درسهای بازی ۹۵
اما اینکه آیا در همان زمان شرکتهایی بودند که استراتژی اشتباه انتخاب کنند، شاید نتوان گفت اشتباه کردند! به هر حال شرکتهایی بودند که با باز شدن مسیرها، قراردادهایی با شرکتهای خارجی بستند و امید به ادامه مسیر مثبت و روابط باز داشتند. اما با تغییر مجدد خط به سمت بسته شدن روابط و تحریم مجدد، طرف قراردادشان دیگر به همکاری ادامه نداد و منابع بسیاری از این مجموعهها صرف خطی شد که دیگر ادامه پیدا نکرد.
ناشران رسمی بازیهای خارجی، برندهای چینی و کرهای موبایل و لوازم خانگی، سرمایهگذاران خارجی استارتآپهای بزرگ همگی در حال برنامهریزی، بومیسازی و توسعه بازار محلی بودند که به ناگاه با ضربه محدودیت مجدد مواجه شدند.
اما در خصوص شرایط امروز، تصور شخصی من این است که هر استارتآپی یک احتمال کمی برای توافق مجدد و برداشته شدن محدودیتها در نظر میگیرد، اما اینقدر روابط بالا و پایینهای متعدد داشته، عملا برنامهریزی اکثر آنها معطوف به داخل است و برداشته شدن محدودیتها جزو برنامهریزی استراتژیک بسیاری از آنها به نظر نمیرسد.
گرچه برداشته شدن تحریمها، چهار معنی مشخص و بزرگ برای استارتآپها دارد، امکان نقل و انتقال مالی آزاد بین کشوری از طریق شبکه سوئیفت، امکان مذاکره و بستن قرارداد با هویت یک شرکت ایرانی (بدون نیاز به شرکت واسطه خارجی)، امکان جذب سرمایه خارجی و امکان تهیه کردن تکنولوژی لازم برای کسب و کارها بدون نیاز به مسیرهای فرعی برای دور زدن. هر چهار مورد به شدت در بزرگ شدن کسب و کارهای فعلی و بازار آنها موثر هستند. البته یک عامل پنجم هم هست که غیرمستقیم تاثیر مثبت بزرگی میگذارد و آن ورود مجدد شرکتهای خارجی به بازار داخلیاست که باعث ایجاد فضای رقابت و افزایش کیفیت محصولات داخلی میشود.
با این حال یکی از منافع مهم توافق، ایجاد فضای امید است، اتفاقی که در ۹۵ افتاد و بسیاری از استعدادها ماندند و ادامه دادند و حتی تعداد خوبی مهاجرت معکوس اتفاق افتاد. این منفعت به همه مجموعهها میرسد.
اما به نظرم مجموعههایی که در حال بازارسازیهای متعارفی هستند که نمونه خارجی دارند (مثل اسنپ یا دیجی کالا) در یک توافق بلندمدت شانس خریداری توسط تک شاخهای خارجی این حوزهها را دارند و بسیار منتفع خواهند شد.
یک مثال دیگر شبکههای تبلیغات ویدئویی هستند که با برداشته شدن محدودیتها میتوانند به exchangeهای خارجی متصل شوند و از موجودی تبلیغات و فضای تبلیغات گستردهتری استفاده کنند. در چنین فضایی به صورت کلی توسعه دهندگان اپلیکیشن هم بسیار راحتتر و بدون واسطه میتوانند محصولشان را روی گوگل پلی و اپاستور منتشر کنند و از خدمات ابری Google cloud و آمازون برای توسعه سرویسهایشان بهره بگیرند.