چرا نقدینگی از بورس خارج می‌شود؟

به دلیل اعمال سیاست‌های محافظه‌کارانه برخی مدیران، این رویکرد در ارائه گزارش‌های عملکردی، موجب عدم‌تحقق انتظارات کارشناسان و نمود یافتن پتانسیل برخی بنگاه‌‌‌ها شده است؛ اما عوامل زیر که به‌طور عمده، در مدیریت جاذبه‌‌‌های بازار سرمایه در مقایسه با رقبا و عوامل پیرامونی ریشه دارند، مهم‌تر به‌نظر می‌رسند:

• روند نزولی بازار در غالب نمادها، همچنان پایدار است و با اینکه شاخص در محدوده‌های بالاتری در نوسان است، بعضا سهام شرکت‌ها در حال تجربه‌کردن کف‌‌‌های جدید است که نمی‌تواند با تصویر کردن برگشت یا حاکمیت ثبات در بازار، خرید اطمینان‌بخشی را برای سرمایه‌گذاران رقم بزند.

• کسری بودجه و ابهام فعالان اقتصادی در خصوص شیوه‌های جبران آن در سال‌جاری و متغیرهای آن در سال آتی، عده‌ای از سرمایه‌گذاران را بابت فروش پرحجم انواع اوراق و افزایش نرخ بهره در نیمه دوم سال نگران کرده و اعتماد به سخنان خلاف آن نیز با کنار هم گذاشتن سایر اجزا و رفتارهای عملی قبلی و اخیر، به حداقل رسیده است.

• دسترسی به منابع و درآمدهای ارزی دولت و بنگاه‌ها همچنان دشوار است و دولت و شرکت‌ها بابت جابه‌جایی پول، اتلاف مالی گسترده و غیر‌نرمالی از خود و به نفع گروهی دیگر متحمل می‌شوند.

• شرکت‌ها در تعاملات با مشتریانشان، قدرت چانه‌زنی کمی دارند و به دلیل مشکلات فروش و صادرات رسمی به مقاصد هدف، تخفیف‌های نامتعارفی در فروش اعمال می‌کنند که منافع اقتصادی عظیمی را از بنگاه‌های بورسی مطرح و دولت، در فروش نفت و مشتقات نفتی و... از جیب آنها خارج می‌کند و به جیب واسطه‌گران و دلالان وارد می‌سازد.

• سیاست‌ها و اهداف اقتصادی داخلی، به دلیل اختلاف سلیقه  و بعضا مغایرت جدی نگرش چهره‌‌‌های بانفوذ حاضر در تیم اقتصادی دولت، تصویر و چشم‌‌‌انداز تحلیل‌پذیری ندارد و طیف گسترده‌‌‌ای از سناریوهای محتمل را برای بدنه کارشناسی و تحلیلی تصویر و تصمیم‌گیری و اجرا به احتیاط وامی‌دارد.

• از آنجا که هر تصمیم اقتصادی، مخاطراتی دارد و از زوایای مختلف می‌توان به نقد آن پرداخت و این مخاطرات در شرایط نااطمینانی، افزایش بیشتری می‌یابد، تغییرات مدیریتی در راه و روحیه و شیوه نگرش مدیران جدید در بنگاه‌‌‌ها به تصمیمات قبلی، ریسک اقدامات جسورانه عاجل را افزایش داده و اتخاذ و اجرای برخی را به تاخیر انداخته است.

• تحولات و تحرکات سیاسی و اقتصادی در تعاملات بین‌المللی، چشم‌انداز روشنی ندارد و فضای ریسک‌های عمومی سیستماتیک، به دلیل تاثیرگذاری بر سفره خانوارها و نارضایتی عمومی که در رفتارهای اجتماعی آنها نیز نمود پیدا کرده است، بالاتر از سال‌های اخیر ارزیابی می‌شود؛ به‌ویژه اینکه برای کاهش کسری بودجه و با توجه به قیمت‌های جهانی و منطقه‌‌‌ای حامل‌های انرژی، ضرورت اصلاح برخی نرخ‌ها سناریویی محتمل به نظر می‌رسد.

• باور حاکم مبنی بر دخالت‌ها، محدودیت‌ها و ظن دستکاری‌های مکرر در بازار که تایید صحت یا رد آن آسان نیست، روند فرسایشی و کم‌رمقی را بر بازار حاکم کرده و وضعیت بهتر بازارهای سرمایه‌پذیر رقیب، مانند بازار رمزارزها یا معاملات ملک در کشورهای همسایه، به‌رغم آگاهی عمومی از ریسک‌های بالاتر و ابعاد بسیار پیچیده‌‌‌تر حقوقی و... بر اساس شواهد غیررسمی، ارزش معاملاتی بااهمیتی را به سمت خود جذب کرده است.

• تبلیغات گسترده بازارهای رقیب با مبنای دلاری و روندهای باثبات‌تر حاکم ‌‌‌بر آنها، در شرایط تورمی و چشم‌انداز کاهش قدرت پول ملی در شرایط رکود و کم‌اعتمادی به وعده‌‌‌های اقتصادی مسوولان و بلاتکلیفی بازار سرمایه، همچنان عده بیشتری را به خروج از بازار ترغیب می‌کند.

• به‌رغم جذابیت قیمت‌ها در مقایسه با سال گذشته و ماه‌‌‌های قبل، به‌واسطه گزارش‌های عملکردی خوب گروه زیادی از شرکت‌ها، خریداران اصلی و پرقدرت بازار رفتارهای بسیار محافظه‌کارانه‌ای در معاملات و حضور در جمع خریداران و فروشندگان نمادها اتخاذ می‌کنند. این رویکرد محتاطانه، بر فرسایشی بودن بازار افزوده و شائبه‌‌ تحت کنترل بودن بازار و ممانعت از رشد آن را در کوتاه‌مدت تقویت و برخی را برای خروج از بازار و حرکت به سمت بازارهای رقیب با انتظارات و توفیق احتمالی بیشتر تحریک می‌کند.

• غالب بودن حرکت یکپارچه در بازار و کم‌‌‌بودن نقش تحلیل و جایگاه معیارهای بنیادی در جریانات آن، ناشی از انفعال یا احتیاط بزرگان بازار است که به صورت نوسانات پرشتاب توده‌ای مثبت و منفی در کلیت بازار سرمایه نمود پیدا می‌کند.

• کمبود جدی ابزارهای کسب سود از بازار منفی، پوشش ریسک و ابزارهای سرمایه‌گذاری در فرصت‌ها و بازارهای دیگر نظیر ملک و رمزارزها و... که عمدتا طرفداران زیاد و البته دوران رونق و رکود و رفتار و ریسک‌های متفاوتی با بازار سرمایه‌ دارند، نمی‌تواند جاذبه کافی برای حضور مستمر افراد در بازار سرمایه را موجب شود.

• برخی تحلیلگران معتقدند، بازاری که با قیمت‌های جهانی جذاب و وضعیت خوب گزارش‌های شرکت‌ها رشد نمی‌کند، احتمالا با کمی بدتر شدن وضعیت این متغیرها نمی‌تواند خود را حفظ کند.

• تجربه حضور گروه زیادی از سرمایه‌گذاران در بازار بورس، به‌واسطه عدم‌صیانت صحیح از منافع آنها تصویر بدی از بازار سرمایه در اذهان عمومی نهادینه کرده است که سال‌ها عبور از آن، زمان خواهد برد. جمعیتی که به‌واسطه سهام عدالت، امروز بخش مهمی از جمعیت کشور را شامل می‌شود و اعتماد عمومی لطمه‌دیده به‌خصوص با وعده‌‌‌هایی که اجرایی شدن آنها دشوار است و بعضا خیلی دیرتر از زمان انتظاری محقق می‌شوند، به‌آسانی ترمیم نخواهد شد.

مجموع عوامل فوق، در کنار برخی عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دیگر، خروج بااهمیت پول از بازار سرمایه طی ماه‌‌‌های اخیر را رقم زده و وضعیت کم‌‌‌ثبات و غیر‌اطمینان‌بخشی را بر معاملات پاییزی سرمایه حاکم کرده است. حتی گروهی از فعالان باسابقه‌‌ بازار، با لحاظ کردن جذابیت‌های اقتصادی مشهود در گزارش‌های فعلی بنگاه‌‌‌ها، به دلیل مشخص نبودن کف قیمت‌ها، نبود حامی قدرتمند در بازار و خروج رفتار معاملات بازار از منطق‌های تحلیلی و اقتصادی معمول و شناخته‌شده، با وزن بیشتر دادن به سناریوهای بدبینانه، ترک یا اعمال احتیاط بالا در معاملات را ترجیح داده‌اند که به اعتقاد بنده، حاکمیت این رویکرد، آخرین روند نزولی پرشتاب عمومی یک‌سال اخیر تا امروز را در دهه اول آبان‌ماه ۱۴۰۰ رقم زد.

اما شرایط آتی بازار همچون گذشته در کنار وضعیت عملکردی و چشم‌انداز سودآوری و ریسک‌های عمومی و بنگاه‌‌‌ها، به وضعیت یکایک فاکتورهای اشاره‌شده در بالا بستگی خواهد داشت. ریزش قیمت سهام ‌‌‌شرکت‌ها و وضعیت فعلی متغیرهای اثرگذار بر سودآوری موجب شده است تا بنده، استعداد رشد بازار از محدوده ۱۰ آبان‌ماه ۱۴۰۰ را بالاتر از پتانسیل کاهش آن، حتی در کوتاه‌مدت ارزیابی کنم، اما به دلیل عدم‌کفایت متغیرهای اقتصادی بنگاه‌ها بر روند کسب بازدهی از بازار سرمایه، همچنان لحاظ کردن جانب احتیاط را به شکل تاخیر در خریدها و صرفا در نقاط تحلیل جذاب، صرفا در نمادها با وضعیت و چشم‌انداز بنیادی مناسب، در کنار استفاده از فرصت‌‌‌های نوسان بازار برای درصدی از سهام موجود در سبد، در صورت داشتن نگرش یکساله استراتژی معاملاتی بهتری برای علاقه‌مندان به حضور در بازار سرمایه بدانم.

طبیعی است پس از نزول‌های پرشتاب، بازار به فراخور اخبار و افزایش تقاضای گروهی از فعالیت، می‌تواند رشد‌های مقطعی را تجربه کند، اما در صورت بروز و بهبود هریک از فاکتورهای یادشده، قطعا وزن‌دهی و گرایش به سناریوهای خوش‌بینانه‌تر افزایش خواهد یافت و اثرات آن در رونق و بهبود پایدار بازار، گردش معاملات و توجه سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه نمود بیشتری خواهد یافت و می‌تواند نویدبخش روزهای بهتری برای بازار سرمایه در ماه‌های آینده باشد.