شایعهساز بزرگ
در این راستا یک اقدام مهم و عاجل این است که تیم بازنگریکننده این فرآیند، از منظر شرایط و زمان طیشده، مسیر را تسهیل کند؛ چرا که زمانی که یک شرکت تصمیم به اعمال افزایش سرمایه میگیرد، لازم است در ابتدا فرآیندی را در درون خود، از جمله هیاتمدیره و سندیکاهای بالادست، طی کند. به عبارت دقیقتر، هیاتمدیره و گروههای بالادستی باید لزوم افزایش سرمایه را تایید و مشخص کنند که آیا شرکت نیاز به افزایش سرمایه دارد یا خیر. پس از آن، شرکت باید طرح توجیهی افزایش سرمایه را آماده کند و در دستورکار قرار دهد. از سوی دیگر، باید عنوان کرد که در حال حاضر، مساله افزایش سرمایه با توجه به مراحل پیچیده خود، به یک پدیده شایعهساز در بازار تبدیل شده است. به عبارت دقیقتر، زمانبرشدن این پروسه به ابزاری برای دستکاری قیمت سهام تبدیل میشود. همچنین به عنوان شایعه به نوسان قیمت در قیمت یک سهم در بازار سرمایه منجر میشود. به این ترتیب افزایش سرمایه میتواند تاثیرات مثبت و متقابلا مخربی بر نوسان قیمت سهام داشته باشد. دلیل اصلی این امر نیز به پیچیدگی و زمانبربودن فرآیند افزایش سرمایه مرتبط است که به ابهام و شایعه در بازار سرمایه دامن میزند.
به نظر میرسد، بهتر است زمانی که افزایش سرمایه توسط هیاتمدیره شرکت مورد بررسی قرار میگیرد، در همان وهله اول، نتیجه بررسی هیاتمدیره به صورت شفاف افشا شود و به اطلاع سهامداران برسد. همچنین دامنه زمانی که به اجرای افزایش سرمایه منجر خواهد شد، کاملا شفاف به اطلاع عموم سهامداران برسد. در این صورت، سرمایهگذاران بازار سرمایه نسبت به کلیت و جزئیات این فرآیند اشراف کامل پیدا میکنند و نسبت به درصد و رقم افزایش سرمایه و همچنین محل این افزایش سرمایه، از همان ابتدای امر، آگاهی خواهند داشت. به این ترتیب، از شایعه و گمانهزنی نسبت به افزایش سرمایه، بهخصوص آن دسته از افزایش سرمایههایی که از محل سود انباشته یا محل تجدید ارزیابی صورت میگیرد و تاثیر بسزایی بر قیمت سهم دارد، جلوگیری خواهد شد. به عبارت دقیقتر، تمامی فعالان و سهامداران بازار سرمایه، به صورت یکدست از جزئیات افزایش سرمایه مزبور اطلاع خواهند یافت. مقوله دوم که بسیار حائز اهمیت است، به شرکت مورد نظر که خواهان ثبت افزایش سرمایه است، بستگی دارد. به عبارت دقیقتر، محدود بودن دامنه زمانی ابلاغشده به شرکتها از سوی سازمان بورس برای طی فرآیند اجرایی افزایش سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است. در واقع، سازمان بورس طی ابلاغیهای به شرکتها اعلام میکند که باید آخرین گزارش حسابرسی شرکت به سازمان ارسال شود. در این صورت، چنانچه فرآیند طیشده در شرکت از دوره سهماههای که به صورت قانونی صورتهای مالی حسابرسی میشود، تجاوز کند، باید مجددا حسابرس اقدام به حسابرسی صورتهای مالی کند. به این ترتیب، پروسههای مزبور بسیار زمانبر خواهد بود. در این شرایط، گزارش کارشناسی برای انجام فرآیند افزایش سرمایه از منظر زمان از اهمیت ساقط میشود.
با توجه به موارد عنوانشده، از سازمان بورس درخواست میشود که در فرآیندهای مزبور بازنگری کند. در این میان، بهتر است آن دسته از صورتهای مالی سالانه مورد بررسی سازمان بورس قرار گیرد که مصوب مجمع شرکت نیز است. در این صورت، بازه زمانی یکساله برای صورتهای مالی شرکت مدنظر خواهد بود و فرآیند حسابرسی بسیار کوتاه خواهد شد. در کنار این موضوع، بهتر است گزارش کارشناس رسمی و طرح توجیهی افزایش سرمایه مورد بررسی قرار گیرد. همچنین دامنه زمانی مشخصی را اعلام و شرکت را مقید کنند که تا این بازه زمانی، برای ارائه طرح توجیهی افزایش سرمایه، مهلت دارد. همچنین دامنه زمانی را به طور مثال به ۶ماه گسترش دهند تا چنانچه شرکتی در یک فرآیند با تاخیر مواجه شود، مجددا به نقطه اول و ارائه گزارش حسابرس و کارشناس رسمی بازنگردد. در این صورت، شرکتها با خیال راحت و آرامش زیاد، به تهیه گزارشهای لازم میپردازند.