بیمها و امیدها
بنابراین برای بررسی اینکه بورس در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ چه وضعیتی خواهد داشت، میتوان دو دسته عوامل را در آن موثر دانست؛ یک گروه به عوامل نگرانکننده و گروه دیگر به عوامل امیدوارکننده بستگی دارد. در ادامه به بررسی و تشریح جزئیات این موارد میپردازیم:
الف) عوامل نگرانکننده
۱) نقش خلق پول در رشد مصنوعی بازار: تجربه دو رشد سریع بازار سرمایه در اردیبهشتماه ۱۳۹۹ و تیرماه ۱۴۰۰ نشان میدهد که این رشدها با فاصله اندکی بعد از یک سیاست انبساطی رخ دادهاند. تامین مالی بسته حمایتی کرونا که در ابتدای سال ۱۳۹۹ تصویب شد، از طریق کاهش نرخ ذخیره قانونی و در پی آن، کاهش شدید نرخ بهره بین بانکی (به سطح ۸ درصد) رخ داد، بههمین دلیل پایه پولی و نقدینگی رشد قابل ملاحظهای کرد و خالص ورود پول به بازار سرمایه نیز شدیدا بالا رفت. نتیجه چنین رشدی هم مشخص بود؛ رکود طولانی. در سال ۱۴۰۰ نیز چنانچه آمارهای رسمی بانک مرکزی نشان میدهد، طی سهماهه نخست سال، حجم بدهی دولت به بانک مرکزی حدود ۵۵ هزار میلیارد تومان افزایش یافته و پایه پولی نیز تقریبا به همین میزان بالا رفته است. همچنین براساس گزارش خزانهداری کل کشور، عملکرد منابع و مصارف بودجه در سهماهه ابتدایی سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که حدود ۱/ ۵۳ هزار میلیارد تومان از محل تنخواهگردان خزانه تامین شده است. احتمالا این خلق پول گسترده در رشد اخیر بورس دخیل بوده که البته با اصلاحهای انجامشده تا حدودی اثراتش از بین رفته است. نکتهای که وجود دارد، این است که تمرکز روی خلق پول (چه از طرف دولت و چه از طرف بانکها) یک نکته منفی به شمار میآید که امیدواریم در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ از آن پرهیز شود.
۲) تصمیمات خلقالساعه: برخی تصمیمات در حوزه بورس موجب بیاعتمادی و فرار سرمایه میشود. این مساله در برخی تصمیمات مانند تعیین دامنه نامتقارن یا ممنوعیت معاملات یکروزه کاملا مشهود بود.
در کنار این موارد، برخی اظهار نظرها در خصوص اینکه قیمتگذاری برخی کالاها باید دستوری شود یا تغییر قیمت برخی کالاهای صنعتی که بر بسیاری از نمادهای بورسی (خصوصا حوزه فلز) اثرگذار است، موجب اخلال در رفتار بازیگران بازار سرمایه میشود. چنین رفتارهایی عموما تاثیر منفی بر بازار سهام میگذارند. نمونه بارز این مساله را سال ۹۹ در زمان عرضه نماد پالایش مشاهده کردیم که ناهماهنگی بین دو وزارتخانه و پخش اخبار ضد و نقیض درباره عرضه یا عدم عرضه آن، استارت ریزش بورس در مرداد ۱۳۹۹ را زد. بنابراین این مساله اگر در نیمه دوم سال۱۴۰۰ نیز تکرار شود، میتواند اثر منفی بر بازار بگذارد.
ب) عوامل امیدوارکننده
۱) ثبات اقتصادی و سیاسی: با مثبت شدن رشد اقتصادی کشور در سال ۱۳۹۹ و نزولی شدن تورم نقطه به نقطه (بهعنوان پیشنگر تورم سالانه)، بهنظر میرسد اگر برخی سیاستهای انبساطی یا خطرناک اجرایی نشود، وارد یک دوره باثبات اقتصادی شدهایم. در حال حاضر، رشد قیمت مسکن رو به نزول گذاشته و قیمت دلار نیز در کانال ۲۷ هزار تومان قرار دارد. با این وصف، میتوان گفت، هرچقدر آینده برای بازیگران اقتصادی قابل پیشبینیتر باشد، جذب سرمایه و اعتماد به بازارهایی نظیر بازار سرمایه افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر، در مسائل سیاسی نیز چشمانداز مثبتی وجود دارد و سفر رافائل گروسی (مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی) به ایران، شاید علامت مثبتی برای یک دوره باثبات در حوزه بینالمللی باشد.
۲) کفهای قیمتی: در حال حاضر، بررسی P/ E بسیاری از شرکتهای فعال در بازار سهام، نشان از آن دارد که هنوز نتوانستهاند رشد قابل توجهی داشته باشند، در مواردی نیز رشد بسیاری از سهمها نسبت به تورم و افزایش قیمت بازارهای موازی کمتر بوده است. از سوی دیگر، با افزایش قیمت کامودیتیها میتوان گفت که ظرفیت رشد بازار بهصورت بالقوه وجود دارد. ضمن اینکه براساس تحلیلهای تکنیکال، شاخص بورس با کف کانالی که در آن قرار دارد، فاصله زیادی ندارد. بنابراین در صورتیکه اعتماد به بازار افزایش پیدا کند و جریان ورود و خروج پول به سمت کفه ورود پول سنگینی کند، احتمال زیادی وجود دارد که شاهد رشد ارزش بازار و شاخص کل باشیم. در مجموع، جریان ورود و خروج پول نشان میدهد که تب خروج پول کاهش پیدا کرده و با شروع فصل تابستان، روزهای زیادی خالص ورود پول مثبت بوده است.
فارغ از این نکته، کمتر شدن ارتفاع خالص ورود پول (چه منفی و چه مثبت) به جز دو مقطع زمانی در شهریورماه، نکته مثبتی است؛ چراکه نشان میدهد رفتار هیجانی و صفهای خرید و فروش کمتر شده است. بهنظر میرسد، با تداوم بهبود متغیرهای واقعی اقتصاد و بهبود انتظارات از آینده، در کنار پرهیز از مقررات خلقالساعه و مداخلات پولی، این روند ادامه داشته باشد و نیمه دوم سال ۱۴۰۰ رونق معقولی در بازار رخ دهد.