جای خالی بازارگردانها
بهعبارت دقیقتر بازارگردانی با نوسانگیری اشتباها تغییر معنا پیدا کرده و متاسفانه بازارگردانها و بازارسازها بهجای تقویت بازارها و تلاش در جهت به تعادل رساندن قیمت سهام، به افت بیشتر قیمت سهام کمک کردند.
به این ترتیب که عملا منابع مالی سهامداران که در اختیار شرکت است، در اختیار بازارساز قرار گرفته تا رشد ثروت و رشد قیمت را رقم بزند، ولی متاسفانه همان منابع درگیر افت قیمت سهام شده است. یعنی نهتنها رشدی ایجاد نکرده است بلکه زیانی را هم برای مجموعهای که پول را در اختیار آنها قرار داده است، بهدنبال داشته و خواهد داشت.
بهعبارت دقیقتر منابع مالی سهامداران در اختیار بازارگردانها نتوانسته به رشد ثروت آنها کمک کند و در مقابل باعث بیشترشدن زیان آنها شده است.
به این ترتیب باید عنوان کرد که چنین مسالهای از مهمترین معضلاتی است که هماکنون در بازار سرمایه بهچشم میخورد و تا زمانیکه مفهوم بازارگردانی بهدرستی تعریف نشود و حمایت از سهام معنی پیدا نکند، نوسانگیری و سوءاستفاده از این قدرت و منابع مالی که در اختیار بازارگردانها است، ریشه هرگونه اعتمادی را در بازار خشک میکند.
تزریق نقدینگی که به وسیله این بسته به بازار سهام صورت میگیرد، وقتی درست مورد استفاده قرار نگیرد، فایدهای هم نخواهد داشت و فقط منابع را به سمت نابودکردن خواهد برد.
در نتیجه این مساله تاثیر منفی خود را بر بازار گذاشته و شاهد این بودیم که تنها بازار در دو روز با روندی مثبت همراه شد و مجددا به روند نزولی و افت قیمتها بازگشت. در این راستا باید عنوان کرد زمانیکه نقدینگی به بدترین شکل ممکن مصرف شود، باعث میشود دوباره بازار به حالت منفی و ریزش خود بازگردد.
در این میان نکته قابلتوجهی که نباید فراموش شود این است که تعدادی از افراد هستند که هرچند به ظاهر دوستدار بازار سرمایه هستند، ولی دوست ندارند بازار رشد کند و تمایلی به تحقق این امر ندارند. در واقع بهنظر میرسد تعدادی از افراد منفعتشان به این است که روند بازار منفی باشد.
در این راستا شاهد بودیم که تعدادی از افراد به چه صورتی فشار آوردند که دامنه نوسان از حالت نامتقارن به متقارن تغییر کند یا اصلا دامنه نوسان حذف شود، تا بازار سرمایه پس از تجربه صعود ممتد و رسیدن به نقطه اوج، با حدود 4۰ یا ۵۰ درصد ریزش مواجه شود و حال نیز این روند ادامه داشته باشد.
به این ترتیب افرادی که قصد این ریزش را داشتند، توانایی خرید در قیمتهای پایینتر و بهاصطلاح در کف قیمتی را پیدا کنند و به هدف خود دست یابند.
از سوی دیگر حقوقیهایی که باید حامی سهام باشند، منابعی که بهعنوان بازارگردان در اختیارشان است، را به بدترین شیوه ممکن استفاده میکنند این گروه نیز بهدنبال این هستند که بازار را با روندی نزولی همراه سازند و در کف قیمتی دست به خرید بزنند.
همچنین بانکمرکزی مکلف شده است تا ۲۰۰ میلیون دلار را به فروش برساند و نقدینگی بهوجود آمده را به صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه واریز کند. امیدواریم حداقل فضای اعتماد در بازار شکل گیرد و تا حدی وضعیت بازار سرمایه متعادل شود.