ثباتسازهای بیثبات
مهمترین دغدغه آنها این است که بازار ارزهای دیجیتالی کنترل دولتها و بانکهای مرکزی بر سیستم مالی و پولی را کم کند و سبب بحرانهایی در این سیستم شود. سال ۱۹۷۸ هنگامی که فردریش هایک، فیلسوف سیاسی و اقتصاددان اتریشی پیشنهاد داد کنترل پول از دست دولتها خارج شود، پیشبینی کرد که بانکهای خودخواه به حافظان جدید ارز تبدیل خواهند شد؛ هر بانک میتواند نسخه خود از پول انحصاری را ایجاد کند و به فروش برساند و از طریق باثبات نگهداشتن ارز خود تا حد ممکن، برای جذب مشتری با دیگر بانکها به رقابت بپردازد. او معتقد بود انگیزههای بازار و رقابت، بسیار بهتر از دولتها میتوانند ارزش پول را حفظ کنند و از تورم جلوگیری کنند.
امروزه بیاعتمادی گسترده به بانکها پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ سبب شده، آنهایی که با کنترل دولتها بر پول مخالف هستند هدفی جدید پیدا کنند؛ یعنی خارجکردن پول از دستان بانکهای خصوصی و بانکهای مرکزی. با آنکه ارزهای دیجیتالی سنتی نظیر بیتکوین بسیار بیثبات هستند، استیبلکوینها که اغلب داراییهای سنتیتر پشتیبان آنها هستند بهعنوان یک جایگزین مطمئن، تکثیر شدهاند. طرفداران استیبلکوینها معتقدند این ارزهای دیجیتالی بیثباتی ارزهای دیجیتالی دیگر را ندارند و نیز مستقل هستند، البته درباره آینده این ارزها دیدگاههای مختلف مطرح است. اما رواج آنها نیز ریسکهای خاص خود را در پی دارد. برای مثال ممکن است بانکها بر این بازار اثر بگذارند. بانکهای سنتی همواره با ریسک کوچ سرمایهگذاران مواجه هستند و این ریسک بر بازار استیبلکوینها اثر میگذارد. از سوی دیگر این بازار غیر متمرکز است. در نتیجه نظارتی بر آن نیست. به این ترتیب استیبلکوینها شباهتی به «طلایدیجیتال» نخواهند داشت، بلکه شبیه بانکهای سایه نظیر صندوقهای بازار پول خواهند بود که وعده داده بودند مانند بانکها ثبات بازار را حفظ کنند، اما طی بحران سال ۲۰۰۸ بر سرعت بیاعتمادی به سیستم مالی افزودند.
بانکها تنها بخشی از داراییهای خود را بهصورت نقد نگه میدارند تا از ارزش سپردههای بانکی پشتیبانی کند و تمامی اقدامات آنها طبق مقررات انجام میشود. معمولا گفته میشود ارزش استیبلکوینها برابر با ارزش ارزهاست با این حال نمیتوان گفت این ارزها هیچ ریسکی در برندارند. این نگرانی وجود دارد که در یک بحران، آنها نیز با همان دینامیک مخرب بانکهای سنتی مواجه شوند. یک نقطه ضعف این است که مدیران این ارزها و سرمایهگذاران در آنها اطلاعات متفاوت دارند و این یعنی ممکن است دارندگان استیبلکوینها اعتماد خود را به اسپانسرها از دست بدهند و خواستار گرفتن پول خود شوند. در این حالت شاهد کوچ سرمایهگذاران خواهیم بود.
چندی قبل در سالجاری میلادی، دادستان کل نیویورک متوجه شد بیتفاینکس که مدیریت محبوبترین استیبلکوین یعنی تتر را برعهده دارد، وضعیت ذخایر خود را به اشتباه اعلام کرده است. از میان رفتن اعتماد به شکل فراگیر به این معناست که استیبل کوینها دیگر به آن اندازه که تصور میشود، باثبات نیستند.
دومین نگرانی بزرگ این است که ممکن است وثیقههایی که از این سکهها پشتیبانی میکنند ارزش خود را از دست بدهند. صندوقهای بازار پول از بحران سال ۲۰۰۸ یعنی طی ۱۲ سال اخیر تحتنظارتهای سختگیرانهتر قرار گرفتهاند، اما قبل از آن بحران، بسیار از آنچه واقعا بودند ایمنتر بهنظر میرسیدند. تعداد زیادی از آنها در اوراق بهظاهر با کیفیت سرمایهگذاری کرده بودند، اما بحران وامهای رهنی ثابت کرد، چنین نبوده است. در واکنش به وضعیت بهوجود آمده آنها مجبور شدند پول کمتری از آنچه سرمایهگذاران سپرده کرده بودند به آنها بدهند. تتر اعلام کرده بود که سکههای آن با اوراق تجاری با کیفیت بالا پشتیبانی میشوند و تتر جزو ۱۰دارنده بزرگ چنین داراییهایی در جهان است. اما موسسه رتبه سنجی فیچ هشدار داده است که هرگونه تلاش شرکتهای استیبلکوین برای نقد کردن سریع این داراییها میتواند به شکلگیری یک چرخه منجر شده و بازار اوراق اعتباری را بیثبات کند.
جنت یلن، وزیر خزانهداری آمریکا دو هفته پیش خواستار اقدام فوری برای تضمین وجود چارچوب قانونی مناسب برای این نهادها شد و با توجه به ریسکهایی که بازار استیبل کوینها برای سیستم مالی در بر دارند، این خواسته کاملا منطقی است. ماه ژوئن کمیته بازل اعلام کرد در حوزه فعالیت بانکها در بازار ارزهای دیجیتالی ضروری است سختگیرانهترین استانداردها اعمال شود و این شامل استیبلکوینها هم میشود؛ بدین معنا که این ارزها تنها در مواردی که همواره بهطور کامل پشتیبانی میشوند، حائز استانداردهای سرمایهگذاری هستند. این یک نکته مهم است. برای آنکه استیبلکوینها واقعا استیبل و با ثبات باشند، پشتیبانی یک به یک با داراییهای سنتی در تمامی شرایط ضروری است. بدینترتیب حتی استیبلکوینها که سکههای ایمنتر در برابر بیثباتی محسوب میشوند، حائز ریسکهایی برای سرمایهگذاران و سیستم مالی هستند.