ترس و سودآوری در بورسها
سال گذشته ۷/ ۱میلیون نفر در اثر ابتلا به کرونا جان باختند و این رقم اکنون به ۷/ ۲ میلیون نفر رسیده است. همچنین صدها میلیون شغل از میان رفت. با این حال شاخصهای مالی سال گذشته را با عملکرد مثبت و رشد ۱۳ درصدی به پایان رساندند. همهگیری ابتدا در چین شروع شد و تحتتاثیر این عامل، بورس این کشور ۸درصد سقوط کرد. چین برای مهار همهگیری، به شکلی سختگیرانه محدودیتهایی بر فعالیتهای اقتصادی اعمال کرد و پس از چند ماه، همهگیری در این کشور مهار شد. چند هفته پس از اعلام شروع همهگیری از سوی سازمان جهانی بهداشت، ویروسکرونا در چند کشور اروپایی بهویژه ایتالیا و اسپانیا به سرعت شیوع پیدا کرد و با اقداماتی که از سوی دولتهای این قاره برای مهار کرونا انجام شد، بورسهای اروپایی شدیدترین سقوط چند دهه اخیر را تجربه کردند.
در واقع سیاستمداران برای کندکردن شیوع کرونا و جلوگیری از اعمال فشار غیرقابل تحمل به سیستم درمانی، فعالیتهای اقتصادی را تعطیل کردند و تحتتاثیر این تدابیر، بازارهای مالی چند هفته دچار مشکل بودند و سردرگمی و وحشت در سرمایهگذاران کاملا مشهود بود. یکی از تحلیلگران میگوید: «من بهعنوان یک مدیر سرمایهگذاری معتقدم سال ۲۰۲۰ هم وحشتزا و هم جالب بود. ما با ویروسی مواجه بودیم که آن را نمیشناختیم. اما پس از مدتی درک کردیم که این ویروس قابل مهار شدن است. از سوی دیگر توقف فعالیتهای اقتصادی در جهان حاصل تصمیم دولتها بود، اتفاقی که هرگز قبلا رخ نداده بود. این پرسش مطرح شده بود که آیا این اقدام سبب میشود، اقتصاد جهان به عمیقترین رکود در یکصد سال اخیر منجر شود؟» در ماه فوریه و اوایل ماه مارس سال پیش، سرمایهگذاران به این نتیجه رسیدند که اقتصاد به رکودی عمیق دچار خواهد شد و اقداماتی که دولتها برای مقابله با شیوع کرونا انجام میدادند از جمله ممنوعیت مسافرت و بستن راهها، بر وحشت درباره آینده افزود. نهم مارس، شاخص بورس انگلستان بدترین روز خود از بحران مالی سال ۲۰۰۸ را سپری کرد و ۷ درصد کاهش یافت. آن روز «دوشنبه سقوط» نامیده شد. طی سه روز بعد، کاهش شاخص یاد شده ادامه پیدا کرد و در آن چهار روز، بیشترین کاهش شاخص بورس از سقوط سال ۱۹۸۷ رخ داد. دیگر بورسهای بزرگ نیز وضعیت مشابه داشتند. در بورس آمریکا چندین هفته سقوط شاخصها سبب شد شاخص متوسط صنعتی داوجونز تمامی رشد دوران ریاست جمهوری ترامپ را از دست بدهد. در انگلستان ارزش پوند در برابر دلار طی آن دوره به پایینترین میزان از سال ۱۹۸۵ رسید. زیرا سرمایهگذاران به سمت دلار هجوم بردند.
اما آنچه که در ماه مارس شبیه «آخرالزمان اقتصاد» بود در واقع فرصت خرید بینظیر طی چند دهه اخیر را فراهم کرد. البته در آن دوران پروحشت، عده کمی از سرمایهگذاران میتوانستند بر خود مسلط باشند و آینده را به روشنی پیشبینی کنند. بانکهای مرکزی در واکنش به این تحولات، مجموعهای از اقدامات را آغاز کردند؛ کاهش نرخهای بهره به پایینترین میزان و خرید انواع اوراق قرضه مهمترین برنامههای این نهادها بودند. دولتها نیز هزاران میلیارد دلار به اقتصادها تزریق کردند. اقتصاددان ارشد یک بانک آلمانی میگوید: «باید از بانکهای مرکزی، وزرای دارایی و سیاستگذاران برای اقدامات هماهنگ و موثر در مقابله با بحران کرونا تقدیر کرد. بهرغم کاهش سی درصدی بازده اقتصادی طی تنها دو ماه و آشوبهای جدی مالی در اوایل ماه مارس، جهان وارد یک بحران مالی شدید نشد.»
تردیدی وجود ندارد که برنامههای حمایتی پولی و مالی که طی ۱۲ ماه اخیر در اکثر اقتصادهای جهان بهویژه اقتصادهای بزرگ اجرا شده حیاتی بوده و اگر این برنامهها اجرا نمیشد شرایط بازارهای مالی بسیار وخیم بود. تحولات یک سال اخیر و اقدامات انجام شده برای غلبه بر مشکلات، بیسابقه بوده و آنچه انجام شده مدیریت بحران بوده است.
همزمان با شدت یافتن بحران کرونا، دولتها و بانکهای مرکزی به تمامی گزینهها برای غلبه بر اثرات این بحران فکر کردند. یک تفاوت بین بحران سال ۲۰۲۰ و بحران سال ۲۰۰۸ این است که در بحران سال گذشته، وضعیت سیستم مالی بسیار بهتر از قبل از بحران سال ۲۰۰۸ بود و به همین دلیل، سال قبل با آنکه صفهای طولانی بیرون سوپرمارکتها برای خرید کالاهای ضروری تشکیل شد، اما شرایط خیلی زود مدیریت شد. تحلیلگران باسابقه تا اندازه زیادی میتوانستند آینده را پیشبینی کنند. اما آنچه سال گذشته رخ داد از بسیاری جهات بیسابقه بود و به همین دلیل، دولتها و بانکهای مرکزی مجبور بودند تمامی تحولات را از نزدیک و همواره زیر نظر داشته باشند تا بتوانند واکنش مناسب و فوری نشان دهند. برخی اثرات بحران کرونا فورا نمایان شد؛ برای مثال بهار سال گذشته، تیتر روزنامهها مملو از اخبار منفی از شاخصهای اقتصادی بود: در ماه آوریل سال قبل، ۵/ ۲۰میلیون آمریکایی شغل خود را از دست دادند و نرخ بیکاری در این کشور به ۷/ ۱۴درصد رسید که بالاترین میزان از جنگجهانی دوم بود.
اما بازارهای مالی بسیار سریعتر از اقتصاد واقعی رونق پیدا کردهاند و عامل اصلی این رونق، برنامههای عظیم و بیسابقه حمایتی بوده که از سوی دولتها و بانکهای مرکزی اجرا شده است. سرمایهگذاران از همان ابتدا مطمئن بودند شرایط بهبود پیدا خواهد کرد. البته درباره زمان پایان بحران همواره ابهامهایی وجود داشته است. برخی تحلیلگران و سرمایهگذاران محتاط بودند. زیرا درباره شروع موج دوم همهگیری و اثرات آن بر بازارها نگرانیهای منطقی وجود داشت، اما رونق بازارها عمیق بود. شاخصهای مالی در بورسهای بزرگ پس از بدترین سه ماهه طی سه دهه اخیر، در سه ماهه دوم بهترین عملکرد را از سال ۲۰۱۰ داشتند. با نگاهی به عملکرد بخشهای مختلف مشاهده میکنیم که شرکتهای فعال در حوزه فناوری، برندگان اصلی بحران حاصل از همهگیری کرونا بودند زیرا اقدامات دولتها برای مهار کرونا و تعطیلشدن اقتصاد، تقاضا برای خدمات و کالاهای آنها را بهشدت بالا برد. در واقع طی ۱۲ ماه گذشته سرعت دیجیتالیشدن اقتصادها بهشدت افزایش یافته و این روندی است که ادامه پیدا خواهد کرد. یکی از تحلیلگران میگوید همهگیری کرونا سبب شد آنچه در حالت عادی باید طی پنج سال رخ میداد، در یک سال و حتی کمتر رخ دهد.
تابستان سال گذشته نرخ رشد اقتصادها مثبت شد و همه بر روند بهبود شرایط تمرکز کردند. در دو ماه اخیر درباره اثرات اقدامات دولتها و بانکهای مرکزی یعنی تزریق هزاران میلیارد دلار نقدینگی به اقتصادها نگرانیهایی پدید آمده و همهجا از رشد نرخ تورم در آینده نهچندان دور و اقداماتی که بانکهای مرکزی برای مهار این نرخ باید انجام دهند صحبت میشود. رشد نرخ تورم میتواند بانکهای مرکزی را به معکوس کردن برنامههای انبساطی وادار کند و این احتمال وجود دارد که بار دیگر برخی اقتصادها دچار رکود شوند. در ۱۲ ماه اخیر بازارهای مالی به این دلیل در مسیر رشد و جبران سقوط ماههای آوریل و مارس قرار گرفتهاند که سرمایهگذاران پیشبینی کردند سالجاری میلادی وضعیت بهبود پیدا خواهد کرد و حجم عظیم نقدینگی به رشد شدید قیمت سهام منجر خواهد شد. در واقع به گفته کارشناس سرمایهگذاری فیدلیتی اینترنشنال، وحشت بهوجود آمده در ابتدای همهگیری کرونا به اندازه وحشت سال ۲۰۰۸ نبود. اگرچه سال گذشته برای سرمایهگذاران سالی دشوار بود، اما چالشهای آن در حوزه سرمایهگذاری به اندازه چالشهای سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ عمیق و شدید نبود. در آن دوره، بحران بسیار به بازارهای مالی نزدیک بود و نیز همواره این باور وجود داشته که همهگیری مشکلی است که راهحل دارد؛ یعنی با ساخته شدن واکسن، شرایط به حالت عادی باز خواهد گشت.