همه ابهامات پیشرو
یکی از تحلیلگران میگوید: «آلمان پس از ۱۶سال پیشرفت کند، به یک شوک در مدرنسازی اقتصاد از جهات گوناگون نیاز دارد. اما به احتمال زیاد آنچه رخ خواهد داد، یک تحول انقلابگونه نیست. اگر احزاب حاکم به وعدههای خود عمل کنند، شاهد توسعه حقوق شهروندی، سرمایهگذاری در مسکن ارزان، قانونی شدن ماریجوانا و اجرای سریعتر برخی تعهدات آلمان در حوزه مبارزه با تغییرات آبوهوایی خواهیم بود.»
یکی از سوالات مهم این است که ائتلاف حاکم در آینده چقدر باثبات خواهد بود؟ پاسخ این سوال بر همه چیز، چه سیاستهای داخلی دولت و چه سیاست خارجی آلمان و عملکرد کلی اروپا تاثیر خواهد گذاشت. یک نکته مثبت این است که دیدگاههای هر سه حزب درباره مسائل مهم، تقریبا مشابه است. برای مثال، هر سه حزب از لحاظ اجتماعی تمایلات چپگرایانه دارند و معتقدند، عملکرد مثبت و هماهنگ آنها برای پیشبرد اهداف کلی کشور ضروری است.
یکی از موضوعات مهمی که برای بسیاری از تحلیلگران مطرح است، جهت سیاست خارجی دولت جدید آلمان است. از بیرون به نظر میرسد، حضور نداشتن مرکل در صحنه سیاسی آلمان یک تحول بزرگ است. او با سبک مدیریتی خاص خود، جایگاه آلمان را در اروپا و جهان ارتقا بخشید و تصمیمگیریهایش عموما در جهت حفظ منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک کشورش و اروپا بود. تحلیلگران معتقدند، در حوزه سیاست خارجی حداقل فعلا، شاهد تحولات بزرگی در رویکرد دولت جدید آلمان نخواهیم بود؛ یعنی آنچه رخ خواهد داد، بیشتر تداوم روندهای قبلی است تا تغییر محسوس. در توافقنامه دولت ائتلافی، بسیاری از موارد، همانهایی هستند که در توافقنامههای دولتهای قبلی وجود داشت؛ از جمله تاکید بر اهمیت روابط دو سوی اقیانوس اطلس و اهمیت تقویت اتحادیه اروپا. با این حال، قطعا تغییراتی رخ خواهد داد؛ بهویژه در ارتباط بین آلمان و چین. در توافقنامه جدید به چند واژه جدید، از جمله تایوان، شینجیانگ و حقوق بشر اشاره شده و لحن جملات تند است. تحلیلگران میگویند، موضع دولت آلمان درباره اقداماتی که چین طی چند سال اخیر انجام داده است، با موضع دولت مرکل متفاوت خواهد بود.
حزب سبزها بهطور ویژه خواستار مقابله با رفتارهای چین و روسیه در نقض حقوق بشر است. اگر حقوق بشر، بیشتر از منافع مالی و اقتصادی در اولویت قرار گیرد، شاهد تغییراتی در رفتار و تعاملات آلمان و دو کشور یادشده خواهیم بود. البته هیچکس دقیقا نمیداند این تغییر در عمل به چه شکل خواهد بود و آیا اساسا تغییری محسوس رخ خواهد داد یا نه. بسیاری از تحلیلگران معتقدند، شولتز مانند مرکل، سکان سیاست خارجی را در دست خواهد گرفت؛ اما هنوز دیدگاههای او در خصوص سیاست خارجی بهروشنی مشخص نیست.