انبوهسازی در حاشیه کلانشهرها
این گروه از جامعهشناسان، کارشناسان شهری و جمعیتی و صاحبنظران حوزههای اجتماعی معتقدند، این طرح نیز مانند طرحهای قبلی ساخت مسکن (مسکن مهر و اقدام ملی) بر یک موضوع مهم و حیاتی، یعنی ساختوساز در حومه کلانشهرها از طریق الحاق زمین به محدوده شهری و همچنین بارگذاری بیشتر در شهرهای جدید تاکید دارد.
در واقع، بخش مهمی از این طرح که مورد توجه این گروه از کارشناسان و صاحبنظران است، بر جنبههای اجتماعی بارگذاری بیشتر واحدهای مسکونی و همچنین جذب جمعیت در حومههای فاقد امکانات و سرانههای کافی تاکید دارد.
نگاهی به تجربه مسکن مهر نشان میدهد، این طرح در شکل گسترده، به جذب خیل عظیمی از جمعیت مهاجر از استانهای مختلف کشور، همچون کرمانشاه، آذربایجان، لرستان، مرکزی، همدان، خوزستان و... به حومه پایتخت (شهرهای جدید پرند و پردیس) منجر شد. هماکنون تحقیقات میدانی نشان میدهد که بیش از ۷۰درصد جمعیت ساکن در این دو شهر جدید، مهاجران سایر استانها هستند که در پی یافتن شغل به شهرهای جدید مهاجرت کردهاند. نکته قابل تامل در این زمینه، جهت معکوس این رویداد با سیاست تمرکززدایی از تهران است. مهاجران تهرانی به دلیل فاصله فاحش بین خدمات و سرانههای شهری، زیربنایی و روبنایی، به محض کسب توانمندی مالی، مجددا به پایتخت بازمیگردند و واحدهای آنها به محل اسکان مهاجرانی تبدیل میشود که به قصد یافتن شغل و به دلیل ناتوانی از تامین مسکن در پایتخت، به شهرهای حومهای مهاجرت کردهاند.
گروهی از کارشناسان شهری و اجتماعی در مورد خطر تکرار و تشدید این موضوع به سیاستگذار مسکن هشدار میدهند. آنها بارگذاری بیرویه ساختمانی و جمعیتی در حومه کلانشهرها، بهخصوص تهران را در تضاد با سیاستهای رفع تمرکز از پایتخت میدانند. از این رو، پیشنهادهایی نیز در اینباره مطرح میکنند که لازم است، متولی مسکن آنها را مورد توجه قرار دهد.