وداع با تقسیم مساوی
در حال حاضر، شیوهای که در عرضهها مورد استفاده قرار میگیرد، سعی دارد با اعلام سهمیه محدود به هر کد معاملاتی، انصاف و عدالت را برای تمامی افراد جامعه رعایت کند؛ سهمیه اندک در قیمت مشخص که در اکثر موارد حداقل ۲۰ درصد ظرف یک هفته برای هر کد، عایدی داشته است. بورس در این مورد موفق بود و توانست هدف مورد نظر را تحقق بخشد، اما سهمیه اندک تخصیص یافته برای هر کد، ارزش مالی چندانی برای سرمایهگذاران و فعالان بازار به همراه نداشت. همچنین از طرفی، تعدد سهامداران در شرکتهای کوچک معضلی شد که امور سهام شرکتها را در پاسخدهی به سهامداران جدید و حضور در مجامع و پرداخت سود سهام به تمامی افراد با مشکلاتی روبهرو میکرد. از طرفی اعلام قیمتی پایینتر از قیمت ارزیابی برای جذابیت استقبال سهام، این تصور را ایجاد کرده است که خرید عرضه اولیهها همواره سودده است و خریدار، ریسکی متحمل نمیشود. بنابراین باید تاکید کرد که تمامی کدها و سهامداران فعال در بازار سرمایه، خریدار عرضهها هستند.
در روش جدید بنا بر این است که خریدار عرضهها، نهادهای حقوقی، از جمله صندوقها باشند که هم این صندوقها مورد اقبال بازار باشند و هم سهامداران جزء در این فرآیند قرار نگیرند. از طرفی، نکته مهم در این زمینه این است که در معاملات ثانویه هم افراد طبقه بندی میشوند و ورود به این سهام برای افراد خاصی که سازمان مجاز میداند امکان پذیر است که سبب نگرانی فعالان بازار است. این روش جدید، سبب رانتی برای بعضی حقوقیها و افراد خاص خواهد شد و اینکه طبقهبندی افراد برای سرمایهگذاری، از دید فرد خاصی در سازمان که جایگاه قاضی ندارد و میتواند در شناخت افراد اشتباه کند و با این کار نقش مهمی در سود و زیان فعالیت افراد ایجاد کند، نگرانکننده است و اصول اولیه بازارها را خدشهدار میکند.
در این راستا باید توضیح داد که در بورسهای معتبر بینالمللی، عرضه اولیهها از طریق کارگزاری به افراد تخصیص داده میشود، به نحوی که رعایت انصاف شده باشد و نظارت بر کارگزاری میتواند سبب رعایت عدالت شود. بعد از عرضه، قیمتها آزاد خواهد شد و هیچگونه محدودیتی برای معامله وجود نخواهد داشت. همچنین قیمتهای تعیینشده در عرضه به نحوی است که درصد زیادی از عرضهها می تواند بعد از قیمتگذاری، افت کند. بهطور مثال، یک شرکت چینی با نماد WNW در بورس نزدک که چند ماه قبل به قیمت ۱۶ دلار عرضه شد، ظرف دو روز به ۱۱۰ دلار افزایش قیمت پیدا کرد، اما فشار فروشنده سبب افت قیمت سهام شد و بعد از چند ماه به ۵ دلار رسید. از طرفی، دوره lockup period چندماهه سبب جلوگیری از سوءاستفاده سهامداران قبلی خواهد شد.
در این میان، باید تاکید کرد که اینکه بازار به نوعی طراحی شود که عرضه اولیه ریسک داشته باشد، سبب فیلترینگ افراد در ورود به این عرصه پرریسک خواهد شد و نیازی به طبقهبندی افراد و پیچیدگی قوانین نخواهد بود. بورس باید به جامعه القا کند که نقش بانک را ندارد و افراد، خود مسوول سرمایه خود هستند. متاسفانه هنوز مدیران ما خود را در جایگاهی میبینند که باید جوابگوی سرمایه مردم در بازار باشند. چه بهتر که ریسکهای بازار را در جامعه نهادینه کنیم. در حال حاضر، گزارش شرکتهای بورسهای بینالملل در ۲۰۰ صفحه از گزارش، بیش از ۵۰ درصد اطلاعات خود را برای بیان کردن ریسکهای سرمایهگذاری در شرکت اختصاص میدهند که جای این قبیل موارد در بازار سرمایه ما بهشدت خالی است.