همسایگانی که در کمینند!
یونیکورن که اصطلاحا به استارتآپهایی که به ارزش بیش از یک میلیارد دلار میرسند گفته میشود، با محدود بودن در داخل مرزهای یک کشور به آسانی شکل نمیگیرد. اکوسیستم استارتآپی ایران با همه اتفاقات مثبتی که در داخل افتاده است، هنوز از داشتن یونیکورنها و استارتآپهایی که فراتر از مرزهای جغرافیایی نقش بازی کنند، محروم است. اسنپ، تپسی، دیجی کالا و علی بابا با گسترش کسب و کار خود در داخل کشور هنوز موفق به توسعه خارجی و جذب سرمایه خارجی نشدهاند. علت اصلی نبود قابلیتهای داخلی توسعه نیست، مسائل کلان سیاسی و قانونی است که مانع این توسعه میشود. استارتآپهایی با عمری کمتر، در کشورهای همسایه در سالهای اخیر به موفقیتهایی در توسعه بازار دست یافتهاند که اگر این موانع نبود، استارتآپهای ایرانی شایستگی کمتری از آنها نداشتهاند. به عنوان مثال در پاکستان که ظاهرا از لحاظ امنیت ضعیف و از بسیاری جهات نیز کمبرخوردار است، استارتآپ «بازار» موفق به جذب سرمایه میلیون دلاری از سیلیکون ولی سنگاپور شده است. استارتآپ گتیر که مشابه کسب و کار دیجی کالا در ترکیه است موفق به ورود به چند کشور و جذب سرمایه میلیارد دلاری شده است. از این مثالها متاسفانه یا خوشبختانه کم نیست. خوشبختانه از آن جهت که اگر این موانع برای استارتآپهای ایرانی نبود (نباشد) امید به توسعه بسیار زیاد است. متاسفانه از آن جهت که فرصتهای بسیاری در حال از دست رفتن است یا از کف رفته است. مسائل سیاسی کشور ما بهویژه در دو دهه اخیر که همزمان با رشد اکوسیستم استارتآپی در کشور بوده، از این جهت موانع زیادی در این مسیر ایجاد کرده است.
تحریمهای اقتصادی و تنشهای سیاسی بیش از حد، تعاملات بینالمللی را تحتالشعاع قرار داده است و در چنین شرایطی نه باید به دنبال راه خروج سرراستی به سمت بازارهای خارجی برای توسعه بود و نه راه ورود همواری برای سرمایههای خارجی. توافق برجام از آن جهت در سال ۹۵ برای استارتآپها و اکوسیستم نوآوری کشور اتفاق مثبتی به شمار میرفت که امیدها و زمزمههایی از رفع این موانع را به وجود آورده بود. در همان برهه نیز سرمایههای خارجی وارد کشور شد، نه برای استارتآپها که این اتفاق برای صنایع بزرگ و کوچک دیگر نیز در حال رخ دادن بود. اما نباید فراموش کرد که فراز و نشیبهای به وجود آمده در روابط سیاسی و بینالمللی ایران در طول سالهای گذشته به حدی زیاد بوده است که حتی با وجود توافق دیگر از جنس برجام، باید مدتها صبر کرد تا این شرایط از نگاه سرمایهگذار خارجی و بازارهای خارجی متعادل و با ثبات به نظر بیاید تا رغبتی برای وارد کردن سرمایه به کشور ما را داشته باشند.
هنوز این شرایط مثبت بیرونی ایجاد نشده است که اتفاقات عجیب درونی همچون طرح صیانت (با نامها و نسخههای متفاوت) به دنبال ایجاد حصاری دور استارتآپهای ایرانی و خارجی برای بده بستان رخ داده است. پس با فرض برجامی دیگر، نباید سادهانگارانه فرض کنیم، به راحتی اوضاع برای استارتآپها مساعد خواهد شد. سرمایهگذار خارجی تحرکات داخلی و میزان سهولت در توسعه کسب و کار را به خوبی زیرنظر دارد. با فرض این اتفاق، آیا موانع دیگری برای ورود سرمایه و توسعه به کشورهای خارجی وجود ندارد؟ تجربه سالهای کوتاه برجام نشان میدهد، این اتفاق شرط لازم است و نه کافی. آیا مساله زیرساختها، موانع قانونهای داخلی و سرسختی قانونگذار در برخی حوزههای فناورانه و برخی عوامل ریز و درشت دیگر نیز با توافق سیاسی احتمالی حل خواهد شد؟ به گمان نگارنده انحصارگر داخلی با عدم درک درست از شرایط، به مسیر خود در محدودیتها ادامه میدهد و این از نگاه عامل بیرونی که باید در مسیر توسعه همگام با استارتآپهای داخلی شود، پوشیده نمیماند. عزمی بزرگ و تحولی در ذهن تصمیمساز داخلی باید اتفاق بیفتد. باز شدن فضای سیاسی تنها یکی از لوازم توسعه اقتصاد نوآوری و فناوری است. مادامی که کشورهای همسایه با درک درست شرایط، فضا را مهیا میکنند، هیچ بازیگری به راحتی در زمینی که ریسکهای بزرگ و کوچک دیگری نیز وجود دارد ورود نمیکند.