ترس از ممنوعیت فروش
در این راستا باید عنوان کرد که بررسی روند چند وقت اخیر بازار سرمایه نشان از آن دارد که نقش حقوقیها چندان پررنگ نبوده و این گروه از سرمایهگذاران حمایت قابلتوجهی از بازار سهام نداشتهاند. این موضوع و چنین رفتاری (عدمحمایت حقوقیها) ریشه در چند نکته اساسی دارد؛ اولین و مهمترین علت این عدم حمایت را میتوان در ترس حقوقیها در بازار جستوجو کرد. این عده از بازیگران بورس ترس از این دارند که امروز سهمی بخرند و فردا اجازه فروش آن را از سوی سیاستگذار بازار سرمایه نداشته باشند. مثلا چنانچه همین امروز یک سهامدار عمده اقدام به خرید ۲۰۰ میلیون سهم از سهام یک شرکت کند، فردا روزی بهدلیل آسیبنزدن به جو بازار، اجازه فروش این تعداد سهم را نخواهد داشت. از سوی دیگر باید به شرایط پایان سال نیز توجه داشت و این موضوع را مدنظر قرار داد که بسیاری از سهامداران چه حقیقی و چه حقوقی بهدنبال شناسایی سود هستند و نمیتوان بهصورت دستوری آنها را وادار به خرید یا فروش سهم کرد. بررسی روند بازار سهام در چند روز اخیر نیز گواهی بر همین موضوع است؛ بهطوریکه سهامداران به خرید و فروشهای با حجم بالا اقدام نکردند و به سرمایهگذاری بزرگی دست نزدند. در واقع چنین اتفاقی و تکرار این روند در روزهای آینده تنها چیزی که بهدنبال خواهد داشت، تشکیل صفهای فروش سنگین در بازار خواهد بود.
دومین عامل در عدمخرید و حمایت حقوقیها از بورس مرتبط با بحثهای غیراقتصادی اخیر و اتفاقهای سیاسی است؛ درحالحاضر بحث خارجشدن ایران از برجام بهصورت کامل و بحث اینکه توافق تازهای صورت میگیرد یا خیر و همچنین ابهامات رخداده در چند روز اخیر و هفته پیشرو، مطرح است. ابهامات بسیار مهمی در اقتصاد کشور وجود دارد و اگر قرار باشد با این شیوه، نرخ دلار روند کاهشی داشته باشد و روند مزبور ادامهدار باشد، قطعا بازار سرمایه نیز به روندی منفی و کاهشی وارد خواهد شد. به این ترتیب چندان خوشبینی نسبت به تشکیل رنگ و بوی مثبت در بازار سهام با این نکات پیشرو مشاهده نمیشود.
انتظار میرود کانون نهادهای سرمایهگذاری نقش پررنگتری در اتحاد بین شرکتها و نهاد مالی سرمایهگذاری داشته باشند. از سوی دیگر اگر قرار است قانون جدیدی (دامنه نامتقارن) وضع شود، انتظار میرود اعضای هیاتمدیره شرکت بورس و فرابورس با توجه به نقش پررنگی که در بازار سرمایه دارند، بررسیهای بیشتر و بهتری انجام دهند و سپس به سازمان بورس و شورایعالی بورس ارجاع داده شود. مجددا تاکید میشود که بازار سرمایه نیازمند یکسری اقدامات است که باید با تامل و تعامل بیشتر و بهتری از سوی ارکان بازار دنبال شود. در چنین شرایطی نقش حقوقیها و سهامداران عمده چندان پررنگ نبوده و بهنظر میرسد استقبال مناسب و حمایت چندان مطلوبی از سوی این گروه از سهامداران رخ نداده است. چنانچه روند بازار بههمین صورت باشد، انتظار حمایت و استقبال قابلتوجه از سوی حقوقیهای بازار را نباید داشته باشیم.