انتخاب دشوار دیپلمات‌های آمریکایی

دولت بایدن باید از موضع قدرتمند چانه‌زنی که از دولت ترامپ به ارث برده استفاده کند و به توافقی جدید و محدود‌کننده‌تر با ایران دست یابد، توافقی که امنیت آمریکا، هم‌پیمان‌های این کشور و شرکای آن را ارتقا دهد. تسلیم شدن در برابر باج‌خواهی هسته‌ای ایران و احیای برنامه هسته‌ای سال ۲۰۱۵ صرفا سبب کاهش قدرت اعمال فشار آمریکا و تقویت رفتارهای نادرست حکومت ایران می‌شود و زمینه را برای کاهش هزینه‌های سیاست‌های ضدآمریکایی تهران فراهم خواهد کرد. همچنین به ایران اجازه داده می‌شود زمینه را برای دستیابی به سلاح هسته‌ای فراهم کند، اقدامی که کل منطقه خاورمیانه و احتمالا فراتر از این منطقه را بی‌ثبات خواهد کرد. هرگونه توافقی که دولت بایدن با ایران منعقد می‌کند، باید برنامه هسته‌ای این کشور را برای همیشه محدود کند و بر امنیت آمریکا و هم‌پیمانان این کشور بیفزاید. مذاکرات کنونی در شهر وین از اهرم فشار آمریکا می‌کاهد و پیمانی بد را احیا می‌کند. نتیجه این مذاکرات امتیازدهی به تهران است. آمریکا به جای احیای توافق هسته‌ای باید فشارهای تحریمی را حفظ کند تا به توافقی جدید و محدودکننده‌تر با ایران برسد.

مذاکرات غیرمستقیم با ایران ششم آوریل سال‌جاری در وین آغاز شد و موضوع این مذاکرات یعنی احیای توافق هسته‌ای ایران از توان چانه‌زنی دولت آمریکا می‌کاهد و شانس آمریکا را در تصحیح نقاط ضعف خطرناک توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ کم خواهد کرد. اروپا میانجی مذاکرات کنونی است و دور چهارم مذاکرات که هفتم ماه می ‌آغاز شد بر لغو تحریم‌های ایران در برابر پایبندی کامل این کشور به توافق هسته‌ای تمرکز دارد. پیمان هسته‌ای سال ۲۰۱۵ یک توافق ضعیف و خطرناک است که محدودیت‌های هسته‌ای اصلی آن سال ۲۰۲۴ و کل آن در سال ۲۰۳۱ به پایان می‌رسد در نتیجه ایران می‌تواند در مسیر تبدیل شدن به یک قدرت هسته‌ای و ابرقدرت در منطقه حرکت کند. به همین دلیل واشنگتن باید بر رسیدن به یک توافق جدید موثر پافشاری کند و اگر ایران مخالفت کرد، تحریم‌ها باید حفظ شود. بازگشت به یک توافق بد، بدتر از فقدان هر گونه توافق است.

دولت ترامپ ماه مه ‌سال ۲۰۱۸ به‌دلیل نگرانی‌هایی که درباره نقایص توافق هسته‌ای داشت از آن خارج شد و تمامی تحریم‌هایی را که طبق توافق باید لغو می‌شد، بار دیگر بر ایران اعمال کرد. این اقدام به عنوان بخشی از کمپین فشار حداکثری برای وادار کردن تهران به رفع نگرانی‌های آمریکا انجام شد. تحریم‌ها لطماتی بزرگ به اقتصاد ایران وارد کرده و درآمد این کشور را که صرف فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده در منطقه می‌شد به‌شدت کاهش داده است. ایران در واکنش به این اقدام آمریکا، استراتژی امتیاز خواهی هسته‌ای را در پیش گرفته و بخش‌هایی از توافق هسته‌ای را زیر پا گذاشته است. از ژوئن سال ۲۰۱۹ تهران فعالیت‌های هسته‌ای خود را گسترش داده و از سپتامبر آن سال، محدودیت‌های توافق هسته‌ای در زمینه سانتریفیوژهای پیشرفته را زیر پا گذاشته است.

پس از انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا، تهران سرعت فعالیت‌های هسته‌ای‌اش را بیشتر کرده است. برای مثال سطح غنی‌سازی را بالا برده و این به معنای کاهش فاصله زمانی تهران تا رسیدن به غنای ۹۰ درصد است که برای ساخت سلاح هسته‌ای لازم است. در واقع طی چهار ماه اخیر تهران اقدامات متعددی در زمینه گسترش فعالیت‌های هسته‌ای انجام داده و این اقدامات با محتوای توافق هسته‌ای سازگار نیست. ایران ادعا می‌کند اگر آمریکا به توافق هسته‌ای بازگردد، تمامی فعالیت‌های هسته‌ای مغایر با توافق یاد شده را به سرعت و سهولت متوقف می‌کند. اما واقعیت این است که تهران با نقض توافق هسته‌ای به دانش فنی ساخت و به‌کارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته دست یافته و این دانش فنی را نمی‌توان از میان برد.

همچنین باید به این نکته اشاره کرد که ساختار مذاکرات هسته‌ای وین به نفع ایران است. ایران و دولت آمریکا نسبت به احیای توافق هسته‌ای ابراز تمایل کرده‌اند. ایران همچنان تاکید دارد که برای رعایت کامل توافق هسته‌ای ابتدا آمریکا باید تمامی تحریم‌ها را لغو کند. ایران از طریق مذاکره غیرمستقیم با آمریکا موضع خود را تقویت کرده، زیرا در این مذاکرات روسیه، چین، بریتانیا، آلمان و فرانسه هم حضور دارند و آنها طرفدار احیای فوری توافق هسته‌ای برای تامین منافع خود هستند. از سوی دیگر ایران به‌دنبال احیای توافقی است که از همان ابتدا به نفع این کشور بود. ساختار مذاکرات وین به ایران اجازه می‌دهد در گروه‌های کاری با دیگر امضاکنندگان توافق هسته‌ای شرکت کند و در این گروه‌های کاری، نقشه راه برای احیای توافق هسته‌ای ترسیم می‌شود درحالی‌که نمایندگان آمریکا در یک مکان جداگانه در انزوا به سر می‌برند. به این ترتیب ایران در مقایسه با آمریکا، با حمایت دیگر اعضای توافق هسته‌ای، دروندادهای بسیار بیشتری در زمینه تعیین برنامه مذاکرات در اختیار دارد.

نکته دیگر این است که آمریکا برای امتیازدهی به ایران تحت فشارهای چند‌جانبه قرار دارد و لغو تحریم‌ها امتیازی است که اگر داده شود، قدرت چانه‌زنی آمریکا در آینده به‌شدت کم می‌شود. در نتیجه احتمال حصول توافق‌های بعدی تقریبا به‌طور کامل از میان خواهد رفت. ایران خواستار لغو تمامی تحریم‌هایی شده که از سال ۲۰۱۵ علیه این کشور اعمال شده است؛ چه تحریم‌های مرتبط با توافق هسته‌ای و چه تحریم‌هایی که در زمینه برنامه موشکی ایران، حمایت این کشور از تروریسم و نقض حقوق بشر اعمال شده است. دولت آمریکا اعلام کرده حاضر است تمامی تحریم‌های مرتبط با توافق هسته‌ای را لغو کند، اما هنوز مشخص نکرده کدام تحریم‌ها با این توافق ناسازگار هستند. این ریسک وجود دارد که تحریم‌های اعمال شده بر نهادهای ایران که به‌دلایل دیگر طی ۵ سال اخیر تحریم شده‌اند، لغو شود. اما لغو این‌گونه تحریم‌ها اشتباه بزرگی است.

دولت بایدن از پیش مخالفت با لغو تحریم‌ها، قبل از رعایت توافق هسته‌ای از سوی ایران را کنار گذاشته و درحال بررسی موضوع آزاد کردن یک میلیارد دلار از دارایی‌های مسدود شده ایران و قبول اعطای وام ۵ میلیارد دلاری از سوی صندوق بین‌المللی پول به ایران است. ایران این گونه موضع‌گیری‌های دولت آمریکا را نشانه ضعف قلمداد خواهد کرد. توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ زمینه لغو بلندمدت تحریم‌های ایران در مقابل محدودیت‌های کوتاه‌مدت برای برنامه هسته‌ای این کشور را فراهم کرد. از پیش دوره انقضای برخی مفاد مهم این توافق فرا رسیده است. اکتبر سال گذشته سازمان ملل تحریم تسلیحاتی ایران را لغو کرد و این درحالی است که ایران محدودیت‌های واردات و ممنوعیت‌های صادرات را بارها زیر پا گذاشته است. از سوی دیگر از سال ۲۰۲۳ طبق توافق هسته‌ای، برخی محدودیت‌های اعمال شده بر برنامه موشکی ایران لغو خواهد شد. سال ۲۰۲۵ شورای امنیت سازمان ملل تمرکز بر برنامه هسته‌ای ایران را کنار خواهد گذاشت و ناظران بین‌المللی به تنظیم مقررات واردات تجهیزات هسته‌ای از سوی ایران پایان می‌دهند و سال ۲۰۳۱ محدودیت‌های اصلی بر غنی‌سازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم لغو خواهد شد. در نتیجه ایران می‌تواند برنامه هسته‌ای خود را به مقیاس صنعتی توسعه دهد و به ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر شود.

مذاکرات وین احتمالا اهداف اعلام شده دولت بایدن یعنی تقویت محدودیت‌های ضعیف در توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ برای رسیدن به یک توافق بعدی را که محدودیت‌های اصلی هسته‌ای را برای پس از سال ۲۰۳۱ تمدید می‌کند تضعیف خواهد کرد. اگر دولت بایدن برای احیای توافق هسته‌ای تحریم‌ها را لغو کند، ابزار سیاسی و اقتصادی بی‌سابقه‌ای را که دولت ترامپ به وجود آورد از دست خواهد داد و هرگونه احتمال رسیدن به توافق هسته‌ای فراگیر و موثرتر از میان می‌رود. همچنین فشار بر ایران برای کنار گذاشتن رفتارهای منطقه‌ای و نقض حقوق بشر در داخل را کم می‌کند. ایران قصد دارد دولت بایدن را به سمت توافق پیشین سوق دهد و برای این کار تهدید کرده بیست و یکم ماه جاری میلادی همکاری خود را با بازرسان سازمان بین‌المللی انرژی اتمی متوقف می‌کند. این یک ضرب‌الاجل مصنوعی است و واشنگتن باید آن را نادیده بگیرد. آمریکا باید اجازه دهد توافق قبلی از میان برود تا اهرم لازم برای رسیدن به توافق جدید را به‌دست آورد. دولت آمریکا به هیچ‌وجه نباید به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ باز گردد، زیرا این کار شانس رسیدن به توافقی طولانی‌تر و مستحکم‌تر را از میان می‌برد. بازگشت به توافقی که بخش‌های اصلی آن به زودی منقضی می‌شود بی‌معناست. از سوی دیگر حفظ تحریم‌ها تا وقتی ایران بپذیرد نقایص توافق کنونی را رفع کند، ضروری است و نیز دولت بایدن باید به‌دنبال مذاکره مستقیم با ایران باشد. زیرا درحال‌حاضر اتحادیه اروپا، چین و روسیه در واقع به عنوان وکلای ایران برای سوق دادن آمریکا به سمت احیای توافق هسته‌ای عمل می‌کنند.