شکست سیاستهای حمایتی در بورس
این درحالی است که بهرغم برنامههای حمایتی طراحی شده طی این چند ماه، بورس تهران وضعیت ناخوشی دارد. بهطوریکه این بازار در مدت فعالیت دو ماه ابتدای سال ۱۴۰۰، بدترین بازدهی را در میان بازارهای موازی به ثبت رسانده و دماسنج تالار شیشهای در طول این مدت با عقبگرد ۷/ ۱۱ درصدی مواجه شده است.
ارائه بستهها و پیشنهادهای حمایتی متعددی از جانب نهادهای مختلف از جمله شورایعالی بورس، مجلس شورای اسلامی و ستاد هماهنگی سران قوا، تزریق پول از جمله تزریق ۵۰ میلیون دلاری از صندوق توسعه، توسل به مکانیزم بازار، رفع محدودیتها و تغییر در زیرساختارهای بازار سرمایه، هیچکدام موثر واقع نشده است.
در واقع از دوره ریزش اخیر در بازار سهام بیش از 9 ماه میگذرد و راهکارهای حمایتی متعددی ارائه شده است. لیکن هیچیک از این راهکارهای حمایتی موفق نبودهاند و فضای بیاعتمادی را نسبت به حمایتهای دولت بیشتر کرده است. چراکه یا در تدوین راهکارهای حمایتی، نقص وجود داشته است یا در اجرای آن ناهماهنگی و ضعف.
معمولا طرحهای حمایتی با دو هدف اساسی در بازارهای مالی ارائه میشوند؛ هدف اول آرام کردن بازارهای تحت فشار است و هدف دوم از سرگیری هدف پایدار و با ثبات است که هر دو هدف به بازیابی اعتماد به بازار منجر خواهد شد. جهت دستیابی به اهداف فوق، دولتها و بانک مرکزی اقدام به تسهیل در اعطای اعتبار از طریق بهکارگیری ابزارهای اعتباری، تضمین و استمهال بدهیهای بانکی میکنند.
در این راستا کارشناسان بازار معتقدند که در طرحهای حمایتی که برای بازار مالی ایران ارائه شده است، نه تنها از ابزارهای فوق استفاده نشدبلکه نقدینگی توسط بسیاری از شرکتهای حقوقی وابسته به دولت خارج شد.
بر این اساس، پیشنهاد میدهند که لازم است شورایعالی بورس به عنوان ستاد هماهنگی بازار سرمایه و ارکان اقتصادی دولت، برنامهای جامع و کامل برای برونرفت از اوضاع نابسامان فعلی تدوین و در بالاترین سطح ضمانت اجرایی، آن را عملیاتی کند. همچنین تاکید دارند که مسوولان تصمیمساز دولتی بهجای هزینه منابع برای حمایت از قیمت و خرید سهام، باید بهدنبال راهکار بنیادی بوده و با سرمایهگذاری بلندمدت در شرکتها، بهدنبال افزایش تولید در کشور باشند، نه تسهیل بستر نوسانگیری.