برندگان و بازندگان شوک ارزی
بزرگترین گروه صنعتهای بازار سرمایه از نظر ارزش بازار شامل صنایعی چون مواد شیمیایی، فلزات اساسی و کانههای فلزی هستند که عمده درآمد این سه صنعت از محل صادرات حاصل میشود. از نیمه سال ۱۳۹۷، دولت صادرکنندگان و واردکنندگان را مکلف کرد تا ارز حاصل از صادرات را در سامانه نیما عرضه و ارز موردنیاز خود را نیز از این سامانه، تهیه کنند. این اقدام موجب شد تا شرکتها نرخ ارز در دسترس برای تسعیر در صورتهای مالی خود را به نرخ معاملاتی سامانه نیما تغییر دهند، لذا نرخ موثر بر هزینه و درآمد عمده شرکتهای بورسی متاثر از نرخ دلار نیما است و از نرخ دلار بازار آزاد، تاثیر نمیپذیرد.
از ابتدای شروع بهکار سامانه نیما در ۲۷ آبان ۱۳۹۷، بالاترین نرخ ارز ثبتشده در این سامانه معادل ۲۷۶.۰۴۰ریال بوده که در مورخ ۲۸/ ۰۷/ ۱۳۹۹ ثبت شده است. با کاهش تدریجی قیمت دلار سامانه نیما از ۲۷۶.۰۴۰ریال به ۲۰۲.۸۴۳در خرداد۱۴۰۰، مجددا روند قیمتی دلار سامانه نیما صعودی شده و از ابتدای مهرماه۱۴۰۰ به کانال قیمتی ۲۳۰هزار ریال وارد شده است. در روزهای اخیر، قیمت اسکناس دلار در بازار آزاد صعود قابلتوجهی داشته، اما نرخ دلار در سامانه نیما تغییرات چندانی نداشته است، بنابراین میتوان گفت که نرخ در دسترس شرکتهای بورسی برای تسعیر ارز، تغییر چندانی نکرده است. نتیجه اینکه که سودآوری این شرکتها با ثابت درنظرگرفتن سایر عوامل موثر بر سودآوری، دستخوش تغییر نشده است. تحلیلگران و خبرگان بازار بر مبنای نرخ نیما و چشمانداز صعودی یا نزولی این پارامتر، اقدام به ارزشگذاری شرکتهای بورسی میکنند، بهطوری که در یک نگاه کلی و با دید منطقی و نه لزوما محافظهکارانه، نمیتوان در اکسلهای ارزشگذاری تحلیلگران نرخهای بیش از ۲۵۰هزار ریال را در نظر گرفت، چراکه روندهای گذشته و پذیرفتهشده، در نظر گرفتن این مبالغ را به منزله خوشبینی مفرط (بهویژه در صادرات محورها) در برآوردهای سودآوری تلقی میکند.
با در نظر داشتن چشمانداز توام با عدمقطعیت نرخ ارز، متاثر از عواملی نظیر کسریبودجه دولت و مذاکرات در حال پیگیری، میتوان گفت که غالب تحلیلگران بازار قیمت فعلی دلار نیما را برای بازار مطلوب و مناسب برآورد میکنند. از طرف دیگر، نرخ ارز مانند تیغی دولبه عمل میکند، چراکه در مورد شرکتهایی که هزینههای آنها بهصورت دلاری تعیین میشود، کاهش سودآوری را بهدنبال دارد، اما در شرکتهایی که درآمد آنها از محل دلار است، موجب افزایش سودآوری ریالی شرکت میشود. در مورد عمده شرکتهای سه صنعت مواد شیمیایی، فلزات اساسی و کانههای فلزی، ساختار هزینه و درآمد بهطور توامان دلاری است، لذا برآورد اثر نهایی افزایش نرخ دلار نیازمند تحلیل دقیقتر بازار است. بهطور تاریخی، بازار سهام در بلندمدت تابع نرخ ارز بوده و تغییرات نرخ ارز تاثیر بسزایی در ارزش بازار سرمایه داشته است. در کوتاهمدت و در برخی بازههای زمانی به دلایل مختلف این همراهی بورس با دلار با کمی تقدم و تاخر رخ داده است. بدین معنی که ابتدا دلار حرکتی صعودی داشته، اما روند بورس خنثی یا نزولی بوده و پس از گذشت مدت زمان کوتاهی، بورس نیز حرکت صعودی خود را شروع کرده است.
در بازه زمانی اخیر، حرکت مخالف بازار سرمایه با نرخ دلار اتفاقی است که موجب سردرگمی و بعضا شگفتی فعالان بازار سرمایه بازار شده است. این موضوع حاکی از غلبه شرایط عدماطمینان و پیشبینیناپذیری فضای کلان اقتصاد است که نمود عینی آن را میتوان در شفافترین بازار اقتصادی کشور، مشاهده کرد، اما مطابق توضیحات ارائهشده، تغییرات عمده نرخ ارز در بازار اسکناس دلار آزاد و نه بازار حواله نیما رخ داده است.
بهجز عرضههای اولیه، فروش اوراق و افزایش بهره بینبانکی، تغییرات مدیریتی نیز یکی دیگر از عوامل مهم وضعیت نوسانی بازار سهام در هفتههای اخیر است. اکنون استراتژی مدیران نهادهای ناظر، نهادهای مالی و هلدینگیها مشخص نیست و برخی مدیران برای حمایت از سهام زیرمجموعههای خود دست به اقدام خاصی نزدهاند.
در مجموع اینگونه میتوان جمعبندی کرد که در سناریوی ادامه وضع موجود با فرض عدمتوافق جدی در روند مذاکرات برجامی و عدمتغییر بااهمیت در متغیرهای کلان اقتصادی، میتوان نرخ نیما را در محاسبات ارزشگذاری لحاظ کرد. در سناریویهای خوش و بدبینانه که عمدتا متمرکز بر روند مثبت یا منفی مذاکرات متمرکز است، با نگاهی به روند تاریخی طی ۲۰ سال اخیر، اینگونه میتوان جمعبندی کرد که در صورت توافق، روند قیمتی دلار در کوتاهمدت میتواند شاهد کاهش و در صورت عدمتوافق، شاهد افزایش باشد، ولی همانگونه که پیشتر هم تاکید شد این تغییرات قیمتی در نرخ دلار بازار آزاد قابلمشاهده هستند و براساس تصمیم سیاستگذار بازار پول میتواند با یک تاخیر فاز دستوری، در نرخ دلار سامانه نیما نیز اعمال شود.