایی برخوردارند؛ به عبارت دقیقتر صندوق در صندوقهای فعلی که البته در حال حاضر تنها یک صندوق (صندوق صنم) قابل معامله در این حوزه فعال شده است، نصاب سرمایهگذاری ندارند؛ به عبارت دقیقتر صندوقهای دیگر باید حدنصابهای اعلامی از سوی سازمان بورس را برای سرمایهگذاری رعایت کنند. به طور مثال صندوقهای سرمایهگذاری سهامی، باید ۷۰درصد از پرتفوی خود را در سهام قرار دهند یا صندوقهای بادرآمد ثابت، حدود ۸۰درصد منابع خود را در اوراق و گواهی سپرده سرمایهگذاری کنند. در این میان صندوقهای کالایی نیز باید ۸۰درصد در کالایی که صندوق بر آن اساس تشکیل شده، سرمایهگذاری کنند. این در حالی است که صندوق در صندوق، چنین نصابهایی ندارد و تنها بسته به نظر مدیر صندوق و بنا به شرایط بازار، میتواند در یک کلاس دارایی باشد یا نباشد. به عبارت دقیقتر نیاز نیست با اجبار و الزام در یک صنعتی سرمایهگذاری کند که نه تنها سودی برای سرمایهگذاری در پی نداشته باشد، بلکه چشمانداز منفی نیز برای آن ترسیم شده باشد. به این ترتیب مشاهده میشود که این امر میتواند یک حسن قابلتوجه برای چنین صندوقهایی قلمداد شود.
به عبارت دقیقتر نکته مهم صندوق مزبور را که به نوعی مزیت این نوع صندوق محسوب میشود و نسبت به صندوقهایی با ماهیت مشابه ویژگی قابلتوجهی قلمداد میشود، باید آزادی عمل مدیر صندوق برای انتخاب نوع کلاس دارایی برای سرمایهگذاری در این صندوق دانست. در واقع صندوق مزبور طبق اساسنامه اجازه دارد در هر کدام از انواع صندوقهای بازار سرمایه، سرمایهگذاری کند. در صندوق صنم امکان آن وجود دارد که حداکثر تا ۵۰درصد از داراییهای صندوق در صندوقهای با درآمد ثابت و حداکثر تا ۱۵درصد داراییها به سپردههای بانکی اختصاص داده شود. در واقع میتوان این صندوقها را با توجه به این ویژگی قابلتوجه، منعطفترین صندوق سرمایهگذاری بازار سرمایه ایران نامید. چرا که میتواند در دورههای رونق و رکود بازارهای مالی، به راحتی استراتژی خود را تغییر دهد و از ریزش قیمتها در امان باشد؛ در حالی که در سایر صندوقها از جمله صندوقهای سهامی چنین ویژگی وجود ندارد؛ چرا که این صندوقها تحت هر شرایطی (حتی در شرایط ریزشی بازار)ملزم به سرمایهگذاری حداقل ۷۰درصد از دارایی خود در سهام هستند. به طور کلی این صندوقها تا ۸۵درصد از داراییهای خود را در صندوقهای سرمایهگذاری اعم از قابل معامله و صدور و ابطالی سرمایهگذاری خواهد کرد.
نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره شود این است که صندوق در صندوق برخلاف صندوقهای اوراق بهاداری که سهامداران ممتاز، حق تصمیمگیری دارند، در اینجا تمامی سهامداران و سرمایهگذاران حق تصمیمگیری در مجامع، حق رای و اعمال نظر دارند. این امر نیز یک ویژگی بسیار مثبت Fund of Funds خواهد بود.
حال با توجه به تمام موارد مثبت و مزایایی که به آن اشاره شد، یکسری مشکلات و چالشهایی نیز در این میان وجود دارد؛ راهاندازی این نوع صندوق و پروسه زمانی از زمان اعمال درخواست تاسیس صندوق تا صدور مجوزهای لازم و به عبارت دقیقتر پروسه ثبت صندوق، فرآیندی بسیار طولانی و زمانبراست. این فرآیند معمولا نیاز به طی یک پروسه زمانی ۲ ساله دارد. متاسفانه طی این سالها فرآیند مزبور بهبود نیافته و تسهیل نشده و باید چنین روند طولانی و سختی را برای ورود یک ابزار جدید طی کرد.
از سوی دیگر چالشهایی که چنین صندوقهایی در آینده با آن مواجه خواهند شد، تشخیص روند آتی بازارها خواهد بود؛ به عبارت دقیق تر مدیر صندوق Fund of funds ممکن است به دلیل افزایش ابهامات در بازارهای مالی، به درستی نتواند بهترین صندوقها را برای سرمایهگذاری انتخاب کند و این امر به یکی از چالشهای آتی در این صندوقها تبدیل شود. وقتی یک مدیر صندوق، مدیریت یک صندوق سهامی را بر عهده دارد، باید ۷۰درصد از سبد را به سهام اختصاص دهد و چنانچه بازار با افت مواجه شود و بازدهی صندوق نیز کاهشی شود، توجیهی برای سرمایهگذار وجود دارد که چون بازار افت پیدا کرده، طبیعی است که صندوق سهامی نیز کاهشی شود. این در حالی است که در صندوق در صندوق چنین موضوعی وجود ندارد؛ سهامدار انتظار ریزش و کاهش بازدهی را ندارد و باید در تمامی حالتها، سودی به پرتفوی وی تخصیص یابد.
در چنین شرایطی کار برای مدیریت این صندوقها بسیار سخت خواهد بود و باید تمامی حالتهای بازار را پیشبینی کنند و تحلیل مناسبی از روند آتی بازار داشته باشند. به طور مثال چنانچه چشمانداز بازار سهام منفی است، پرتفوی Fund of funds بیشتر به اوراق تخصیص یابد یا چنانچه بازار کالایی با افت مواجه شد، پرتفوی صندوق در این بخش نباشد. به این ترتیب مشاهده میشود که کار سختی بر عهده مدیریت این صندوقهاست و انتظار میرود با عملکرد مناسب خود در جذب سرمایهگذاران موفق باشند.
از سوی دیگر باید عنوان کرد که Fund of fundsها با توجه به برخورداری از ویژگیهای قابلتوجه خود و انعطافپذیری منحصر به فردش در میان صندوقهای موجود در بازار سرمایه ایران، ابزار سرمایهگذاری مطلوبی برای مواجهه با تورم محسوب میشود. با توجه به میزان انعطافی که در حد نصابهای این صندوق تعریف شده، دارندگان واحدهای این صندوقها به راحتی میتوانند از رشد تمام بازارهای مالی منتفع شوند و در زمان ریزش شاخص از افت قیمتها در امان بمانند.