او نیز در قالب برنامه‌ای ۶۲ صفحه‌ای مهم‌ترین برنامه‌ها و‌ وعده‌های خود را برای اداره و ایجاد تحول در شهر تهران ارائه کرد. زاکانی در این برنامه برای دو مساله عمده شهر تهران شامل «ترافیک و آلودگی هوا» و «تنگنای مالی، دوقطبی خدمات در شهر و انجماد املاک» راهکارهایی ارائه کرده که تطبیق آنها با الگوهای جهانی اداره کلان‌شهرها نشان می‌دهد در صورتی‌که جسارت لازم برای اجرایی شدن آنها وجود داشته باشد می‌توانند نظام اداره شهر را با تحول بنیادین روبه رو کنند. علاوه بر اخذ عوارض تردد و بهای واقعی خدمات و عوارض سالانه از املاک، پرهیز از اخذ تصمیمات مغایر با طرح تفصیلی، کاهش فاصله قیمت املاک شمال و جنوب، اصلاح فرآیند طولانی (۱۲ ماهه) صدور پروانه ساختمانی، تعیین تکلیف حدود اختیارات و وظایف دفاتر خدمات الکترونیک، مدیریت عرضه و تقاضای سفرهای درون شهری، ایجاد انگیزه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در پروژه‌های شهری، تقویت سهم دوچرخه در سفرهای درون‌ شهری، افزایش ناوگان حمل و نقل عمومی، اتصال تهران به شهرهای جدید اطراف ظرف چهار سال، اخذ عوارض سوخت و نوسازی موتورسیکلت‌ها با موتورسیکلت برقی از دیگر وعده‌های زاکانی برای دوره چهار ساله مدیریت شهر تهران است. او همچنین به تهرانی‌ها وعده داده که شفافیت و مبارزه با فساد را در دستور کار جدی خود قرار دهد.  بهینه‌سازی بخشی از منابع انسانی در سال اول، استفاده از ظرفیت بازار سرمایه برای تامین مالی شهر و استفاده از نظر نخبگان در تصمیمات شهری نیز سه وعده دیگر علیرضا زاکانی برای ایجاد تغییر در شیوه اداره شهر طی چهار سال آینده است. با این حال این سوال وجود دارد که با وجود چنین وعده‌هایی مطالبات و انتظارات اصلی شهروندان، کارشناسان، نخبگان و استادان دانشگاهی از شهردار آینده چیست؟آیا وعده‌های ارائه شده در صورتی که اجرایی شود و نتیجه مطلوبی داشته باشد می‌تواند انتظارات شهروندان را برآورده کند و منجر به ایجاد اعتماد عمومی شود؟ در صفحه باشگاه اقتصاددانان امروز این سوالات پیش روی کارشناسان، استادان دانشگاهی و نخبگان شهری قرار گرفته است.