خودروی آلومینیومی

ثروت عظیم، مانند قدرت، عاملی است که سبب می‌شود، دیدگاه عمومی درباره فردی که دارای آن است، شکل درستی نداشته باشد؛ گویی این افراد، در یک میدان انرژی قرار می‌‌‌گیرند که واقعیت‌‌‌ها را دگرگون نشان می‌دهد. بیل گیتس و استیو جابز نیز در دوران خود، در میدان‌های مشابه انرژی قرار گرفته بودند و حالا نوبت ایلان ماسک است. او بیش از دیگر ثروتمندان، در شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارد. برای مثال، ماسک در شبکه توییتر، ۶۶میلیون دنبال‌‌‌کننده دارد و هر توییتی که منتشر می‌کند، مورد توجه طرفدارانش قرار می‌گیرد. همه آنها او را «ایلان» خطاب می‌کنند؛ گویی رفیق صمیمی آنهاست. ارتباط فراگیر با تعداد بسیار زیادی از مخاطبان و صمیمیت عمیق، سبب شده است تا او بیش از دیگر ثروتمندان و مدیران شرکت‌های بزرگ، دارای نفوذ و اثرگذاری باشد و این اثرگذاری، گاه به جایی می‌رسد که یک توییت ایلان ماسک، بر بورس‌های بزرگ جهان تاثیر می‌گذارد.

بررسی دقیق‌تر توییت‌های او نشان می‌دهد که با انسانی واقعا پیچیده مواجه هستیم. او ترکیبی از هوشمندی عمیق و سنت‌شکنی است؛ کسی که از نبوغ، آینده‌نگری و درک موقعیت‌ها برخوردار است و به‌خوبی می‌‌‌داند از فرصت‌ها، حتی یارانه‌‌‌های دولتی، بهترین بهره را ببرد. به این ترتیب، این پرسش مطرح می‌شود که ایلان ماسک دقیقا کیست؟ پاسخ این سوال در تبحر او در تولید محصولات پیچیده ریشه دارد. برای مثال، شرکت «اسپیس‌ایکس» را در نظر بگیرید که ایلان ماسک آن را برای کاستن از هزینه سرسام‌آور سفرهای فضایی‌اش تاسیس کرد. اسپیس‌ایکس، یک شرکت فعال در حوزه هوافضا و نخستین شرکت غیردولتی است که توانسته با موفقیت، فضاپیما به فضا بفرستد و به زمین بازگرداند. این شرکت، به ایستگاه فضایی بین‌المللی، فضاپیما فرستاده و موشک‌‌‌های فضایی را به شکل عمودی بار دیگر روی زمین نشانده است. همچنین فضانورد به ایستگاه فضایی بین‌المللی فرستاده است.

شاید برخی فکر کنند که رسیدن به این حد از موفقیت آسان است؛ اما آنها از پیچیدگی موضوع مطلع نیستند. از سوی دیگر، ممکن است تصور کنید، تولید خودروی برقی، در برابر موفقیت‌هایی که اسپیس‌ایکس کسب کرده، کاری بسیار ساده و بچگانه است؛ به‌ویژه از این جهت که خودروهای برقی، در مقایسه با خودروهای متعارف ساده‌تر هستند (در واقع خودروی برقی مثل یک اسکیت است که باتری عظیم آن، صفحه اسکیت را تشکیل می‌دهد).

در سال ۲۰۰۸، وقتی تسلا ساخت خودروهای برقی را شروع کرد، تمام جهان و نه‌فقط شرکت‌های فورد، جنرال‌موتورز، بی‌ام‌و، مرسدس، فولکس‌واگن و تویوتا، ماسک را مسخره کردند؛ درست همان‌طور که دو شرکت نوکیا و موتورولا در سال ۲۰۰۷ به ایده شرکت اپل برای ساخت تلفن‌‌‌های هوشمند خندیدند. اما شرکت تسلا در نهایت، به روش ساخت خودروی برقی دست یافت. تسلا بدنه خودروهای خود را از آلومینیوم می‌سازد و طی عملیات تولید، از نیروی انسانی و ربات‌ها برای ساخت خودرو استفاده می‌کند. در حال حاضر، سومین مدل خودروهای برقی تسلا، در تعدادی از بازارها به پرفروش‌ترین خودروی جدید تبدیل شده است. بنابراین مانند شرکت اپل و تلفن‌های همراه هوشمند، ثابت شد که استادی در هنر تولید متعارف محصول، صرفا آغاز کار است. چندی پیش، به نظر می‌‌‌رسید ایلان ماسک به ایده بسیار جالب و نوآورانه‌ای رسیده است. او احتمالا هنگام صحبت با فردی باسابقه در صنعت خودرو به نام «سندی مانرو» به این ایده دست یافت. او از خود پرسید؛ چرا نباید کل بدنه خودرو را به شکل یک قطعه از آلومینیوم تولید کنیم؟ به‌راحتی می‌توان حدس زد که این ایده به چه اقدامی منجر شد.

تسلا، تعداد زیادی دستگاه پرس از شرکت ایدرای ایتالیا خرید و در حال حاضر این پرس‌ها در بسیاری از کارخانه‌های شرکت تسلا برای تولید بدنه مدل ایگرگ و ساخت یک تکه بدنه خودروی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به این ترتیب، ناگهان کاری که باید با به‌کارگیری ۳۰۰ربات و اتصال ۷۰قطعه انجام می‌شد، با استفاده از یک ماشین امکان‌پذیر شد. این قدم بزرگ و سرمایه‌گذاری عظیمی که برای برداشتن آن انجام شد، نشان‌دهنده روش جدیدی است که ماسک برای فکر کردن دارد: او وارث معنوی هنری فورد محسوب می‌شود.

از اوایل دوران ساخت خودرو، تنها سه تغییر بزرگ در پارادایم فرآیند تولید محصول رخ داده است. نخستین تغییر، حاصل ایده استفاده از خط تولید متحرک بود که هنری فورد آن را مطرح کرد و توانست، تنها طی ۹۰دقیقه، یک مدل «تی» را به‌طور کامل تولید کند. دومین تغییر بزرگ در پارادایم، طی سال‌های پس از جنگ جهانی، در شرکت تویوتا رخ داد.

روش تولید ناب، شامل به حداقل رساندن موجودی انبار و تنظیم زنجیره عرضه برای تحویل به‌موقع قطعات در زمان استفاده از آنها در فرآیند تولید بود. ایده تولید ناب در ژاپن مطرح شد و ابتدا صنعت خودروسازی آمریکا آن را نادیده گرفت؛ اما اکنون هر خودرویی، با این شیوه تولید می‌شود. در نهایت، به‌کارگیری دستگاه‌های بزرگ پرس برای تولید بدنه خودرو و تفکری که پشت آن قرار دارد، ما را به این نتیجه می‌‌‌رساند که در آینده، ایلان ماسک، نه به‌عنوان کسی که به سفر انسان به مریخ و زندگی بشر روی آن سیاره فکر می‌‌‌کرد، بلکه به‌عنوان کسی که روش جدیدی برای ساخت خودرو ابداع کرد، در یادها باقی خواهد ماند.