از گلریزان تا ابزارهای نوین
این در حالی است که مدتها پیش از شروع و گسترش فضای اینترنت و دسترسی آسان عموم به این سکوها، زمانی که جوامع بشری شکل سادهتری داشتند، واسطهها به گونهای دیگر عمل میکردند. جمعآوری کمکهزینه ازدواج برای خانوادههای کمبضاعت از سوی پهلوانان و ریشسفیدان شهر در کشورمان از این جمله است؛ آیینی که به آن گلریزان گفته میشود. از اولین کمپینهای تامین مالی (به مفهوم امروزی آن) که از آنها اطلاعاتی در دست است، بیش از چند سده نمیگذرد، به همین دلیل، به کار بردن کلمه «تاریخچه» شاید درست نباشد. در این یادداشت، به صورت خیلی مختصر، این روند و گذشته این مدل مرور شده است. بررسی تاریخچه هر پدیدهای، پیچیدهتر از ذکر چند تاریخ و نام و نشان آن پدیده است. تاریخچه علاوه بر این موارد، شامل بررسی روند تکامل آن نیز است. مدل تامین مالی جمعی در مراحل اولیه تکامل خود قرار دارد. با این حال، نگاهی به پیشینه آن، نشان میدهد که تامین مالی جمعی، همیشه بدون نامگذاری یا استراتژی خاصی انجام شده است. در ادامه این متن سعی میکنم، اتفاقات مهم رخداده در زمینه این پدیده را معرفی و بررسی کنم تا به درک بهتری از روند تکامل این مدل برسیم.
- الکساندر پوپ (۱۷۴۴-۱۶۸۸م)، شاعر و طنزپرداز مشهور انگلیسی، اولینبار جهان را با تامین مالی جمعی بر پایه پاداش آشنا کرد. زمانی که هنوز استعداد ادبی و غنایی پوپ جوان، کشف نشده بود و کسی او را به عنوان یک شاعر بزرگ نمیشناخت، او درصدد ترجمه شاهکار یونانی هومر برآمد. پوپ در حالی که به ترجمه ۱۵۶۹۳سطر از ایلیاد مشغول بود، نمیدانست هزینه چاپ و انتشار این کتاب ارزشمند را چگونه تامین کند. بنابراین مدلی به نام «روش اشتراک» را به مردم پیشنهاد داد. در این مدل، مردم مبلغ مشخصی را به عنوان کمک، به او پرداخت کردند و زمانی که ترجمه جلد اول تمام شد، یک نسخه از کتاب به آنان داده شد. این مدل همان پیشفروش کتاب بود. ارائه (Pitch) پوپ بسیار ساده و در عین حال، تاثیرگذار بود: «این اثر در ۶جلد در کوارتز، روی بهترین کاغذ، با فونت «New Cast » چاپ خواهد شد.» به عنوان پاداش این مشارکت، به نام ۷۵۰سرمایهگذار این طرح، در جلد اول نسخه خطی آن اشاره شد. این طرح که در سال ۱۷۱۳ تامین مالی شد، شاید اولین پروژه خلاقانه تامین مالی جمعی در جهان بود.
- حتی موتزارت بزرگ نیز زمانی برای فعالیتهای خود به تامین مالی نیاز داشت. او در سال ۱۷۸۳، برای برگزاری سه کنسرت بزرگ خود در سالن وین، اقدام به تامین مالی از منابع بیرونی کرد. موتزارت کار خود را با چاپ دعوتنامه برای سرمایهگذاران بالقوه و وعده ارائه نمایشنامه در آن رویداد شروع کرد؛ اما با وجود محبوبیت خود و نمایشنامههایش، این طرح با شکست روبهرو شد. موتزارت فردی نبود که بهراحتی شکست را بپذیرد. او بار دیگر دعوتنامه ارسال کرد که این بار ۱۷۶حامی در رویداد حضور پیدا کردند و از این طریق، منابع مالی موردنیاز تامین شد. موتزارت در ازای این مشارکت، از تمامی سرمایهگذاران تشکر کرد و نام آنها را در نمایشنامه اصلی چاپشده آورد.
- در سال ۱۸۷۴، پروژه ساخت مجسمه «آزادی» که به عنوان هدیه از طرف فرانسویها به ایالاتمتحده آمریکا داده شده بود، به دلیل کمبود مالی متوقف شد. هم فرانسویها و هم آمریکاییها میدانستند که اتمام پروژه، به منابع مالی بیشتری نیاز دارد که باید بهسرعت تامین میشد. به همین منظور، اتحادیهای با هویت «فرانسوی-آمریکایی» تشکیل شد. با این حال، فرانسه نتوانست پول موردنیاز خود برای پروژه را تا جشن صدمین سالگرد استقلال آمریکا تامین کند. به همین دلیل، آنها از آمریکاییها برای تامین مالی این کار کمک خواستند. ژوزف پولیتزر، روزنامهنگار مشهور و ناشر نیویورکورلد، مسوولیت جمعآوری کمکهای مردمی را بر عهده گرفت. احتمالا این، اولین کمپین تامین مالی بود که از طریق مطبوعات اطلاعرسانی شد. طی این عمل، فرانسویها ۲۵۰هزار فرانک و آمریکاییها ۱۰۰هزار دلار برای این پروژه جمعآوری کردند. متن پولیتزر در نیویورکورلد به این شرح بود: «باید منابع مالی موردنیازمان را جمع کنیم. جهان، روایتگر داستان ماست و ما بر آنیم تا این منابع را تامین کنیم. ۲۵۰هزار دلاری که تا امروز برای پروژه خرج شده است، از سوی تودههای مردم فرانسه، شامل مردان کارگر، تاجران، دختران مغازهدار، صنعتگران یا همه مردم، صرف نظر از طبقه و شرایط، پرداخت شده است. بیایید به همین ترتیب، ما نیز پاسخ درخوری به این کار بزرگ بدهیم. منتظر نباشیم میلیونرها این پول را به ما بدهند. این هدیه میلیونرهای فرانسه به میلیونرهای آمریکا نیست، بلکه هدیه کل مردم فرانسه به کل مردم آمریکاست.»
- هند، زمانی که تحت امپراتوری بریتانیا بود، هیچ تجربه موفقی در اجماع مردم برای ایجاد تغییر نداشت. جنبش استقلال هند، شامل تجربههای کوچکی از سرمایهگذاری جمعی است که در آن مردم، به رهبران و جنبشها کمک میکردند. بزرگترین کمپین تامین مالی جمعی از سوی اولین نخستوزیر هند آغاز شد. در سال ۱۹۶۲، زمانی که جنگ با چین به موضوعی جدی برای هند تبدیل شده بود، نهرو، نخستوزیر هند از شهروندان خواست در هزینههای جنگ مشارکت کنند. خزانه یک ملت ۱۵ساله نمیتوانست هزینههای جنگ با همسایه قدرتمند خود را تامین کند. گفته میشود، نهرو طی فراخوانی بیش از ۲۲۰هزار دلار پول نقد و مقدار قابلتوجهی طلا جمعآوری کرد. در آن زمان، نهرو متوجه قدرت تصاویر بصری شد و ویدئویی را برای درخواست کمک مالی منتشر کرد که نشان میداد، هر کمک حتی کوچک مردم، چه کار بزرگی را میتواند رقم بزند.
- در سال ۱۹۷۶ احتمالا، اولین تامین مالی جمعی اجتماعی رخ داد؛ وقتی جامعه دامداران تصمیم به ساخت فیلمی درباره زندگی خود گرفتند. بنگال، فیلمساز معروف هندی، برای اولین بار در این سال، از عبارت «تامین مالی جمعی» (Crowd Funding) استفاده کرد. این عبارت به زبان هندی اضافه شد و توانایی این مدل تامین مالی به همگان نشان داده شد. این فیلم که منثان (Manthan) نامیده شد، دشواری زندگی دامداران را در طول انقلاب سفید به رهبری کوریان (Kurien) ، کارآفرین موفق هندی، نشان داد. زمانی که بنگال، تخمین نیاز مالی را گفت، کورین فورا پیشنهاد داد که خود دامداران، بخشی از هزینه مالی پروژه را تامین کنند. اطلاعات کمی از نحوه متقاعد کردن دامداران از سوی کورین در دست است. او به کارگران چنین گفت: «دامداران هر روز صبح و عصر شیر خود را میفروشند. اجازه دهید برای همه اتحادیههای تعاونی گجرات، پیامی ارسال کنم و از آنها بپرسم که آیا دامداران حاضرند، فقط برای یک روز صبح، ۲روپیه از فروش خود را به من بدهند. در عوض میتوانند تهیهکننده یک فیلم بلندی شوند که داستان آنها را روایت میکند. چرا باید نه بگویند.» نام دامداران در نهایت، به عنوان تهیهکننده، در تیتراژ پایانی فیلم نوشته شد.
- اولین کمپین آنلاین تامین مالی جمعی در سال ۱۹۹۶ کلید خورد؛ زمانی که یک گروه موسیقی راک انگلیسی، از اینترنت برای تامین مالی خود استفاده کرد. در این سال، گروه فوق تصمیم به لغو تور آمریکای خود گرفت؛ اما طرفداران آنها از سراسر دنیا دور هم جمع شدند و ۶۰هزار دلار برای انجام و اجرای این تور جمعآوری کردند. دلیل اهمیت این اتفاق، شروع فرآیندهای تامین مالی جمعی در بستر اینترنت بود. به همین ترتیب، در سال ۲۰۰۱ این گروه موفق شد، آلبوم جدید خود را ۱۲ماه پیش از انتشار پیشفروش کند. آنها از طرفداران خود روی تصویر آلبوم تشکر کردند.
- موفقیت کمپینهای تامین مالی گروه یادشده در آن سالها، باعث آغلز به کار اولین پلتفرم تامین مالی جمعی برای پروژههای نوآورانه در سال ۲۰۰۱ شد. در این سال، تهیهکننده و هنرمند مشهور، برایان کملیو، اولین سکوی تامین مالی جمعی برای پروژههای هنری را تحت عنوان ArtistShare راهاندازی کرد. به همین دلیل، کملیو را «پدر تامین مالی جمعی نوین» مینامند. قالبی که در این سایت استفاده شد، بعدها در سکوهای دیگر تامین مالی جمعی استفاده شد. این پلتفرم تا به حال، سرمایه موردنیاز ۱۰آلبوم برنده گرمی را تامین مالی کرده است.
- پس از تلاش برای یافتن بودجه لازم اجرای نمایش آرتور میلر، دانا رینگلمان (Danae Ringelmann) به همراه سالوا روبین (Slava Rubin) و اریک شل (Eric Schell) گرد هم آمدند تا یکبار برای همیشه، مشکل تامین مالی طرحها را حل کنند. ایده آنها این بود که مخاطب/ مصرفکننده را مستقیما در کار یک هنرمند درگیر کنند. Indiegogo در جشنواره ساندنس در ژانویه ۲۰۰۹ راهاندازی شد و ابتدا فقط میزبان پروژههای خلاقانه و هنری بود، اما بعدها برای کمک به کارآفرینان و استارتآپها در دریافت بودجه اولیه از طریق پیشفروش توسعه یافت. Kickstarter نیز در آوریل ۲۰۰۹ در همین فضا شروع به کار کرد شد. Indiegogo و Kickstarter در مجموع، بیش از ۴۰۰هزار پروژه را تامین مالی کردهاند؛ از درست کردن سالاد سیبزمینی تا پروژه ماموریت به مریخ!